تاریخ انتشار: 02 آذر 1390 - 10:04:43
کد خبر: 38657

چهارشنبه بازار کتاب `خبرنامه دانشجویان ایران` /هفته نوزدهم

وقتی که کوه گم شد

خبرنامه دانشجویان ایران: "سلام امید زندگی ام. این صد و بیست و چهارمین نامه ای است که برایت می نویسم و تو هنوز حتی یک کلمه به من پاسخ نداده ای. فقط بی هیچ کلامی نامه هایم را برمی داری و با نگاه زیبا اما ساکتت به من می نگری و می روی. چقدر در برابر خانه تان بنشینم و کتابهای عاشقانه بروشم تا شاید تو از خانه بیرون بیایی و تو را برای لحظه ای ببینم؟..."

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، کتاب «وقتی که کوه گم شد» حکایت مردانی است از جنس آذرخش که در غبار غفلت و عقلت زدگی ما گم شده اند. حکایت سلحشورانی است که حتی بعد از شهادتشان نیز دشمن دست از آنها برنداشت و کمر به نابودی آنان بست. نابودی فرهنگ، مرام و روش آنان، چون در قاموس اهریمن، مرام و فرهنگ آن غیور مردان، بسیار خطرناک تر از خود آنان است.

کتاب «وقتی که کوه گم شد» برشی از یک فیلم نامه بلند است که سعی شده تا اندکی از پرده های ضخیم فراموشی را کنار زده و نسلی را به ما نشان داده که وجود خویش را تقدیم حیات بشری کردند و چون شمع بی صدا سوختند تا برای زمانی هر چند کوتاه محفل بشریت را روشنی بخشند.

«وقتی که کوه گم شد» حکایت نسلی است که ناخواسته از گذشته اش دور شده و سرگشته و حیران در امواج بلند طوفان رسانه ای گرفتار شده و فریاد اغیثینی سرداده است. «وقتی که کوه گم شد» شاید پاسخ به سوالی باشد که نسل مظلوم امروز از گذشته مهجور مانده اش دارد.

«وقتی که کوه گم شد» اوراق پراکندگی سرداری را ورق می زند که تا مدت ها در هزارتوی غبارآلود رعایت مناسبتهای سیاسی اسیر بود. اسوه ای انسانی که به جرم زیاد بزرگ بودنش در هزار دخمه عفریت بهانه ها مخفی نگه داشته شد. او پرچمدار فتح خرمشهر، سرلشکر حاج احمد متوسلیان است.

نویسنده «وقتی که کوه گم شد» بهزاد بهزادپور است که با چند اثر محدودش مانند این کتاب و کتاب امپراطور عشق، انقلابی در حوزه فیلم نامه نویسی ایجاد کرده است و بلندترین مفاهیم را با قلمی زیبا و فکری زیباتر در کتابهایی با حجم محدود به خوانندگان انتقال داده است.

بهزادپور داستان را اینگونه آغاز می کند که جوانی تمامی کتابهای کتابخانه پدرش را که خبرنگار بوده و دو ماه است فوت کرده به جهت خرید کامپیوتر مرتبط با اینترنت به مرد کتابفروشی می فروشد. وقتی کتابها به مغازه کتابفروشی منتقل می شود، در بین کارتن های کتاب، مجموعه زیادی از کاغذهای دست نوشته نمایان می شود. مرد کتابفروش با دیدن کاغذها آنها را روی میز می گذارد و مشغول چیدن بقیه کتابها می شود.

پسر مرد کتابفروش که عاشق دختری است به نام حمیده و برای او نامه های زیادی می نویسد این بار هم از نبود پدر استفاده کرده و شروع به نوشتن نامه عاشقانه می کند. او برای این کار از کاغذهای دست نوشته یک روی سفیدی که روی میز هستند استفاده می کند. پسرک برای رساندن نامه به حمیده کارش این است که نامه را در شکاف صندوق صدقات نزدیک درب خروجی مدرسه حمیده می گذارد. این بار نیز پسر از این ترفند استفاده می کند تا بتواند نامه را به حمیده برساند. هنگامی که حمیده به همراه سایر دوستانش مثل هر روز از مدرسه بیرون می آید دوستانش به حمیده اشاره می کنند که باز آن پسر برایت نامه نوشته و در شکاف صندوق صدقات قرار داده است و حمیده بدون توجه به پسرک و دوستانش که در حال مسخره کردن او هستند نامه را در کیف قرار می دهد و راهی خانه می شود.

داستان اینگونه ادامه پیدا می کند که حمیده این بار به جای مطالعه متن نامه پسرک اشتباها شروع به خواندن نوشته های پشت کاغذ می کند و هر چه بیشتر ادامه می دهد تعجب و حیرت او بیشتر می شود. نوشته های پشت کاغذ، یادداشت های خبرنگار است در مورد حاج احمد متوسلیان و حمیده در تلاش است که به دیگر کاغذها دست پیدا کند. از طرفی چون پسرک کتابفروش از ماجرا بی اطلاع است بدون توجه به ترتیب کاغذها یکباره از وسط آنها کاغذی بیرون می کشد و مشغول نوشتن نامه ای دیگر می شود و هنگامی که نامه به دست حمیده می رسد موضوع دست نوشته ها فرق کرده و صفحه دیگری از دست نوشته ها است و این باعث می شود حمیده به هر بهانه ای شده به کاغذها دسترسی پیدا کند.
در طرف دیگر داستان گروهی قصد دارند این دست نوشته ها به دست نسل های بعد نرسد و برای این کار به هر دری می زنند. از وعده وعید دادن به پسر خبرنگار بگیرید تا تهدید و تعقیب حمیده و ... .

داستان پردازی بهزاد بهزادپور  و همراه کردن خواننده در سه موقعیت که یکی کنجکاوی حمیده برای پی بردن به ماجرای حاج احمد متوسلیان و همچنین نامه های عاشقانه ای که پسر کتابفروش می نویسد و در کنار این دو روایتگری بخشی از عملیات خرمشهر در دست نوشته های خبرنگار پیرامون حاج احمد متوسلیان و به علاوه تلاشی که دست نشانده های دشمن برای نابودی این یادداشت ها انجام می دهند یکی از زیباترین فیلم نامه هایی است که تاکنون منتشر شده است.

ناگفته نماند که ابتدای این کتاب با عبارت "یا موسی بن جعفر ادرکنی" آغاز شده است که امید است حاج احمد ما به همراه دیگر همرزمانش هرچه زودتر با مدد امام کاظم علیه السلام از بند دشمنان آزاد گردند.

کتاب «وقتی که کوه گم شد» به قلم بهزاد بهزادپور توسط ستاد گرامیداشت بیستمین سالگرد اسارت حاج احمد متوسلیان با قیمت 700 تومان بهه بازار عرضه شده است.  
 

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
تاکید اردوغان بر گسترش روابط با ایران
ظریف: نباید منتظر دستور از تهران باشیم ؛ دستور از مردم می‌رسد
پیراهن قرن؛ امضای مسی تاریخی شد
خبری که سنوار به مادرش داد
نخستین زن فرماندار در کردستان منصوب شد
جانور منقرض شده به طبیعت بازگشت!
تهران سرد می شود
زلنسکی: یا دنبال سلاح اتمی می‌رویم یا ...
حرف‌های جالب حامد بهداد درباره دوران دانشجویی اش
واکنش فرهاد مجیدی به سرمربی جدید استقلال
حملات سنگین موشکی حزب الله به عکا
راهکار جدید بریکس برای دلار زدایی تحقق می‌یابد؟
داتیس پرو؛ مرجع اخبار و آموزش‌های تکنولوژی و فناوری اطلاعات
بررسی مزایا و معایب استفاده از فویل آلومینیوم در خانه
نصرتی ، رئیس سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌ها شد
نظارت بر تاکسی‌ها هوشمند می‌شود
ایرج طهماسب به تئاتر برگشت
لیلا حاتمی و محمدرضا فروتن در یک فیلم جدید
قاشق هخامنشی با طراحی پیچیده الهام‌گرفته از اساطیر کهن ایران!
تتلو و رفتارهای عجیب‌اش تا پیش از دستگیری
کاهش ۴۳ تومانی نرخ یورو در مرکز مبادله ایران
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top