به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ وقتی عنوان «مستند» به گوشمان میخورد، همراه همیشگیِ آن «حقیقت و دانش» است. بیتردید همگان از مشاهده یک «مستند» جذاب لذت خواهند برد، تولید آثار مستند نوع دیگری از ارائه اطلاعات و اسناد کمتر بیان شدهای را بصورت هنری برای مخاطبان عرضه میدارد. این ژانر طرفداران خاص خود را دارد، چرا که عدهای برای رسیدن به حقایق و افشای پشتپرده فسادهای گوناگونِ موجود در جهان پیرامون خود به تماشای آن میپردازند. تولید آثار مستند دارای قدرت شوکهکننده و غافلگیری برای مردم را دارد چرا که از بیعدالتیها، افشای فسادهای اقتصادی و ... پرده برداشته و جامعه را در جهت مبارزه با نابرابری و همچنین بیداری افکار عمومی سوق میدهد.
روزهای تعطیلات عید 1399، فرصت مناسبی است که در کنار خانواده بنشینیم و به آثار جدیدی از فیلم-مستندهای داخلی و خارجی که در سال گذشته منتشر شد، مشاهده کنیم. در این ایام قصد داریم که هر روز به معرفی یک مستند بپردازیم. در گزارش سوم به معرفی مستند "«اینستاگرامر»؛ شاخهای مجازی!" پرداختیم.
موضوعات جنسی و ساخت مستند در این حوزه از جمله مسائل مهم در جامعه ایرانی است که باید با احتیاط فراوان در آن وارد شد. از دیدگاه فرهنگ خانوادههای ایرانی، گفتگو پیرامون فرهنگ جنسی جوانان همواره امری قبیح و ناپسند بوده است. جوانان و مسئلهی جنسی آنان در ایران، همواره نادیده انگاشته شده است و به جرأت میتوان گفت که نه تنها هیچ نهادی به این موضوع توجهی ندارد؛ بلکه راهکار برخی نهادهای خاص به جوانان این است که یا خویشتندار باشند یا به ازدواج ساده روی بیاورند!
حسین شمقدری، از مستندسازان جوان و تجربهگرای این سالها که در گزارش مستند «متولد اورشلیم» از او سخن گفتیم؛ کارگردان سهگانه مستند «انقلاب جنسی» است که با این اثرش توانست سروصدای زیادی بین کارشناسان دانشگاهی و حوزوی ایجاد کند.
پس از سهگانه جریانساز و نخبگانی «میراث آلبرتا» با موضوع فرار مغزها، شمقدری به همراه محمد دلاوری سوژه داغ دیگری را دنبال کرد. سال ۹۶ که درگیر انتخابات و بازار سیاست در سراسر کشور بودیم، «انقلاب جنسی» منتشر شد. مستندی که بخاطر سوژه جسورانهاش به یک معضل اساسی در جامعه ایرانی داشت، بهخوبی دیده شد و همین اقبال زمینهساز کلید خوردن قسمتهای بعدی شد. قسمت سوم مستند «انقلاب جنسی» چند ماه پیش بهصورت رسمی در اختیار علاقهمندان قرار گرفت و قسمتهایی از ان در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دست به دست بین کاربران منتشر شد.
«انقلاب جنسی» نه یک روایت کلاننگر از زیست جنسی کشورهای غربی و پرداخت به ریشههای بوجود آورنده تغییر در آن؛ بلکه خرده روایتهای بسیار کوچکی است که به خود آن خرده روایتها و تلاش در تشابهسازی آنها نیز انتقاد جدی وارد است!
شمقدری در قسمت اول این مستند جانمایه مستندش را اینگونه توصیف میکند که امروز ما در ابتدای مسیری هستیم که غرب از دویست سال پیش در راه آزادیهای جنسی طی کرده است؛ همین جمله کافی است تا هدف مستندساز از مستند انقلاب جنسی مشخص شود که قرار است مخاطب در این مستند مقایسهای از رفتار جنسی در ایران و غرب را مشاهده کند.
این مستند سهگانه با سختگیریهای کلیسای آن دوران در وقوع انقلاب جنسی در غرب و همچنین انتقادات جدی که به حاکمیت در درون کشور با زبان استهزا وارد میکند سعی در ایجاد یک تشابهسازی و تداعی در ذهن مخاطب دارد.
شیدا نیکوروین، مستندساز در حوزه خانواده و استاد حوزه و دانشگاه درباره «انقلاب جنسی» میگوید: «با توجه به اینکه در مستند انقلاب جنسی سعی شده است اساساً جامعه غربی و اروپایی را پایه و لوکیشن اصلی برای مقایسه با ناهنجاریها و مشکلاتی که ما در داخل کشور با آن روبرو هستیم مقایسه کنند، از نظر مبنایی یک کار بسیار اشتباه است. اگر قرار باشد ما مقایسه کنیم باید جوامع اسلامی را با هم مقایسه کنیم. یکی از اشتباهات کارگردان این است. کارگردان کنار دستگاههای ارائه لوازم پیشگیری از بارداری میایستد و بعد میگوید ببینید در مدارسی که دختران و پسران مختلط هستند، در محافل و جاهایی که اینها بیشتر تردد دارند، این لوازم به سادگی در اختیارشان قرار میگیرد. خوب دلیل این کار چیست؟ من دو دلیل اساسی و عمده میبینم: اولاً اینکه نظام سرمایهداری و لیبرالی است و میخواهند از هر بهانهای برای درآمدزایی استفاده کنند. فروش کاندوم فروشی است که در هر روز و در هر منطقه اتفاق به مقدار زیاد اتفاق میافتد. همچنان که سقط جنین در تمام این کشورها آمار بالایی دارد. در آمریکا تعداد مراکز سقط جنین به تعداد مغازههای فروش فستفود است. ما در هر منطقه از محل زندگیمان دو تا مغازه فروش فستفود داریم. آنها هم در هر منطقه دو تا کلینیک سقط جنین دارند. این از نظر درآمدزایی کم نیست. همانطور که آقای "ویلیام گاردنر" در کتاب "جنگ علیه خانواده" میگوید. چه بسا دخترکانی که به تازگی مادر شدهاند تشویق میشوند که جنینهایشان را سقط نکنند، بلکه به کارخانههای لوازم آرایش بفروشند. روابط آزاد در غرب ممکن است از نظر شکلی شبیه نکاح موقت باشد، اما از نظر ماهوی کاملاً متفاوت است.»
یکی از مشکلات این مستند بمباران اطلاعات زیادی است که ارائه شده و توقف سطحی روی آنها است: انقلاب جنسی غرب، آموزش های جنسی در غرب، سن شروع روابط جنسی، چگونگی پوشش و آرایش افراد در داخل و خارج، قانون حجاب، باورهای کلیسا و اسلام، همجنسگرایی و... سرفصل هایی مهم و گیرا هستند که هرکدام چند لحظه مورد گفتگو قرار گرفته و بصورت ناگهانی رها شده و مخاطب اطلاعات ناقص را دریافت میکند. اینطور بر میآید که سازنده بدون هدف و فیلمنامه به سراغ مصاحبه و تصویربرداری از سوژههایی متنوع و در ظاهر جذاب که همگی به نوعی در دایره غرایز جنسی قرار دارند، رفته و سپس در میز تدوین هم همین رویه را ادامه داده و فقط صحنههای جالبانگیز را کنار هم قرار داده تا تماشاگر در نگاه اول جذب کار شود و کمی هم بر جنجال کار بیافزاید!