خبرنامه دانشجویان ایران: یکی از دغدغه های مهم مردم ایران داشتن خانه و خرید خانه است. در شرایط نا بسامان اقتصادی که باراز مسکن دم به دم دچار تحولات بزرگی می شود و هر بار بر قیمت خاک افزوده می گردد خریدن و داشتن خانه یکی از آروزهای دست نیافتنی بسیاری از خانواده های ایرانی است.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»، جوانان بسیاری مجبور به اجاره نشینی هستند و کرایه سنگین خانه ها کمر بسیاری را خرد کرده است. بسیاری از خانواده ها با زن و فرزند های بزرگ و همینطور مادر و پدرهای مسن شان زندگی می کنند. در یک خانه 50 متری پذیرای عروس و دامادهایشان هستند و زندگی در چینین شرایطی برای بسیاری از این خانواده ها و زوج های جوان سخت و دشوار است و آسایش را به حداقل می رساند. جنگ و دعوا ها و بگو و مگو های بسیاری که در چنین شرایطی به وجود می آید در واقع یکی از دلایلش همین تنگی جا و هر روز با هم بر خورد داشتن ها ی مداوم است.
کتاب "خوش نشین" نوشته علی موذنی با جلدی روزنامه ای آن هم صفحات پرطرفدار-نیازمندی ها- و علی الخصوص بخش خرید و فروش و اجاره و رهن مسکن، از جمله کتاب هایی بود که با خواندنش احساس پشیمانی نکردم. کتاب با اینکه تعداد صفحاتش کمتر از 270 صفحه بود اما زمانی جذابیتش دو چندان شد آن هم وقتی که درگیری ها و بالا و پایین های داستان یکی یکی از دیدگان خواننده می گذشت. ماجرای مهرداد، کارمند اداره ای بود که به همراه بهار، همسرش و همچنین پری خانم مادر خانومش در یک خانه استیجاری روزگار را می گذراند. عقیلی از کارمندان اداره که هم اتاقی وی بوده، بعد از خرید یک خانه پیشنهاد خرید خانه را به مهرداد می دهد که وی نیز از این اجاره دادن ها آن هم در هر ماه که پول زحمت کشیده را یک جا به صاحب خانه بدهد خسته شده و زورش می آید.
مهرداد توانایی مالی برای خرید یک واحد آپارتمان ندارد و این پری خانوم است که با گرفتن وام از طریق صندوق بازنشستگی که عضو آن است به دامادش کمک می کند. مهرداد هنوز پول کافی ندارد و این بار مجبور می شود جدا از فروش جهزیه همسرش، طلاهای وی را نیز به فروش برساند. بالاخره واحد آپارتمان خریده می شود و این واحد به نام شخصی می شود که وام به نام او است که پری خانوم مادر خانوم مهرداد باشد. روزگار می گذرد و مشکلات آپارتمان نشینی روی سر این خانواده سایه می اندازد. مهرداد که همواره در اداره با رفتارش ناراحتی خود را بروز می دهد، رفیق وی که همان عقیلی باشد پیشنهاد واحد دیگری را می دهد که دیگر مشکلاتی را که مهرداد با آن پنجه می انداخته دیگر با وی برخورد نکند. مهرداد تصمیم خود را می گیرد که واحد را بفروشد و این در حالی است که هنوز دو ماه هم از خرید آپارتمانشان نگذشته است.
اینجاست که پری خانوم با وی مخالفت می کند و این مهرداد است که بعد از چندین بار آوردن مشتری و رد کردن آنها توسط مادر خانومش، وی را مجبور به ترک خانه و رفتن به خانه مادرش یعنی عالیه خانوم می کند. باید یادآور شد که در اواسط داستان مهرداد پدر می شود و این شادی است که چراغ خانه مهرداد را کمی روشن می کند. بعد از رفتن مهرداد و مشاجره ای که بین دختر و مادر پیش می آید – بهار و پری- بهار تحمل چنین وضعی را نداشته و به همراه دختر کوچکش شادی به خانه مادر همسرش می رود.
با رفتن بهار و تنها شدن پری خانوم وی به علت کهولت سن دچار اختلالاط عصبی شده و با کمک همسایه ها از مرگ نجات می یابد و این در حالی است که عالیه خانوم تصمیم می گیرد برای دیدن پری خانوم به خانه وی رفته و بعد از صحبت با او، وی را از اشتباهاتش باخبر کند. در آخر عالیه خانوم پیشنهاد می دهد برای رفع مشکلات باید اجازه دهد مهرداد و بهار به همراه شادی به صورت یک خانواده مجزا زندگی کنند و هر دو مادر نیز با هم زندگی کنند.
و این بود پایان خوش "خوش نشین".
علی موذنی در باره این کتاب می گوید: حدود ده سال پیش که موضوع این رمان به ذهنم رسید فکر کردم موضوع پیش پا افتاده ای است که ارزش وقت گذاشتن ندارد اما این موضوع به دلیل کثرتش در جامعه مثل یک مهمان ناخوانده مدام خلوت مرا به هم می ریخت و برای نوشته شدن کرشمه می آمد. موضوع این رمان که شاید در جوامع دیگر، مشکلی مقطعی به نظر می آید ظاهرا واقعیت تلخ و همیشگی جامعه ما است که مدام دنبال خرید خانه بدوی و همیشه هم احساس کنی که از خرید آن عقبی و فاصله پولی ات هم رفته رفته با آن بیشتر و بیشتر می شود. برای همین از نوشته شدنش خیلی خوشحالم و فکر می کنم دردی را بیان کرده ام که نسبت به چند سال پیش عمیق تر شده است.
وی همچنین تاکید دارد ماجرای این رمان واقعی است و از زندگی دوستی به همین نامی که شخصیت اصلی دارد، برداشت کرده است به طوری که آن دوست را از دست داده است که چرا به زندگی آنها رخنه کرده و به کام خود رسیده است بدون اینکه حتی نام شخصیت های اصلی را تغییر دهد.
