خبرنامه دانشجویان ایران: نگاه عمیق تر به ابعاد روحانی این دوران ارزشمند و شگفت انگیز هست؛ اما این واقعیت هم وجود دارد که جنگ هر چه باشد جنگ است و بی رحمی های خاص خود را دارد بی رحمی هایی که در سرنوشت انسان های درگیر آن تاثیر گذارند." " شاید تا به حال هر یک از ما روایت ها، خاطرات و داستان های مختلفی از هشت سال دفاع مقدس را خوانده و شنیده باشیم و اکثر آن ها به وجه روحانی جنگ تحمیلی، دلاوری ها و خودساری های این دوران خاص که بزرگترین تحول فردی و اجتماعی را بوجود آورده است، پرداخته اند و از روی حق و انصاف هم هرچه به این وجوه اشاره شود، باز هم جای کار بیشتر و
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ "من قاتل پسرتان هستم" به قلم احمد دهقان یکی از این دست روایت گری ها از هشت سال دفاع مقدس است. روایتی از مظلومیت ها و سختی های بازماندگان جنگ که گاهی تلخی های سرنوشت آدم های پس از آن، کام خواننده را هم به تلخی می کشاند.
دهقان خود یکی از جنگ رفته ها و رزمنده های دوران دفاع مقدس است که قطعا همین امر روایت گری و داستان های او را در این حوزه برای خواننده ملموس تر می کند. چنان که در پشت جلد این کتاب می خوانیم:
"همه داستان نویسان و نیز همه جبهه رفته ها حق دارند که از جنگ بنویسند. با این همه، آن که هم داستان نویسی را بلد است و هم خاطره و درد جنگ را به غنیمت آورده است، برای آفرینش ادبیات جنگ اهلیت بیشتری دارد و احمد دهقان یکی از این شمار است"
"من قاتل پسرتان هستم" مجموعه داستانی است شامل ده داستان کوتاه از روزگار جنگ. عنوان کتاب نام یکی از داستان های آن می باشد که به گونه ای متفاوت نگاشته شده به نحوی که داستان، نامه ای از یک رزمنده به نام فرامرز به پدر محسن، دوست و همرزمش می باشد و در طول نامه فرامرز اعتراف به قتل محسن می کند در حالی که همه می پندارند او شهید شده:
"در این لحظه یکی از سربازان دشمن را دیدم. آمد روی دژی که سنگرهاشان پشت آن بود. مشکوک شده بود. در دل هزار بار صلوات فرستادم و آیه ای را که می گفتند در آن لحظات دشمن را کور می کند خواندم. باز هم فرمانده مان آمد نزدیک تر و با تحکم گفت صدایش را خاموش کنم. متوجه منظورش نشدم. با درماندگی گفتم هر کاری که می توانستم کردم اما نشد. فرمانده دوباره گفت صدایش را ببرم. پرسیدم چطور؟ گفت سرش را بکن زیر آب. اولش باورم نشد ولی وقتی با ماندن و سکوتش مواجه شدم، دانستم که گفته اش جدی است.
محسن، پسر شما و مربی من، هم چنان خر خر می کرد. موج می زد و آب می ریخت توی سوراخ گلویش و فواره فواره می جوشید. همان طور که مچ دست محسن را گرفته بودم، کشیدمش زیر آب. با اینکه روی آب بیهوش و بی حال بود ولی تا سرش رفت زیر آب، تکانی خورد و دستش را کشید و آمد روی آب..."
در داستان های این کتاب که طبق تاریخ انتهایی شان بین سال های 77 تا 83 نوشته شده اند، به ابعاد مختلفی از زندگی افراد درگیر جنگ و یا مرتبطین با آن پرداخته شده است. موضوعاتی همچون درگیری سربازان با عشق در داستان پری دریایی، مشکلات و دغدغه های زندگی بعد از جنگ برای یک زرمنده در داستان بلیت، انتظار پدر و مادری از بازگشت فرزندشان در داستان پیش کشی و ... در ده داستان این کتاب گنجانده شده و از زوایای مختلفی تلخی هایی را از جنگ برایمان می گوید و شاید در نگاه اول برای اکثر ما تلخی اش دو چندان باشد چرا که در بیشتر موارد اگر از جنگ سختی ای هم خواندیم منجر به روشنی شده است.
در داستان دیگری از کتاب با نام "پیشکشی" درباره انتظار مادری برای دیدار فرزندش را می خوانیم که مدتهاست منتظر بازگشت او از جبهه است و از شدت این انتظار به مانند دیوانه ها زوزه می کشد و وعده داده هر که اولین نفر از پسرش خبری بیاورد به او پیشکشی بدهد در حالی که این خبر، همان خبر شهادت و آوردن پلاک فرزندش از سوی دوست او -جلال- است:
"نشسته ام و سرم را پایین انداخته ام و در فکر فرار از این جاها هستم که صدای پای ننه عبدو می آید. آرام می آید تا جلو رویم. جرئت ندارم سر بالا آورم.
-بیا جلال پیشکشی ات.
آرام سر بلند می کنم و او را می بینم . سینی در دست آرام زانو می زند و جلو رویم می نشیند. در صورتش جای دو حفره خالی پیداست و رد خون از دو طرف گونه اش سرازیر شده تا زیر چانه و شره می کند تا زیر پیراهنش. تو سینی ِ پر خون، یک پلاک فولادی است و دو چشم که به طرفم دراز شده و ملتمسانه مرا می خواند."
گفتنی است که فیلم سینمایی "پاداش سکوت" ساخته مازیار میری نیز برگرفته شده از این کتاب میباشد.
نویسنده، داستان ها از زبان سوم شخص مفرد و یکی از شخصیت های هر یک از داستان ها بیان کرده و به خوبی توانسته با این نوع بیان خواننده را با حوادث و اتفاقات حین آن ها همراه کند. همچنین در غالب موارد قضاوت را بر عهده خواننده گذاشته که به دلیل روایت متفاوت از جنگ اندکی این قضاوت را برای خواننده مشکل کرده و شاید نگاه منعطف او نسبت به جنگ را کمی خشن تر کند.
لازم بذکر است که کتاب "من قاتل پسرتان هستم" با 107 صفحه، برای اولین بار در سال 1383 توسط انتشارات افق منتشر شده و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.