به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ انتخابات و مشارکت مردم از شاخصههای بارز دموکراسیخواهی پس از انقلاب اسلامی بوده است. انتخابات در ایران تقریبا هر دو سال یکبار جریانات سیاسی را به تکاپو انداخته و همواره فضای سیاسی-اجتماعی حاکم بر کشور را درگیر خود میکنند. اگرچه هنوز احزاب و اشخاص سیاسی فعالیتهای تبلیغاتی و نشستهای خود را به طور رسمی آغاز شده است، اما بعضی سیاسیون با حضور در برخی نشستها، کنگرهها، دانشگاهها و... در حال آماده شدن برای حضور در میدان انتخابات اسفند 98 هستند و یا برخی دیگر هر چند خود حاضر به شرکت در خط مقدم انتخابات و حضور در بین کاندیداها نیستند اما سعی می کنند تا مهره چینی های خاص خود را در میدان داشته باشند. در سلسله گزارشهای پیش رو به بررسی و تحلیل شخصیتهایی موثر سیاسی طی چند سال اخیر و همچنین به بررسی مواضع سیاسی و عملکرد آنان در سپهر سیاسی ایران خواهیم پرداخت.
در گزارش دوم با عنوان «مردی از راست سنتی که سال ۷۶ مغضوب و سال ۹۶ محبوب «چپ»ها شد» به واکاوی شخصیت، عملکرد و مواضع علیاکبر ناطقنوری در سطح اول سیاست ایران پرداختیم.
در این گزارش به واکاوی شخصیت، عملکرد و مواضع «محمدرضا باهنر» خواهیم پرداخت، فردی که سال ها در عرصه سیاست ایران فعال بوده و البته نقش های متفاوتی را در این سال ها بازی کرده است، خواهیم پرداخت.
«لابیمن» ایران!
نام «محمدرضا باهنر» مردم را به یاد برادرش «محمدجواد باهنر» که در انفجار تروریستی دفتر نخست وزیری به همراه «محمدعلی رجایی» به شهادت رسیدند، میاندازد. از باهنر بعنوان «مرد لابی مجلس» یاد میشود و خودش معتقد است که «سیاست» بدون «لابی» معنایی ندارد! باهنر با سابقه 28 ساله خود در مجلس، شخصیت سیاسی مستقلی برای خودش ساخت و در دهه چهلم انقلاب کمتر کسی برای معرفیاش از عنوان «برادر شهید باهنر» استفاده میکند.
طی چند ماه اخیر «لابیمن» ایران حضوری پررنگ در نشستهای سیاسی و رسانههای مختلف دارد. به اعتقاد خودش، 7 دوره حضور در مجلس شورای اسلامی کافی است و در انتخابات مجلس دهم نیز شرکت نکرد؛ دلیلش این بود که باید «چرخش نخبگانی در حکومت و مناصب» شکل بگیرد!
اگرچه برخی از سیاسیون فعالیتهای اخیر او را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری 1400 مینامند. اما عدهای دیگر از فعالان سیاسی معتقدند که باهنر پس از هفت دوره نمایندگی و تجربیات سیاسی و پشتپردهاش، با حضور در انتخابات پیش رو بهدنبال آن است که پس از سالها تکیه بر نایب رئیسی مجلس، اینبار با ورود به مجلس کرسی ریاست را برعهده گیرد. اما سادهانگارانه است که باهنر به راحتی و بدون هیچ پشتوانه و ائتلاف سیاسی در این انتخابات پیروز شده و بر مسند ریاست مجلس بنشیند. در عالم سیاست ایران، باهنر اگر بهدنبال پیروزی در انتخابات است، نیازمند به حمایت شخص یا گروه ائتلافی خاصی همچون «ناطق نوری» را دارد.
جریانات اصولگرایی همچون جمنا، شاجا، جبهه پایداری و... که این روزها در تکاپوی وحدت و اعلام لیست واحد برای انتخابات مجلس یازدهم را دارند؛ باهنر در «ماموریتی غیرممکن» بهدنبال پر کردن این جای خالی است، اگرچه همه اصولگرایان نظر مساعدی نسبت به او ندارند!
«حسین کنعانیمقدم» رئیس کمیته اطلاع رسانی خانه احزاب درباره فعالیتهای اخیر باهنر میگوید: «به نظر میرسد اگر او بخواهد گامی بردارد گام بعدی او برای ریاست جمهوری است نه مجلس. بعید به نظر میرسد که او در انتخابات مجلس حضور فیزیکی داشته باشد.» همچنین «محمد عطریانفر» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی درباره شخصیت سیاسی باهنر گفت: «این که باهنر بتواند در میان اصولگرایان به تنهایی جامعیت و اجماع ایجاد کند تردید وجود دارد و چنین کاریزمایی در او دیده نمیشود.»
حمایت از احمدینژاد؛ ماجرای معاملات نفتی مرزی!
از نقاط پررنگِ سیاسی زندگی باهنر، گره خوردن نام او با احمدینژاد است. به زعم فعالان سیاسی، او باعث تایید صلاحیت احمدینژاد برای شهرداری تهران شد. خالی از لطف نیست که بگوییم باهنر داییِ «مجتبی ثمرههاشمی» از مشاورین ارشد احمدینژاد است. با این روابط فامیلی و آن تایید صلاحیت در دوران اصلاحات، موجب شد تا روابط سیاسی احمدینژاد و باهنر را نزدیک به هم بدانند!
باهنر در خصوص دفاعش از احمدینژاد در زمان انتصاب بهعنوان «شهردار تهران» گفت: «وزارت اطلاعات هنگام انتصاب احمدینژاد به شهرداری با او مخالفت کرد. از یونسی (وزیر اطلاعات وقت) سوال کردم دلیل مخالفت شما چیست؟ گفت: «زمانی که احمدینژاد استاندار اردبیل بود یک سری قراردادهای نفتی را معامله کرده و پولش را صرف کارهای عمرانی کرده است. (اینطور به نظر میرسد که آقای احمدینژاد در زمان استانداری اردبیل یک سری معاملات نفتی کرده بود.)»
گفتم: «این کارها را که زمان ریاستجمهوری هاشمی بسیاری از استانداران مرزی میکردند! اگر دزدی کردهاند بگویید ولی اگر با آنجادهسازی کردهاند و به مردم خدمت کردهاند نگویید.» با وجود این اتفاقات فعالان سیاسی بر این اعتقاد بودند که باهنر در تشکیل کابینه دولت احمدینژاد نقش تاثیرگذاری داشته است، اما باهنر گفته بود که احمدینژاد «بیشتر زبان بود تا گوش»؛ معنای جمله این بود که او کمتر به مشورتها توجه میکرد.
نگاه خاص به فتنه 88؛ زاویه با احمدینژاد!
محمدرضا باهنر در مورد حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم، در تحلیلی عجیب گفت: «به نظر من هیچکدام از تحلیلهایی که درباره چرایی فتنه 88 مطرح شده، علت تامه نبوده است. یعن سادهانگاری و توهم پیروزی در انتخابات، خشک سری، ترجیح منافع شخصی و حزبی به منافع ملی و حمایت مستقیم خارجیها، همه از عوامل بهوجود آمدن فتنه بود.»
اما در پس این اتفاقات، برخی اعضای جبهه پایداری او را رسما بهعنوان ساکت فتنه معرفی کردند و معتقدند که او به عنوان عضو شاخص جبهه اصولگرایی حاضر نیست علیه میرحسین موسوی و مهدی کروبی موضعگیری کند؛ اگرچه او با این نظر مخالف است!
باهنر که دور اول ریاست جمهوری احمدینژاد از او دفاع تمامقد میکرد، اما در دولت دهم احمدینژاد، در مصاحبه با نشریه «نسیم بیداری» از وی توبه کرد! باهنر در پاسخ به سوالی درباره حمایت از احمدینژاد، گفت:«عذرخواهی که تنها به بیان نیست، من در عمل این کار را انجام دادم. اتفاقا خبرنگاری از من پرسید احمدینژاد 84 با احمدینژاد89 چه فرقی دارد که شما آن زمان از ایشان حمایت میکردید اما در حال حاضر مخالف هستید؟ من همان زمان گفتم احمدینژاد امکان دارد تغییر نکرده باشد اما من اطلاعاتم در مورد احمدینژاد خیلی بیشتر شده، در حالیکهسال 84 وی را کمتر میشناختم. احمدینژاد تغییر نکرده، اما بعضی از زوایای روحیاش تا رئیسجمهور نمیشد رو نمیشد!»
نکته مهم زاویه سیاسی باهنر با احمدینژاد، این بود که قاطبه اصولگرایان میگفتند احمدینژاد «منحرف» یا «تغییر پیدا کرده است» و ریشه این تغییر را نفوذ «مشایی» در افکار او میدانستند. اما اعتقاد باهنر این است که احمدینژاد همان فرد است، تنها رئیسجمهور شدنش باعث شد تا او زوایای پنهان شخصیتش را آشکار سازد.
مرد همیشه در صحنه
باهنر در دنیای سیاست، به تحلیلهای «علی اکبر ولایتی» علاقه عجیبی دارد و آنها را منطقی میداند. وی درباره حضور 30 سالهاش در سطح اول سپهر سیاسی ایران، خود را دارای ویژگی منحصربهفردی میداند و میگوید: «کار سیاسی یکسری ویژگیهای خاص میخواهد. کار سیاسی صبر و حوصله میخواهد و انگیزه و کشش خاصی میطلبد، وگرنه خیلیها پس از 4-3 سال حضور در این عرصه کممیآورند و میبرند و یا به این طرف غش میکنند یا به آن طرف.»
وی معتقد است، بهترین وزرای کشور که توانمندی انجام کارهای انتخاباتی را دارند، آقای ناطقنوری و پورمحمدی هستند. اشخاصی که اگر در کنار ولایتی قرار دهیم میتوانیم مدل موردعلاقهاش را به اصولگرایی سنتی بیابیم.
رئیس پیروان خط امام و رهبری، در سال 95 بازگشت رئیس دولت اصلاحات به عرصه سیاست را حامل برکاتی خواند، گفت: «ممکن است گفته شود که آقای خاتمی اپوزیسیون نظام نیست؛ بسیار خوب؛ ایشان با یک موضعگیری رسمی این امر را به اثبات برساند و سپس به عنوان یک فعال سیاسی وارد عرصه شود و قطعا حضورش برکاتی را خواهد داشت.»
اگرچه باهنر نمیتواند نقش لیدری را برای جریان اصولگرا ایفا کند ولی میتواند هماهنگ کننده و لابی مناسبی برای جریان اصولگرایی باشد. نگاه جریان اصولگرایی به باهنر پیش از آن که بعنوان کاندیدای مورد تایید برای حضور در انتخابات در نظر گرفته شود، بیشتر به عنوان یک شخصیت سیاسی و صاحب نفوذ در جبهه پیروان خط امام و رهبری مورد پذیرش است.
تنش با جبهه پایداری
بحث «صالح مقبول» و «اصلح غیرمقبول» نخستین بار نیست که بین جریانات اصولگرایی مطرح میشود. ایده آیتالله مصباح یزدی درباره انتخاب «نامزد اصلح» موجب اختلاف بین اصولگرایان شد؛ محمدرضا باهنر چهره برجسته جبهه اصولگرایان گفت: «آیت الله مصباح یزدی قبلاً هم گفته بودند از اصلح حمایت کنید حتی اگر آن فرد رأی نیاورد که ما با این نظریه موافق نیستیم و معتقدیم باید از کسی در انتخابات حمایت کنیم که صلاحیت لازم و امکان رأی آوری داشته باشد چرا که انتخابات و فعالیت سیاسی منوط به نتیجه است و ما «صالح مقبول» را به «اصلح غیرمقبول» در انتخابات ترجیح میدهیم و از کسی حمایت میکنیم که امکان رأی آوری داشته باشد.»
این سخنان باهنر با واکنش جبهه پایداری مواجه شد و در توییتی اعلام کردند: «علامه مصباح در دیدار شورای مرکزی جبهه پایداری گفتهاند باید اصلح را بشناسیم. سهمخواهی چیست؟ اگر ائتلاف برای شناخت اصلح باشد، اهلا و سهلا. تکرار تجربه دوره گذشته عاقلانه نیست؛ مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود. اگر بنا شد که قولی بدهند بعد بزنند زیرش دیگر برای چه اعتماد کنیم؟»
همچنین جبهه پایداری روز 18 تیر سال جاری در واکنش به اظهارات باهنر در حساب توییتری خود نوشت: «جناب آقای محمدرضا باهنر درحالی بیان کرده که آیت الله مصباح معتقد است باید از اصلح حمایت شود حتی اگر رأی نیاورد، که اساساً این ادعا برخلاف دیدگاه علامه مصباح یزدی است که به دفعات فرمودند: معرفی اصلحی که امکان رأیآوری آن فراهم نیست، کار لغوی است.»
اگرچه جبهه پایداری معتقد است که سخنان باهنر نادرست و برخلاف دیدگاه علامه است؛ ولی آیتالله مصباح یزدی در مهرماه 1393 طی جلسهای با سیدرضا تقوی درباره همنظر کردن اصولگرایان گفت: «گاه اگر از چنین فردی حمایت نشود، این پیام به دنیا صادر میشود که مردم از انقلاب و ارزشهای انقلابشان خسته شدهاند. لذا در چنین مواقعی که هیچ کسی دغدغه انقلاب و اسلام را مطرح نمیکند، باید از کسی که از انقلاب حمایت میکند، طرفداری کرد، ولو یقین داشته باشیم که رأی نمیآورد. باید برای هر کارمان حجت شرعی داشته باشیم و حجت شرعی نیز از کتاب و سنت و مبانی عقلی مشخص میشود.»
برجام و موافقت رهبری!
نایب رئیس پیشین مجلس که از تاثیرگذاران تصویب برجام بوده است در پاسخ به این پرسش که آیا واقعا برجام در 20 دقیقه در مجلس تصویب شد؟، گفت: چند روز قبل ریاست محترم مجلس هم توضیح دادند، واقعا این حرف حرف درستی نیست. اولا مجلس تقریبا هم دوش و همراه مذاکره کنندگان کار را لحظه به لحظه تعقیب می کرد، هم کمیسیون امنیت ملی، هم کمیسیون ویژه برجام لحظه به لحظه کار را دنبال می کردند.
وی در ادامه افزود: بعد در شور اول هم نشستیم و مطالب را جمع بندی کردیم که اگر قرار شد مجلس تصویب بکند برای کسانی که در حال مذاکره هستند شروطی می گذارد و اینها تصویب شد.
همچنین در اواسط مردادماه سال جاری محمدرضا باهنر در برنامه «جهان آرا» با اجرای امیرحسین ثابتی، در اظهاراتی عجیب گفت: این که می گویید جریان اصولگرایی با برجام مخالف بوده است! من این را قبول ندارم. شما فکر می کنید اگر برجام مخالف جدی در سطح بالای نظام داشت اصلا کسی این اجازه را داشت که برجام را امضا کند؟
در ادامه امیرحسین ثابتی مجری برنامه پاسخ داد: من فکر می کنم که رهبر معظم انقلاب بزرگ ترین مخالف برجام بودند.
باهنر گفت: آن وقت چه شد؟ نتوانستند جلوی آن را بگیرند؟
مجری برنامه در همین حال پاسخ داد: ایشان به طور مشروط برجام را پذیرفتند.
باهنر گفت: خیلی وارد این بحث ها نشویم.
مجری ادامه داد: چرا؟
باهنر گفت: شما فکر میکنید رهبری با این برجام مخالف بودند اما نتوانستند جلوی آن را بگیرند؟
در ادامه ثابتی گفت: عین صحبت رهبر انقلاب است که من به مذاکرات خوشبین نیستم.
باهنر پاسخ داد: شما فکر می کنید حضرت آقا اگر در مملکت اگر نهایتاً تصمیمی بگیرند کسی هست که بتواند خلاف آن عمل کند؟ ناراضی بودن و رضایت کامل نداشتن با مخالف بودن خیلی فرق می کند.
باهنر و انتخابات بعدی
با تمام آنچه گفته شد حال باید منتظر بود و دید محمدرضا باهنر آیا این بار فضا را برای ورود به انتخابات مناسب می بیند و یا ترجیح می دهد مانند انتخابات قبلی از لیست ها حمایت کند و خود را از برخورد با انتخاباتی که نتیجه آن را قطعی نمیداند، نجات دهد.
* گزارش از یاسین قاسمی