تاریخ انتشار: 12 شهریور 1392 - 12:55:57
کد خبر: 93356

حاشیه‌های شب شعر در چهاردهمین نشست اتحادیه انجمن‌های اسلامی مستقل؛

شب شعری که صلوات در آن مرهم بغض دانشجویان شد +تصاویر

افتتاحیه کانون شعر و ادب اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل همزمان با چهاردهمین نشست سالانه اتحادیه، با حضور اساتید شعر کشور، علی محمد مؤدب، میلاد عرفان پور، سیدوحید سمنانی، محمدمهدی سیار، مهدی چراغ زاده و برخی از شعرای دانشجو از جمله حجت جهان بخش در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد.

خبرنامه دانشجویان ایران: افتتاحیه کانون شعر و ادب اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل همزمان با چهاردهمین نشست سالانه اتحادیه، با حضور اساتید شعر کشور، علی محمد مؤدب، میلاد عرفان پور، سیدوحید سمنانی، محمدمهدی سیار، مهدی چراغ زاده و برخی از شعرای دانشجو از جمله حجت جهان بخش در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این مراسم با حاشیه های جالبی همراه بود که آنچه در ادامه می اید حاشیه های شنیدنی این مراسم است.

نمودار برنامه ها را نگاه می کنیم و ساعتی مرا بسیار جذب می کند. ساعت 21:30 پنج شنبه شب شب شعر با حضور اساتید ما را تا آن ساعت منتظر نگه می دارد.

سرانجام درهمان ساعت در سالن نسبتا بزرگی تمام دانشجویان می آیند تا در این محفل جمع شوند و دقایقی حرف از دل بگویند و جدا شوند از دنیای پر از عقل. کم کم همگان می آیند، برخی زودتر برخی دیرتر اما تفاوتی ندارند چرا که همه با میل و علاقه ی خاصی آمده اند.

http://iusnews.ir/userfiles/images/IMG_4122_resize.JPG

ابتدای مراسم صوت زیبای قرآن روح و دل همه را جلا می دهد و پخش سرود ملی حس غرور و افتخار را در جان دانشجویان بیدار می کند. مجری ابتدای حرف هایش از شهادت معین رئیسی می‌گوید و آن را نشان دهنده ی تعهد دانشجویان به هدف هایشان می داند.

دانشجویان پس از ذکر فاتحه برای دوست عزیز سفر کرده شان با صلوات به استقبال اولین مهمان خود سید وحید سمنانی می روند و او را برای خوانش شعرش دعوت می‌کنند. ایشان غزل اول خود را به آقای موسوی برای داشتن خاطرات فراوان و زیبا با او، تقدیم کرد.

پلکی بزن شکفتن خورشید خانه کو              تقریر کن ادامه مشق شب نه کو؟
این چشم ها، دلیل دو مصرع برای عشق            دیگر نپرس: پس غزل عاشقانه کو؟

شنیدن این شعر عاشقانه تلنگری شد برای دل دانشجویانی که هنوز ندانسته اند باید با قلبشان حاضر شوند و منطق جایی ندارد در مکانی که عشق و ملکوت در آن وجود دارد.

http://iusnews.ir/userfiles/images/IMG_4123_resize.JPG

او دومین غزل خود را به صورت اتفاقی خواند، شعری که جادثه ی تلخ زلزله ی بم را برای همه یادآوری کرد. خاطره ای که قلب همه را به درد آورد و بعضی آه حسرت می کشیدند و بعضی اشک در چشمانشان جمع شد.

دومین میهمان مراسم ادبی، میلاد عرفان پور است و استقبال او با صدای صلوات بلندتری همراه است. او شروع به خواندن غزل هایش کرد و سکوت تنها همهمه ای بود که از سالنی آکنده از جمعیت می شنیدی.

در حنجره، های و هوی خاموشی هاست     چشمم همه پرده ی خطا پوشی هاست
تا کینه به دل راه نیابد هرشب                    در حافظه ام جشنِ فراموشی هاست

او شعر دوم خود را شروع کرد و چشم حاضران و دوستان مرحوم معین رئیسی را اشک آلود و قلبشان را مصمم تر کرد برای ادامه دادن کارهای ایشان، چرا که برایشان خاطره ی تلخی شده است که هیچگاه از یاد نخواهند برد.

یه دست غیر مبادا امیدواری ما                 نیامده ایست به جز ما کسی به یاری ما
به رنج راه بیامیز تا بیاموزی                                 به خط آبله اسرار پایداری ما
به دوش نعش جوان برده ایم و در تشییع                     ندیده ست کسی سوگواری ما
به سر بلندی سرویم و استواری کوه                به رودهای جهان رفته بی قراری ما
نمانده جای شکایت که در پی هر زخم                    بلندتر شده طومار بردباری ما
بهار آمده اما برای پیروزی                      خوشا که سرخ شود جامه ی بهاری ما

http://iusnews.ir/userfiles/images/IMG_3972_resize.JPG

با ذکر صلوات شعرش را پایان داد و با گرفتن گل صلوات از سمت دانشجویان بر روی صنلی خود نشست.

حال نوبت شاعران اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل است که شعرهایشان را برای حاضران بخوانند. اولین فرد حجت جهانبخش است که شعر بسیار زیبایش را به حضرت صاحب الزمان تقدیم می کند، شعری که بسیار مورد توجه قرار می گیرد.

باز هم مجری از یک مهمان دیگر دعوت می کند تا با توجه به موضوع شعر انقلاب و شعر آئینی سخنرانی کرده و شعر بخواند. و این بار آقای علی محمد مودب را صدا میکند تا در جایگاه حاضر شود.

ایشان می آید و از مرحوم رئیسی که دانشجویان به خاطر عزای او مشکی پوش شده اند، یاد میکند و میگوید که طبق حدیث مرگ بالاترین موعظه هاست پس پند بگیریم و وقت را از دست ندهیم ما مامور به ذکر هستیم و یکی از این ذکرها مرگ است و این طبیعت روزگارست که ما بتوانیم بیشتر خدمت کنیم.

او ادبیات فارسی را زیر سایه ی مذهب تعریف می کند و معتقد است از مهمترین امور فرهنگی  که باید به آن پرداخت خواندن کتاب و یا انتشار کتب مختلف مخصوصا مذهبی است. ایشان نقش شاعران جوان را در این زمینه مهم شمرد اما متاسفانه یا گمنام مانده ان و یا در حاشیه ای بسیار کوچک به آنان پرداخته میشود. ذر حالی که اسم لواشک سازی فلان استان را می شناسیم و نشست دعوای دو تیم را ده بار پخش میکنیم و هشت کارشناس به بررسی آن می پردازد در صورتی که در مناظره بین هشت کاندید ریاست جمهوری فقط دو کارشناس حضور داشتند.

در بین صحبتهایش هم گفت من ابتدا که جمع شما را دیدم یک ماشاءالله در دلم گفتم و حالا اینجا میگویم احسنت به این جمعیت هم فکر که این ساعت اینجا جمع شده اند می گویم.

شعرش را به زیبایی هر چه تمام تر قرائت کرد.

آدما همیشه بین شادی و غم می‌مونن                    شادی و غم‌، تنها جفتی‌اَن که با هم می‌مونن
اونا که بین غم و شادی باشن‌، بهشتی‌اَن                     اونا که غرق یکی شَن تو جهنم می‌مونن

ذهن مان هنوز درگیر صحبتهایش بود که برایمان کلیپی پخش شد از شعرخوانی آقای جعفریان در محضر رهبری، شعری که درد و دلهای یک جانباز را گفت و اشک بر چشمانمان جاری کرد. مجری می گفت: قرار بوده جعفریان و امید مهدی نژاد به جمع ما بیاید که این خبر ما را بسیار خوشحال کرد ولی ناراحت شدیم از اینکه در ادامه مجری ناامیدمان کرد از آمدنشان و خبر از اتفاقی که مانع حضورشان شده است.

باز هم نوبت رسید به شاعران اتحادیه و شعرهای زیبایشان. آقای فصیحی آمد و غزلی را برای مرحوم رئیسی خواند:

شروع می کنم این شرح داغداران را - مرور حادثه را قصه پریشان را
هوا، هوای غروب است و سخت دلگیرم - نشسته ام به تماشا، نزول باران را
نگاه خیره من با مرور قصه شهر - چگونه اشک نریزد تمام تهران را
چگونه سر کند این جا کسی که - در ذهنش غمی به وسعت دریاست
هر خیابان را چگونه سر کند این را - کسی که می داند هوا پس است
پس از این عبور طوفان را - خلاصه اش بکنم کل من علیها فان
شکسته حادثه ای سرو این گلستان را - غزل برای وجودش به عشق کوتاهست
ولی چگونه دهد شرح عشق دانان را - نسیمی از سر گنبد رسید چندی پیش
یقین کنم به کنارش شه خراسان را - برو بهشت، برو کربلا ندیده ما
سلام برسان سید شهیدان را

گوش دادن به این شعر و دل دادن به این قصه ی تلخ برای تک تک حاضران سخت بود. اما صلوات است که آرام میکند قلب دوستان را!

از استاد محمدحسین نعمتی دعوت می شود و او تسلیت میگوید رفتن دوستمان را و میگوید: او حتما در این جلسه حضور دارند. او گفت: واکنشی که مخاطبان به شعر دارند، برای شاعر بسیار مهم است. ما انجمن اسلامی دانشجویان را از قدیم می شناسیم. این جمعی که هستند اگر به پتانسیل ادبیات گره بخورد، می تواند کارهای بزرگی کند. ما باید در همه کارهای اجتماعی، سیاسی خود ادبیات را جدی بگیریم و زمانی برسد که کتاب های شاعران انقلاب دست به دست بچرخد و تیتراژ آن بالا رود و تبدیل به برنده شود.

او فعالیت های موسسه شهرستان ادب را نام برد و همه ی دانشجویان را دعوت کرد که در آن همکاری کنند. شعر زیبایش مثل همیشه حالمان را خوب کرد وقتی خواند برایمان:

برگی به دستم بود گفتم آفرین شعر است          بعد از تو شاعر نیستم گفتی همین، شعر است

دومین شعرش را هم خواند:

در وصف، سخن گفتن از هجر روا نیست            گر هست تو را طاقت این غصه، مرا نیست
چشمم شده بارانی و گیسوی تو در باد                یک لحظه بمان، بهتر از این آب و هوا نیست

بعد شعری راجع به مرحوم قیصر امین پور خواند که آن را در محضر رهبری قرائت کرده بودند:

می شد بگویم نه، ولی آخر چیزی عوض می شود مگر، نه
سیلی رود بر صورتم صد بار، شاید خیالی باشد اما، نه

او گفت هربار این شعر را می خواند بغض میکند و مدتی حالش خوب نمی شود.

سید احمد عبدالهی از شاعران اتحادیه خواند:

می گفت آیه های زمین را خدا کشید - دریا کشید و کوه کشید و هوا کشید

http://iusnews.ir/userfiles/images/IMG_4114_resize.JPG

با صلوات استقبال کردیم از مهدی چراغ زاده که به گفته ی مجری برای برنامه زیاد زحمت کشیده است تا بیاید و دو شعرش را برایمان بخواند. شعری که برای مرحوم معین رئیسی خواند:

آن رهرو مسیر شهیدان، شهید شد                   در راه دین و مکتب و قرآن شهید شد
آخر غلام شاه خراسان شهید شد                            او در جهاد اکبر ایمان شهید شد
قرآن نوشته است که پاینده شد ب عشق       هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد ب عشق
رفتی ز پیش ما تو، برادر سفر به خیر                 رفتی علی اکبر رهبر، سفر بخیر
آرام جان و هستی مادر، سفر بخیر              ای مهربان من، گل پرپر من سفر بخیر

و دومین شعرش را برای امام حسن خواند:

مطلع شعر من از عشق تو حیران شده است          بیت در بیت دلم بی سر و سامان شده است

حسن ختام برنامه مان با محمدمهدی سیار بود که دو شعر زیبایش را برایمان بخواند:

در این کشتی درآ، پا در رکاب ما ست دریاها           مترس از موج، بسم الله مجریها و مُرسیها
آری همین امروز و فردا باز می‌گردیم                            ما اهل آنجاییم، از اینجا باز می‌گردیم

میکائیل دیانی از تمامی میهمانان تقدیر کرد و لوح یادبودی به آنان اعطا کرد. و همه ی حاضران با ذکر صلوات و فاتحه مراسم را به پایان رساندند.

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
نگارش پایان نامه: راهنمای گام به گام
با این پنج نکته، بهترین غرفه نمایشگاه امسال مال شماست
انواع موتور گیرلس
افزایش تعداد داوطلبان پنجاه و یکمین دوره آزمون دستیاری پزشکی
تمرین پدر و دختری دروازه بان استقلال +عکس
کارگری که در روز کارگر به آرزویش رسید +فیلم
اعتراض دانشجویان آمریکایی به جنایات در غزه +عکس
چرا دندانپزشکی در بارداری خطرناک است؟
تحصن در ۴۰ دانشگاه آمریکا و کانادا برای غزه
مصدومیت شدید سعید آقاخانی در نون خ ۵ +عکس
افتتاح یک بزرگراه جدید در تهران تا پایان امسال
معلم فداکاری که کلاس درس را به منزل دانش آموز بیمار برد +عکس
لحظه بازداشت خشونت‌آمیز استاد اقتصاد دانشگاه اموری در آمریکا +فیلم
دیپلمات آمریکایی در اعتراض به سیاست بایدن در غزه استعفا کرد
ایران شبکه‌ای باورنکردنی برای دور زدن تحریم‌ها ایجاد کرده است
آخرین وضعیت رفع فیلتر گوگل پلی
دارایی‌های بزرگترین بانک آمریکایی در این کشور مسدود شد
۲ کمین بزرگ حزب‌الله لبنان علیه نظامیان اسرائیلی
هشدار وزارت بهداشت درباره سیگارهای الکترونیک
بازداشت ۴ کنکوری متخلف
ورود سامانه بارشی جدید به کشور
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top