در فاصله میان فاجعه مدرسه فیضیه و ماه محرم (2 فروردین تا 4 خرداد 42) مبارزه امام اغلب در قالب صدور اعلامیههای متعدد بود. فرا رسیدن ماه محرم وضعیت را به یک رویارویی گسترده کشانید.
امام خمینی در نشستی با مراجع و علمای قم پیشنهاد کرد در روز عاشورا هر یک از آنها برای مردم و عزاداران حسینی سخنرانی کرده و از مظالم و جنایات رژیم پرده بردارند. امام خود نیز علیرغم تهدید رژیم، در ساعت 4 بعد از ظهر عاشورای 42 که مصادف با 13 خرداد آن سال بود برای ایراد سخنرانی به طرف مدرسه فیضیه رهسپار شدند.
ایشان پس از بیان فجایع دلخراش کربلا، حمله دژخیمان شاه به فیضیه را به واقعه کربلا تشبیه نمود و آن فاجعه را به تحریک اسرائیل دانست و رژیم شاه رادست نشانده اسرائیل خواند. امام همچنین با اشاره به التزام گرفتن ساواک از وعاظ که به شاه و اسرائیل بدگویی نکرده و نگویید اسلام در خطر است اظهار داشت: "تمام گرفتاریهای و اختلافات ما در همین سه موضوع است … اگر ما نگوئیم اسلام در خطر است آیا در معرض خطر نیست؟ اگر ما نگوییم شاه چنین و چنان است آیا این طور نیست؟ اگر ما نگوییم اسرائیل برای اسلام و مسلمین خطرناک است آیا خطرناک نیست؟ و اصولاً چه ارتباطی و تناسبی بین شاه و اسرائیل است که سازمان امنیت می گوید از شاه صحبت نکنید، از اسرائیل صحبت نکنید؟ آیا به نظر سازمان امنیت شاه اسرائیلی است؟"
سخنان کوبنده و افشا گرانه امام، شاه را پیش از پیش نزد مردم تحقیر و رسوا کرد. دو روز پس از این سخنرانی در سحرگاه 15 خرداد 1342 امام به دستور شاه در منزل مسکونی خود در قم دستگیر و بلافاصله به تهران آورده شد وی را نخست در سلول انفرادی، زندانی و سپس به یک پادگان نظامی که تحت مراقبت کامل بود منتقل نمودند.
به دنبال انتشار خبر بازداشت امام در سحرگاه 15خرداد 1342 به مناسبت سخنرانی تاریخی امام که علیه اسرائیل و رژیم شاه بوده از نخستین ساعات روز 15 خرداد، اعتراضات گستردهای در قم، تهران، ورامین، مشهد و شیراز برگزار شد که با شعارهایی بر ضد شاه و در طرفداری از امام همراه بود.
مأموران نظامی که در نقاط مرکزی و حساس شهرهای قم و تهران مستقر بودند به روی تظاهر کنندگان آتش گشودند. مردم نیز با چوب و سنگ به دفاع ازخود برخاستند. تظاهرات در آن روز و دو روز بعد نیز ادامه یافت و هزاران نفر از مردم کشته و مجروح شدند. فجیعترین حادثه، قتل عام دهقانان کفنپوش ورامینی بود که در پشتیبانی از امام راهی تهران شده بودند.
جريان 15 خرداد هر چند ظاهرا با سركوب خونين به نفع شاه تمام شد اما در حقيقت ماهيت رژيم ستمشاهي را بيش از پيش براي همگان آشكار كرد و نقطه آغازي براي توفان عظيم انقلاب اسلامي گرديد كه ظرف 15 سال با مجاهدت و ايثار و جانبازي عده زيادي از حق طلبان و مجاهدان راه خدا به پيروزي رسيد و تاروپود رژيمي كه اقتدار خود را در وابستگي به ابرقدرتها و نيروي نظامي ميدانست مانند تار عنكبوت از هم گسست.
بي شك 15 خرداد، روز قیام خونین مردم جان بركفی بود كه، به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند و علیه نظام ستمشاهی شوریدند. 15 خرداد روز آغاز نهضت مقدس اسلامی، روز عصیان علیه طاغوت و طاغوتیان و روزی بود كه ملت ایران زیر بیرق اسلام گرد آمد و برای مقابله با دشمنان اسلام و قرآن وارد صحنه شد و پشت رژیم ستمشاهی را به لرزه انداخت.
اما در رابطه با اين قيام خونين آنچه را كه بايد بيش از پيش مد نظر قرار داد اين است كه با توجه به اينكه اين حادثه يكي از نقاط عطف در رويداد انقلاب اسلامي ايران بوده و هست و تاثير گسترده آن در وقوع انقلاب، امري غيرقابل انكار مي باشد، لازم است تا جنبه هاي متععد و برجسته آن را مورد توجه قرار داد؛ يكي از اين جنبه ها نقش پررنگ حضرت امام(ره) و در واقع رهبري جريان بود كه عامل بسيار موثري در مقاومت مردم و جريان سازي آنها در اين حادثه بود. جنبه بسيار مهم ديگر، مردمي بودن آن و اينكه ملت خود، با جان و دل براي رهايي از اسارت حكومت ظلم و جور طاغوت تلاش مي كردند و در اين مسير از دادن جان هم ابايي نداشتند و مقاومت در اين حادثه برخاسته از خواست عمو م مردم بود بدون وابستگي به دسته و حزب خاصي.
وجه مهم ديگر رويداد 15 خرداد انگيزه هاي مذهبي و ديني مردم بود كه عامل مهمي براي خيزش و حركت آنها براي مقابله با رژيم ستمشاهي بود، مردم كه خواستار حاكميت مباني ديني و مذهبي بر جامعه و حكومت و مسئولين بودند،به هيچ وجه آن را نمي ديدندكه مقابله با آن را هم با شيوه هاي گوناگون شاهد بوده اند، كه اين براي آنها قابل پذيرش نبود و انگيزه آنها را براي جهشي اين چنين، مضاعف مي كرد. بايد گفت كه امروز هم جمهور ي اسلامي بر پايه ي عواملي كه موجبات خروش مردم در 15 خرداد را بوجود آورد استوار است، از جمله؛ نقش بسيار مهم و كليدي رهبري در پيشبرد امور مختلف و خلق حماسه هاي تاريخي را به وضوح مي بينيم و از سوي ديگر حضور مردم و خواست عمومي آنها در حوادث مختلفي كه در طول حيات نظام اسلامي رخ داده است مولفه اي ديگر است كه بايد مدنظر قرار گيرد. اما يكي از مهم ترين شاخصه هاي قيام 15 خرداد خروش امام و مردم در مقابله ي با اسلام آمريكايي بود كه به دنبال تلاش هاي رژيم در منزوي كردن مردم و علما و روحانيون از مسائل اصلي و اجتماعي حاكم در جامعه بود كه اين شاخصه براي امروز نيز بسيار كارآمد و موثر مي باشد.



