به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ تبعید، سرزمینِموعود و رستگاری واژههایی مقدس در آئین یهودیت، که از ابتدای قرن بیستم تحت استثمار جنبش ناسیونالیستی یهودی(صهیونیسم) و اندیشههای تئودور هرتزل سعی در تحقق تشکیل یک دولت یهودی فراتر از گتوهای پراکنده و منزوی یهودیان دنیا داشت.یک رویا به قیمت قربانی کردن دولتی با ملت برای ملت بی دولت.
امروزه بار دیگر زمزمهها درخصوص منازعه رام نشده دنیا در صدر تمام اخبارها، نشان از جاهطلبیهای اپورتونیستهای صهیونیست دنیا دارد؛ دلالین اصلی این طرح کوشنر، ترامپ ونتانیاهو با محوریت قرادادن ۵ موضوع اصلی یعنی آوارگان، آب، قدس، مرزها و شهرکها اقدام به نحیفُنحیفتر کردن خاک و هویت فلسطینیها کردهاند.
اما آنچه که در این طرح میتواند جالبتوجه باشد زمانِ اعلام آن میباشد؛ با وقفهای چندماهه از اعلام وجود چنین طرحی تاروز اعلان آن چند موضوع در منطقه و امریکا حائز اهمیت میباشد؛
۱-ناآرامی دومینووار عراق، لبنان و ایران
۲-شهادت سردار قاسم سلیمانی
۳-نزدیکیبه برگزاری سومینباره انتخابات کنست
۴- نزدیکی به انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا
اما نقش این ۴عامل چطور ارزیابی خواهد شد؛
-دومینووار شدن اعتراضات در سه کشور مذکور سبب شد تا بخش اعظمی از توان و طرفیت حاکمیت معطوف به فضای داخلی و آرامسازی اوضاع شد که این اعتراضات در صورت تداوم جدیتر میتوانست هم فشار حداکثریعلیه ایران و هم تضعیف دوکشور عضو در محور مقاومت را به دنبال داشته باشد،این سه کشور در کنار سوریه به عنوان پاسداران اصلی ارمان فلسطین در منطقه قلمداد میشوند که در یک بازه زمانی هرکدام درگیر چالشو بحرانیهای داخلی شدند.
-شهادت سردار سلیمانی برای اسرائیل نویدبخش تضعیف قدرت، نفوذ و بازیگری فعالمنطقهای ایران از سویی و تمرکز چالشهای منطقه صرفا حول دو کشور امریکا و ایران از سویی دیگر بود که اسرائیل با ابراز عدممداخله در این فاجعه بدنبال حاشیهای امن برای خود بود چرا که گمان میبرد ایران عکس اسرائیل توان موازنهسازی نظامی با امریکارا نخواهد داشت.
-برگزاری دوباره انتخابات کنست و عدم موفقیت بیبی در ائتلافسازی برای تشکیل دولت سبب شد تا برای بار سوم در مارس انتخابات مجددی برگزارشود. این طرح در آستانه انتخابات میتواند برگبرندهی مهمی در دست نتانیاهو برای موفقیت در انتخابات باشد چرا که در غیر اینصورت باید به اتهام کلاهبرداری، رشوه گیری و خیانت در امانت همراه با همسرش راهی زندان شوند.
-اما نقش ترامپ؛ با نزدیک شدن انتخابات ۲۰۲۰ امریکا امریکا ازسویی نیازمند حمایت لابی قوی یهودی از ترامپ از سویی و جذب آرا اوانجلیستهای معروف به مسیحیان صهیونیستی به عنوان گروهای تاثیرگذار در پیروزی ترامپ در انتخابات که جمعیتی هفتاد میلیویی در امریکا دارند، از سویی دیگر سبب شده تا ترامپ از ابتدای ریاست جمهوری با وعده ی حمایت قاطع از اسرائیل که در اقدامات او در زمینه شناسایی حاکمیت اسرائیل بر بلندی های جولان، به رسمیت شناختن شهرک های ایجاد شده در کرانه باختری و نوار غزه، انتقال سفارت خانه امریکا به بیت المقدس و.... میباشد همواره این اطمینان را هم به بی بی، هم به لابی صهیونیستی و هم اوانجلیست ها در همراهی با رژیم صهیونیستی داده است.
این طرح با هدف قراردادن ۵محور پیرامون؛ مساله آب، قدس، مرزها، شهرک ها و آوارگان سرانجام در هشت بهمن علنی شد. بارزترین و مهمترین واکنش به این طرح"نه، نه، نه" بود.این نه تنها یک زبان و یک گوینده نداشت، ایران، ترکیه، کویت، حزبالله، جهاداسلامی، دبیرکل اتحادیه عرب و حماس از بزرگترین "نه"گویان این طرح بودند.
محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فسسطین در واکنش به معامله قرن به خروج فلسطین از اسلو اذعان کرد که طبق آن در سال ۱۹۹۳،فلسطین و اسرائیل برای به رسمیتشناختن یکدیگر به توافق رسیده بودند. حال اینکه یاسرعرفات کدام اسرائیل را به رسمیت شناخت و رابین کدام فلسطین را! و من بعد اساسا کدام اسرائیل و کدام فلسطین مطرح خواهند بود، خود جای سوال و سوال و سوال خواهد داشت!
طبق قطعنانه ۲۴۲ شورای امنیت سازمان ملل؛ تمامی فعالیتهای شهرکسازی در اراضی اشغالی از جمله قدس شرقی اقدامی غیرقانونی تلقی شده و هرگونه تغییراتی در مرزهای ۱۹۶۷ از سوی شورای امنیت به رسمیت شناخته نخواهد شد و طبق قطعنامه ۴۷۸ شورای امنیت؛ اقدام اسرائیل در اشغال قدس (شرقی و غربی)در دهه ۱۹۸۰ محکوم اعلام شده بود. در حالیکه در واقع شاهد آن بودیم که پس از توافق اسلو شهرکسازی در کرانه باختری ۷برابر افزایش یافت.
و برخلاف قطعنامههای شورای امنیت، طبق طرح اخیر تمامی شهرکهای صهیونیستی در خاک کشور فلسطین باقی خواهند ماند،فلسطین به پنج حوزه سرزمینی تقسیم شده که همین عدم یکپارچگی بویژه در کرانه باختری سبب تضعیف بیشاز پیش فلسطین خواهد شد،قطع مرزهای فلسطین با مصر و اردن بغیر از دوپلی که در کرانه باختری و با مساعدت! اسراییلی ها در اختیار آنها قرار گرفته سبب تضعیف تحرک فلسطین شده، کل قدس و مسجد الاقصی در اختیار اسرائیلی قرار گرفته، دره اردن به اسرائیل واگذار شده، کنترل منابع آبی نیز در ید قدرت اسرائیل خواهد بود! مساله آوارگان چنانچه باید پرداخته نشد و مانند سایر توافقنامهها این باگ بزرگ همچنان وجود دارد، تمام اینها در کنار خلع سلاح حماس! نشان از یک معامله تمام و کمال نه به نفع فلسطین و فلسطینیان که به نفع دلّالین بزرگ قرن است.
حال باید دید نتیجهی این معامله یکطرفه چه خواهد شد؟ آیا سرنوشت معامله قرن مانند طرح خاورمیانه بزرگ خواهد بود؟ آمریکا و اسرائیل تا چه زمان دستان خود را برای تولد جنینی بی هویت و سقطشده به خون آلوده خواهند کرد؟
گزارش از سعیده اسدی