پایان راه راهبرد فشار حداکثری

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ با روی کار آمدن ترامپ نقاب دیپلماتیک، خنده رو و مسامحه گر آمریکا کنار رفت و طبع قلدرمآبانه و زورگو یا همان چهره واقعی ایالات متحده نمایان شد.

خروج از پیمان های بین المللی، اقدام به دیوار کشی اطراف ایالات متحده ، تحریم کشورهای مختلف، تهدید کشورهای مختلف به جنگ نظامی و جنگ تجاری چهره ی آمریکا بدون روتوش را نشان می داد، چهره ی واقعی از سیاستی که برای رسیدن به اهداف نامشروع خود ملت ها را تحت فشارحداکثری قرار می دهد، تا دولت ها را به زانو دربیاورد.

فشارحداکثری یعنی تمام زور تحریم و تهدید علیه یک ملت در ابعاد مختلف پیاده شود، تحریم ها به تحریم دارو و غذا هم برسد حتی تحریم شخصیت ها، در میانه دریاهای آزاد نفتکش دزدی کنند، دولت ها را وادار و تهدید کنند به عدم خرید نفت ایران و از تعهدات برجامی خود سرباز زده و به دیپلماسی، مذاکره و اصول و قواعد سازمان ملل لگد بزند تا حکومتی را تحت فشار وادار به انجام خواسته هایش کند.

یکی از دلایل فشار حداکثری از زبان ترامپ، کاهش بودجه نظامی ایران بود، این ادعا حتی اگر درست بوده باشد در اثربخشی قوای نظامی ایران نه تنها خللی پیش نیامد بلکه اثر بخش تر و کارآمدتر شد زیرا در اوج فشار حداکثری و کاهش بودجه نظامی فوق سری ترین پهباد آمریکائی را سرنگون کردند و جلوی چشم ناوهای پر طمطراق انگلیسی نفتکش شان را به اسارت گرفتند.

اینکه در داخل ایران با راه اندازی تظاهراتی علیه حکومت مخالفت‌هایی را فعال کنن به تغییر نظام حاکم بینجامد، موضوعی بعدی بود که از فشار حداکثری دنبال می کردند، مواضعی چون تابستان داغ یا جشن کریسمس در تهران و دیگر مواردی که امروز که نگارنده این متن را می نویسد یعنی این صحبت ها موهومی بوده و این نوع چشم انداز نیز شکست خورده است.

از طرفی تلاش های بی وقفه آمریکائی برای فشارحداکثری با ایجاد ائتلاف هایی علیه ایران به شدت و مفتضحانه شکست می خورد، تلاش برای ائتلاف دریایی، تلاش برای محکومیت ایران در سازمان ملل به بهانه هایی چون حمله به آرامکو، حمله بندر فجیره امارات و یا تنش زایی در متطقه یکی پس از دیگری شکست خورد.

این شکست ها به حدی بود که پایگاه خبری آمریکائی واشنگتن اگزماینر بهترین سناریوی موجود را بازگشت ایران به میز مذاکره و گوش ندادن ترامپ به توصیه های افرادی نظیر بولتون می‌داند. این پایگاه خبری خروج آمریکا از برجام را یک پسرفت نامیده که باعث انزوای آمریکا شده است.

ترامپ با جهان بینی سرمایه داری خود به دنیای سیاست نگاه می کرد و بر این باور بود که با خروج از برجام و فشار حداکثری تعهدات حداکثری از ایران خواهد گرفت، اما امروز نه تنها ایران تعهدی جدیدی نمی دهد،بلکه در همان سطح نمی ماند و با گام هایی سعی در کاهش تعهدات برجامی دارد که این خود اقدامی رو به جلو محسوب می شود.

اقدامات ساده لوحانه آمریکائی ها در حدی بود که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در گفت‌وگو با فاکس نیوز ضمن تشریح جایزه ۱۵ میلیون دلاری برنامه «پاداش برای عدالت» برای افرادی که اطلاعاتی را در رابطه با شبکه‌های مالی و بخش‌های نفتی ایران ارائه دهند، گفت که این جایزه در راستای اعلام وزارت خزانه‌داری مبنی بر تحریم‌های تازه علیه جمهوری اسلامی بوده است. و با این سطح تنزل در کنش های سیاسی به صورت به ته دیگ فشار و تهدید رسیده اند، بدون آن که جمهوری اسلامی را وادار به پسرفت از اصول و رفتارش کنند.

از طرفی فشارهای اقتصادی تحریم از طریق حمایت هایی که قبلا ایران از محور مقاومت داشت، امروز با منافع اقتصادی از کشورهای محور مقاومت جبران می شود و از طرفی دیگر چین با افزایش همکاری های استراتژیک خود با ایران سعی در کاهش تاثیر تحریم های آمریکائی دارد، در یکی از این موارد قراردادی بین ایران و چین منعقد می شود و ستون اصلی قرارداد جدید این است که چین 280 میلیارد دلار در بخش‌های نفت گاز و پتروشیمی ایران سرمایه گذاری می کند. 120 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری دیگر هم در توسعه زیرساخت‌های حمل و نقل و تولید ایران صورت می گیرد. هر دو طرف توافق کرده اند هزینه اولین دوره پنج ساله در ابتدا پرداخت شود.

فشار حداکثری رسانه ای نیز یکی از ابزارهای این سیاست بود، از عملیات مجازی منافقین و فیک های سعودی، تا دروغ پردازی های فاکس نیوز و امثالهم تا سیاه نمایی های بی بی سی و من و تو و.. همه و همه شکست خورده و مردم ایران فقط در یک مورد با استقبال چشمگیر از ایام عزاداری حسینی عمق اعتقادی خود به مبانی جمهوری اسلامی را نشان دادند، بعد دیگر حمایت های مردمی را می توان در مناسبت هایی مانند 22 بهمن مشاهده کرد.

عدم موفقیت فشار حداکثری آمریکا را به سمت جوسازی ها و دروغ پردازی برد، تا از این طریق ایران را تحت فشار بیشتری بگذارد در نتیجه تهمت های متفاوت روانه ایران کرد که محمد جواد ظریف تیز در توئیتی با بیان دروغ حداکثری به این موضوع پرداخت.

شکست راهبردهای آمریکایی را می توان در اقدام مضحک و کودکانه غربی ها در سنگ اندازی در مسیر سفر تیم دیپلماتیک ایرانی به نیویورک مشاهده کرد، این گزاره یعنی آمریکایی ها هیچ راهبرد و یا دستاویز دیگری برای تحمیل به ایران ندارند و به اقدامات حداقلی روی آوردند.

دولت آمریکا بعد از شکست در مذاکرات کره شمالی وگفت و گوها با طالبان در افغانستان نیازمند بازگشت به میز مذاکرات با ایران جهت استفاده تبلیغاتی در انتخابات 2020 بود که با جواب قاطع دولت و رهبر جمهوری اسلامی مواجه شده است.

رهبری معظم انقلاب در ابتدای درس خارج فقه با تحلیل فشار حداکثری فرمودند: «یک سیاستی را دولت آمریکا در پیش گرفته است و آن، سیاست فشار حدّاکثری به جمهوری اسلامی است؛ خودشان هم میگویند، میگویند فشار حدّاکثری. حرف دولت کنونی آمریکا این است: میگوید که آقا با رودربایستی و با تعارف و مانند اینها نمیشود جمهوری اسلامی را به زانو درآورد، نمیشود او را به قبول و تواضع وادار کرد، بایستی فشار حدّاکثری وارد بیاوریم. فشار حدّاکثری هم همین است که مشاهده میکنید: انواع و اقسام تحریمهای گوناگون، مدام تهدید، مدام یاوه‌گویی‌های مختلف در رسانه‌ها و غیره؛ این فشارِ حدّاکثری است. امیدشان به این است که این فشار حدّاکثری تأثیر بگذارد. او میخواهد فشار حدّاکثری را به ثمر برساند هم برای رقبای داخلی خودش، هم برای اروپایی‌ها، هم به عنوان یک سیاستِ قطعیِ رژیمِ ایالاتِ متّحده این را جا بیندازد که مواجهه‌ی با ایران فقط با فشار حدّاکثری میسّر است.»

ایشان در ادامه از شکست فشار حداکثری در مواجهه با ایران سخن راندند و موفقیت این راهبرد را زمانی عنوان کردند که جمهوری اسلامی در پاسخ به این فشار پای میز مذاکره بنشیند.

«گر بخواهیم سخن را در دو جمله خلاصه کنیم، یک جمله این است که مذاکره با آمریکا یعنی تحمیل خواسته‌های آمریکا بر جمهوری اسلامی ایران؛ دوّم اینکه مذاکره یعنی نمایشِ موفّقیّتِ سیاستِ فشارِ حدّاکثری از سوی آمریکا. برای همین هم هست که مشاهده کردید رئیس‌جمهور محترم،  وزیر خارجه، مسئولین کشور همه یک‌صدا، یک‌زبان گفتند که ما با آمریکا مذاکره نخواهیم کرد؛ نه مذاکره‌ی دوجانبه، نه مذاکره‌ی چندجانبه. اگر آمریکا حرف خودش را پس گرفت و به آن معاهده‌ی هسته‌ای‌ که نقض کرده بود برگشت و توبه کرد و شد عضو کشورهای معاهده‌کننده، آن وقت در جمع کشورهای معاهده‌کننده که شرکت میکنند و با ایران صحبت میکنند، او هم شرکت کند»

امروز نه تنها شروط آمریکایی ها به سرانجام نرسید و ایران تابع این شرایط نشد که رهبری انقلاب اسلامی برگشتن ایران آن هم به مذاکران چندجانبه و نه دو جانبه را مشروط به برگشتن ایالت متحده به برجام و انجام تعهداتش می دانند، شاید همین گزاره در سخنان مقم معظم رهبری برای توضیح شکست راهبرد فشارحداکثری کافی باشد، مقاومت و خویشتن داری مردم ایران عامل کلیدی این پیروزی است.

*گزارش از حمزه دستیار