تاریخ انتشار: چهارشنبه 1393/06/26 - 17:56
کد خبر: 142441

گفت‌وگوی منتشر نشده علامه مصباح با مرحوم عسگراولادی؛

هاشمی: حتی ما با مارکسیست‌ها باید اتحاد داشته باشیم!

هاشمی: حتی ما با مارکسیست‌ها باید اتحاد داشته باشیم!

بنده به ایشان عرض کردم: آقای هاشمی! اگر این یک حرکت اسلامی است و بناست کاری برای اسلام شود، بنده هم هستم. حال، بنده در این جبهه ضد امپریالیسم باید چه کار کنم؟ ایشان گفتند: مسأله شریعتی و شهید جاوید و... را باید کنار گذاشت. حتی ما با مارکسیست‌ها باید اتحاد داشته باشیم!

خبرنامه دانشجویان ایران: آقای هاشمی! من طلبه‌ای هستم که دغدغه‌ام اسلام است. اگر این یک حرکت اسلامی است و بناست کاری برای اسلام شود، بنده هم هستم. حال، بنده در این جبهه ضد امپریالیسم باید چه کار کنم؟ ایشان گفتند: مسأله شریعتی و شهید جاوید و... را باید کنار گذاشت. حتی ما با مارکسیست‌ها باید اتحاد داشته باشیم!

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله مصباح یزدی، دفتر آیت‌الله مصباح یزدی بخشی از گفت‌وگوی منتشر نشده  وی با مرحوم آقای عسگراولادی که در تاریخ 11/8/1390 انجام شده بود را به شرح زیر منتشر کرد.

از اوایل انقلاب تاکنون، سلیقه بنده این بوده که در هیچ حزبی مشارکت نکنم. ارادت بنده به مرحوم آقای بهشتی و اظهار لطف ایشان به من، همکاری‌های بنده با مرحوم آقای باهنر در خصوص جمعیت‌های مؤتلفه و ارادت بی‌اندازه بنده به مقام معظم رهبری را همه می‌دانند. همه این دوستان در تأسیس حزب جمهوری اسلامی شریک بودند، اما سلیقه شخصی بنده، شرکت در آن حزب نبود. البته من هیچ‌گاه آن را تخطئه نمی‌کنم، اما می‌گویم: بنده آن کاری را می‌کنم که در پیشگاه خداوند برای آن جوابی داشته باشم. پیش از پیروزی انقلاب، مقام معظم رهبری و آقای هاشمی رفسنجانی توسط آقای قدوسی وقتی تعیین کردند که برای صبحانه به منزل ما تشریف می‌آورند. در آن جلسه صبحانه غیر از این دو بزرگوار، شخص دیگری نبود. آقای هاشمی عنان سخن را به دست گرفتند و از این‌جا شروع کردند که: ما سال‌ها با هم همکارهای فرهنگی و سیاسی داشتیم، اما مدتی است که تو کنار کشیدی و با ما نیستی. امروز ما یک جبهه ضد امپریالیسم تشکیل دادیم و همه کسانی که با امپریالیسم و استعمار مخالفند باید برای پیروزی در این جبهه مشارکت کنند. ایشان در سخن‌هایشان روی جبهه ضدامپریالیسم بسیار تأکید کردند.

بنده به ایشان عرض کردم: آقای هاشمی! من طلبه‌ای هستم که دغدغه‌ام اسلام است. اگر این یک حرکت اسلامی است و بناست کاری برای اسلام شود، بنده هم هستم. حال، بنده در این جبهه ضد امپریالیسم باید چه کار کنم؟ ایشان گفتند: مسأله شریعتی و شهید جاوید و... را باید کنار گذاشت. حتی ما با مارکسیست‌ها باید اتحاد داشته باشیم! ما باید با تمام گروه‌هایی که ضد امپریالیسم هستند از مارکسیست‌ها، مجاهدین، طرفداران شریعتی تا طرفداران صالحی نجف‌آبادی و دیگران اتحاد داشته باشیم و مخالفت را کنار بگذاریم و فقط با امپریالیسم مبارزه کنیم! گفتم: مطرح کردن صالحی که دیگر معنا ندارد، ولی از من چه می‌خواهید و پیشنهادتان چیست؟ گفتند: بیا و با مجاهدین همکاری کن! گفتم: من آن‌ها را نمی‌شناسم. چیزهایی درباره آن‌ها شنیده‌ام، اما تا آن‌‌ها را نشناسم همکاری نمی‌کنم. گفتند: ما می‌شناسیم. گفتم: من کار شما را تخطئه نمی‌کنم. شما پیش خدا حجت دارید و کارتان را بکنید،‌ اما من تا آن‌ها را نشناسم، تأیید نمی‌کنم. گفتند: نماز شبشان ترک نمی‌شود، ماهیانه دوازده هزار تومان حقوق می‌گیرند و از این مقدار فقط پانصد تومانش را مصرف و بقیه‌اش را صرف مبارزه می‌کنند، چنینند و چنانند. گفتم: همه این‌ها را که فرمودید درست است، اما برای شما حجت است و برای من حجت نیست. من تا کسی را نشناسم که برای اسلام کار می‌کند،‌ با او همکاری نمی‌کنم. از اول تا آخر این گفت‌وگو مقام معظم رهبری هم نشسته بودند و هیچ نمی‌گفتند و فقط صحبت‌‌های آقای هاشمی بود و جواب‌های بنده. پس از این گفت‌وگو آقای هاشمی با نارحتی منزل ما را ترک کردند و رفتند.

بیان شد که سلیقه بنده این‌گونه است و این در حالی بود که بسیاری از دوستان ما در آن جبهه به اصطلاح ضد استعماری شریک بودند. البته کمک‌های آقای هاشمی به منافقین را نیز نباید فراموش کرد. چه پول‌هایی که به آن‌ها داد. در حال حاضر هم نمی‌گویم که آن‌ها کار بدی کردند. شاید وظیفه‌شان در آن شرایط همان بود، اما من چون حجتی نداشتم، مشارکت نکردم. شاید من اشتباه کرده باشم، اما اگر اشتباه هم کرده‌ام، خودم را معذور می‌دانم.

به هر حال، سلیقه من از ابتدا تا کنون این گونه بوده است. هر جا فهمیدم حرکتی برای اسلام ضرر دارد، با همه توان به میدان آمدم و ملاحظه هیچ‌چیز را نکردم که کسی خوشش یا بدش بیاید. وقتی نمی‌فهمیدم که چیزی برای اسلام مفید است، کمک نمی‌کردم. به دنبال پست و مقامی هم نبودم. اگر گاهی مسئولیت کوچکی هم عهده‌دار شدم، تشخیص دادم که وظیفه شرعی است؛ وگرنه دنبال چیزی نبودم، نه حزبی و نه جمعیتی. به عنوان یک طلبه درس می‌خواندم، درس می‌دادم و اگر گاهی چیزی می‌گفتم، آن‌جایی بوده که فکر می‌کردم به اسلام ضربه می‌خورد.

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
روسیه آمریکا را تهدید کرد
تکلیف حسن یزدانی برای المپیک مشخص شد
لحظات به ثمر رسیدن گل اول و دوم ایران به تایلند +فیلم
توجیهات عجیب نخست‌وزیر ارمنستان برای واگذاری روستاها به آذربایجان
بن‌گویر با ۳ دنده شکسته از بیمارستان مرخص شد
همه چیز درباره چراغ چک تیگو ۵ + علت روشن شدن چراغ چک تیگو ۵
محبوب‌ترین میز تلویزیون چه ویژگی‌هایی دارد؟
آیا جک پارکینگ سیماران انتخاب خوبی است؟
کدام سرورهای HPE برای سازمان شما مناسب هستند؟
صعود تاریخی افغانستان به جام جهانی فوتسال
کلاس‌های دانشگاه‌ها امروز به مدت ۲ ساعت تعطیل شد
اولین تصاویر از لحظه شلیک جدیدترین پهپاد انتحاری سپاه +فیلم
زمان ثبت‌نام کلاس اولی‌ها اعلام شد
جزئیاتی از برگزاری انتخابات ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
بازداشت قطاری دانشجویان معترض آمریکایی +فیلم
بازارگردانی در اختیار بورس و فرابورس قرار گرفت
لحظه حمله پلیس به تحصن‌کنندگان در دانشگاه واشنگتن +فیلم
دانشجویان یونانی هم به‌ پا خاستند +فیلم
تجمع دانشگاهیان سراسر کشور در حمایت از خیزش دانشجویان در آمریکا
بشاگرد چگونه بشاگرد شد؟ +فیلم
هشدار هواشناسی درباره سامانه بارشی جدید
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top