تسهیل فرآیند ازدواج
مهمترین سودی که واسطه گری برای ازدواج دارد آن است که جوانان جویای همسر را با یکدیگر آشنا می کند و مهمترین گام برای ازدواج برداشته می شود. و این یعنی تسهیل ازدواج یعنی خارج از مسائل اقتصادی (که عده ی زیادی از آن به عنوان مانع اصلی ازدواج یاد می کنند) و دیگر مسائل مانند بحث فرهنگی و اعتقادی و... یک مشکل پیدا کردن همسر مناسب است. از این رو کار یک واسطه ی خوب کمتر از خیرینی که مسکن و... در اختیار زوج های جوان قرار می دهند نیست. اگر خواست ازدواج را یک مسئله ی حل شده بدانیم بعد از این خواستن، یافتن گزینه ی مناسب نقطه عطف در این فرآیند تلقی می شود. چه از سوی پسر و چه از سوی دختر. در جامعه ی ما معمولا به خصوص در شیوه ی سنتی، واسطه ها نقش مهمی را بازی می کنند. خبر از دختران دم بختِ خانه ها می دهند. اگرچه امروز شرایط کشور و زنان نسبت به گذشته تغییر نموده است اما همچنان واسطه گری برای ازدواج نقش اساسی را بازی می کند.
اگرچه حضور دختران در عرصه ی اجتماع چه به صورت تحصیل یا کار و یا فعالیت های فرهنگی و مذهبی نسبت به گذشته بیشتر شده است اما این حضور لزوما به معنی ازدواج نیست هرچند شرایط را مهیا می کند به خصوص در دانشگاه ها. این حضور به دلیل شرایط مذهبی و حکمرانی حیا لااقل در بین قشر زیادی از دختران و پسران به ارتباط های مستقیم منجر نشده است اما فضا را برای واسطه گری مهیا کرده است. یعنی این حضور در اجتماع به معنی افزایش ارتباطات اجتماعی است. این ارتباطات بیشتر یعنی دوستان بیشتر که هر کدام می توانند پیکی برای زوج یابی باشند.
در و تخته
امروز واسطه گری از انحصار صرف به قد و قیافه و کار و... به مسائل مهمتری چون هم کفو بودن و هم فکر بودن نیز کشیده شده است. یعنی واسطه خود به یک غربالگر برای نزدیک کردن افراد هم کفو به یکدیگر بازی می کنند و به نوعی یک گام برای چفت کردن در و تخته بر می دارند! هر طور که حساب کنید این غربالگری می ارزد از کاهش اتلاف وقت تا کاهش هزینه های اقتصادی (گل و شیرینی داماد و پذیرایی عروس!)
حفظ کرامت دختر و پسر
این مسئله که طرفین یک ازدواج از طریق یک واسطه با هم آشنا شوند به نوعی یک اقدام پیشدستانه برای حفظ کرامت دختر و پسر است. اینکه دختر و پسر نیاز به ازدواج دارند یک واقعیت غیرقابل انکار است اما اینکه یک دختر بیاید داد بزند که من شوهر می خواهم دور از شان و منزلت یک بانو می باشد و از سوی دیگر هرچند خواسته باید از طرف دیگر یک پسر هم نمی تواند در هر خانه را بزند و دنبال همسر دلخواه خود بگردد. از سوی دیگر واسطه گری هم می تواند انتقال دهنده ی خواسته ی یک دختر برای ازدواج با یک پسر باشد بدون خدشه دار شدن عزت دختر.
فریب یا غفلت
البته اعتماد به واسطه ی ناصالح می تواند منجر به یک فاجعه شود. واسطه ای که گزینه مناسب را در معیارهای غیر موجه ارزیابی می کند یا فرد ناصالحی که قصد فریب دارد از سوی دیگر اتکای صرف و غفلت از تحقیق و گفتگو و مشاوره در باره ی گزینه ای که حتی یک واسطه موجه و صالح معرفی نموده است ممکن است یه یک ازدواج ناموفق بی انجامد.
دلزدگی و خستگی
گاهی واسطه به سبب به نتیجه نرسیدن واسطه گری های خود بنا به دلایل مختلف از این کار خسته می شود و به تحمیل گزینه ها به افراد می رسد و یا از این کار خیر دست می کشد. باید این مطلب کنار نمی آید که او فقط باید افراد را با شناخت و صداقت به یکدیگر معرفی کند نه آنکه این دو را به عقد هم درآورد خیلی مسائل بین دو فرد هست که یک ناظر خارجی نمی تواند از آن سردرآورد.
کینه
ممکن است ازدواجی صورت بگیرد و این اقدام خیر گریبان فرد واسط را بگیرد. اگر خدای ناکرده ازدواج ناموفق و یا زندگی مشترک سختی پیش بیاید ممکن است فرد واسط مورد غضب واقعه شود و در شرایط بدتر کینه و کدورت و حتی به قطع رابطه منجر شود در حالی که واسط فقط یک معرف بوده نه بیشتر. بالاخره بعضی ها دوست دارند غیر از پیروزی دیگران را در شکست های خود هم شریک کنند.
خیانت در امانت
برخی واسطه گری می کنند و از راز یا مسائل خصوصی زوجین باخبر شده اما در این امانت خیانت می کنند و امانت های مردم را نقل سفره مردم می کنند. یک واسطه بدون شک باید محرم اسرار باشد.
شرایط واسطه گری:
البته برای یک واسطه ی امر خیر نمی توان شرایط خیلی مشخصی نمود اما قاعدتا عاقل و بالغ و متعهد و متدین و متاهل و البته امانت داراز الزامات این امر به نظر می رسد. شناخت واسطه از دختر و پسر و آشنایی به خواسته ها و شرایط این دو نیز می تواند یک کمک شایان در راه ازدواج باشد.
