به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ امیر محمدی در یادداشتی دررابطه با کارکرد نماز جمعه نوشته است: نقشها و کارکردهای چندگانه آیینها، آیینهای مذهبی و نماز عبادی سیاسی جمعه در ایران، از جمله در زمینه بومیسازی قدرت و در عین حال حفاظت از سنتها، اهمیت و ضرورت نماز جمعه را مورد تاکید قرار می دهد.
فریضه «نماز جمعه»، یکى از جلوه هاى سیاسى ـ اجتماعى اسلام است که پیامبر(ص) در نخستین روزهاى هجرت به مدینه، بنیانش را نهاد تا مرکزى براى اجتماع هفتگى مردم و پایگاهى براى طرح مسائل اجتماعىـسیاسى و بسیج نیروها و آمادگى براى رزم و بیدارى عمومىِ امت اسلامى باشد. وجود سوره اى از قرآن به نام «جمعه» نیز گویاىاین اهتمام ورزى به این سنت با اهمیت است.
نماز جمعه در ایران، دارای کارکردهای متعدد نظارتی، پاسداری و حفظ انقلاب و نظام، تاثیرگذاری، مدیریت، ارشاد و به ویژه مجرادهی و جهت دهی به تصمیمگیریهای مردم در شرایط حساس به ویژه انتخابات بوده است. نماز جمعه به ویژه در جریان انقلاب و جنگ و در تمامی رویدادهای مهم، نقش موثری در حفظ نظام ایفا کرده است. این آیین، با مداومت برگزاری در سراسر کشور، با اطلاع رسانی، آموزش و ارشاد مخاطبان، نقش مهمی در حفظ ایمان و روحیه مردم و نگهداری آنها در صحنه اجتماع داشته است. به عبارتی، نماز جمعه ایفاگر نقش دستگاه «رهبری کشور» را بر عهده گرفته و در توجیه مردم، دعوت به استقامت و تحرک بخشی و حفظ مجموعه نظام نقش آفرین بوده است.
از بعد رسانه ای می توان نماز جمعه را به عنوان یک رسانه اسلامی در نظر گرفت که همانند ابزار و وسیلهای برای انتقال و ارتباط پیام نقش ایفا مى کند. در واقع نماز جمعه رسانهای است که به صورت چهره به چهره و مستقیم با مخاطبان خود ارتباط برقرار کرده و رابطهای تعاملی و دو سویه را با آنها ایجاد مى کند. مخاطبین این رسانه، منفعل و ایستا نبوده و به صورت فعال و پویا در ارتباطی متقابل با رسانۀ نماز جمعه همکاری مى نمایند. در واقع نوعی رابطۀ احساسی بین خطیب جمعه و نمازگزاران ایجاد مى شود و امکان انتقال احساسات، عواطف و گرایشات فراهم مى شود. در مورد پیامهایی که به مخاطبان و نمازگزاران داده مى شود باید انگیزهها ومقاصد و مشخصات اجتماعی و فرهنگی مورد نظر ائمه جمعه در پیامسازی مشخص و معین گردد و به نوع انتخاب پیام، تنظیم و نحوۀ ارسال آن توجه و دقت کافی داشته باشند.
پیامها باید به گونهای تنظیم شود که توجه پیامگیران (نمازگزاران) را به خود جلب کرده و علایق آنها را با پیام همسو نماید. همچنین پیامها باید با توجه به پایگاه طبقاتی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نمازگزاران ارائه شده و موضوع روز مورد نظر نمازگزاران بوده و به صورت مستقیم با زندگی و حیات اجتماعی آنان مرتبط باشد تا تأثیر بیشتری بر مخاطبان داشته باشد.
در بعد سیاسی باید گفت، اگر بُعد سیاسى این آیین عبادی-سیاسی مورد غفلت قرار گیرد، از تأثیر اجتماعى آن در سرنوشت عمومى مردم و جهت دهى فکرى و فرهنگ سازى کاسته مى شود. در حالی که نیروى متراکم امت در تجمعات نماز جمعه، بسترى مناسب براى طرح مسائل مهم سیاسى، تجهیز عمومى، آگاهى بخشى ملى و بسیج توده ها و خنثى سازى توطئه ها می باشد.
همچنین این آیین نقش عمده ای در ایجاد زمینه برای پذیرش اقتدار حکومت نزد مردم داشته است و توانسته در ارشاد و هدایت رای دهندگان به سوی مراکز تایید و تحکیم قدرت سیاسی و صندوقهای رأی و جهتدهی به انتخابات به ویژه انتخابات ریاست جمهوری، بخشی از وظیفه اعمال حاکمیت در کشور را اجرا کند.
در زمینه ساده زیستی ائمه جمعه، امام به ائمه جمعه یادآور می شوند که «همه مردم متوجه شما هستند، لذا زىّ اهل علم خودتان را همچون علماى گذشته حفظ کرده و ساده زندگى کنید. امروز سعى کنید زندگى تان از زىّ آخوندى تغییر نکند. اگر روزى از نظر زندگى از مردم عادى بالاتر رفتید، بدانید که دیر یا زود مطرود مىشوید، چراکه ائمه جمعه به خاطرسادهزیستى و مردمى بودن و توجه به خدا ومعنویات، محبوب دلها مىشوند»[۱].
همچنین از نظر مقام معظم رهبرى هنر بزرگ خطیب جمعه در این است که نیازهاى فکرى و روحى مردم را بشناسد و با پرسشهاى ذهنى وفکرى آنها آشنا باشد و در خطبه هاى نماز به همانها بپردازد:
«نماز جمعه یک منبر معمولى نیست که برویم ازمحفوظاتمان استفاده کنیم. مطلب باید نقد، حاضر، متین، قوى، مفید، مورد سؤال و مورد احتیاج باشد. اى بسامطلب علمى خیلى قوى اى هم هست اما مورد نیاز مردم نیست؛ مثلاً برود شبهه آکل و مأکول را در نماز جمعه مطرح کند، یا یک مسألهء فقهى یا حقوقى که مورد نیازمردم نیست؛ این فایده اى ندارد. هنر بزرگ امام جمعه این است که مطلب مورد نیاز مردم را بشناسد و استفهام هاى مردم را بداند. میدان بدهید مردم سؤال کنند و به ستاد نمازجمعه نامه بنویسند و نظراتشان را بگویند… و شما هم بروید خوب مطالعه کنید، اگر شبههء واردى است، بیان کنید. اگر به هر حال مطلب احتیاج به تبیین دارد، تبیین کنید. استفهام مردم را باید به دست آورد. از این سؤالات باید فهمید مردم دنبال چه هستند».[۲]
براى پر محتوا بودن خطبه، ضرورت دارد که خطیب، در طول هفته مطالعه کند، نیازهاى جامعهء خود را بشناسد، مسایل مورد ابتلا و مشکلات محیط خود را بداند، ازمسایل جارى کشور و جهان اسلام آگاه باشد، در خطبه ها و موضوعات آن، قشرهاى آسیب پذیر جامعه را همچون جوانان مورد عنایت خاص قرار دهد، به مسایل فرهنگى و اخلاقى توجه ویژه کند، تا از طریق خطبه هاى هفتگى، سطح فکر و شعورسیاسى امت را بالا برده، جوّ معنوى و اخلاقى جامعه را ارتقا بخشد و در بهبودبرنامه هاى اجرایى به مسؤولان کمک کند.
دکتر ابراهیم فیاض در این زمینه معتقد است: بر خلاف آنچه امروز در برخی رسانه های سنتی چون نماز جمعه و منابر و مساجد در جریان است، برای گسترش حوزه مخاطبان و حرکت به سمت فراگیری رسانه هایی چون نماز جمعه باید اصالت را بر مخاطبان و حرکت به سمت فراگیری رسانه هایی چون نماز جمعه باید اصالت را بر مخاطبان و نیازهای او قرار داد. وی اضافه میکند، این به معنای از دست دادن اصول نیست، بلکه پاسخگویی به نیازهای مخاطب، از دل همین اصول بر می خیزد. به اعتقاد فیاض یکی از دلایل اصلی دور شدن متولیان رسانه های سنتی از فضای جامعه، اختلاف سن متوسط جامعه جوان کشور با آنان است و از آن به عنوان فاجعه یاد میکند.
در مورد انتقال مفهوم مورد نظر به مخاطب نماز جمعه، حرفهای بسیاری وجود دارد: بعضی در یک جمع بندی به این نتیجه می رسند که نماز جمعه کارکردی در حد یک مانور سیاسی دارد که باید آن را در نهایت با یک پوشش خبری خوب به رخ استکبار جهانی کشید. در مقابل این نگاه حداقلی، برخی عرفی کردن دستاوردهای دینی و انقلابی را از وظایف نماز جمعه می شمرند و عدم شکل گیری چنین جریانی را یکی از خلأهای جدی نماز جمعه می دانند. برای مثال در زمینههای فرهنگی نویسندههای خوبی در مجموعه انقلاب وجود دارد که به آنها توجهی نمی شود، در صورتی که این افراد میتوانند در نماز جمعه به جامعه معرفی شوند. بنابراین ائمه جمعه باید با چنین آثاری (که در جهت ارزشهای انقلاب است) آشنا شوند و لازمه اش این است که اینها به ائمه جمعه برسد.
دکتر فیاض در آسیب شناسی نماز جمعه، دلایل کمبودها و کاستیها و عدم حضور اثربخش این رسانه را در دو محور اساسی تحلیل می کند که اولی را می توان به فاصله گرفتن نماز جمعه از نیازهای واقعی و ملموس مردم و عدم توانایی آن در ظرفیت سازی و توزیعگری فرهنگی مرتبط دانست و دومی (که به عنوان یک خطر نماز جمعه را تهدید میکند)، حرکت به سمت عوامزدگی، از دست دادن محتوا و در نهایت ابتذال می باشد. در این میان نکته مهم، شرایط به وجودآورنده چنین تهدیداتی است، که بخشی از آن به شخص امام جمعه و بخشی به مدیریت این رسانه میلیونی بازمی گردد. کافی است شما در یکی از رشتههایی که برخی ائمه جمعه در مورد آنها صحبت میکنند، مثل تعلیم و تربیت یا موضوعات دیگر تخصص داشته باشید، تا بفهمید چه میگویند، آن وقت است که کلافه می شوید. کسی که بحث میکند باید بداند چه میگوید که متاسفانه اینطور نیست. وی چنین اتفاقی را زمینه ای برای تهی شدن تدریجی نماز جمعه از مفاهیم اجتماعی و سیاسی و فرهنگی می داند و هشدار می دهد که با این روند، خطر سقوط در معنویت فردی، حتی در رسانه اجتماعی چون نماز جمعه وجود دارد. فیاض در ادامه تبیین نظریاتش، پدید آمدن چنین جریانی را نتیجه فاصله گرفتن علما و بالاخص ائمه جمعه از جامعه می داند. به تعبیر دیگر راهحل این شکاف و جریان ضد مخاطب موجود، ارتباط مستمر با مردم و حشرونشر با آنان است و این میسّر نمیشود مگر اینکه ائمه جمعه از آموزشهای لازم برخوردار شوند.
به اعتقاد وی، نوع برخورد ائمه جمعه با موضوعات روز جامعه، ناشی از نگاه حاکم بر حوزهها و نوع علوم موجود در آن است. فیاض با انتقاد از روند حکمشناسی به جای موضوعشناسی، در حوزه، یکی از علل فاصله گرفتن حوزهها از زندگی واقعی مردم را عدم ارتباط بین علوم و نیازهای اجتماعی می داند. در واقع حوزه می گوید ما کاری به موضوعشناسی نداریم، این به عهده متخصصان خارج از حوزه است. باید به ما مسئله بدهند تا ما جواب دهیم؛ آنهم فقط در همین حد «اشکال دارد، اشکال ندارد».
فیاض تنها راهکار را در قدم اول اصلاح حوزههای علمیه می بیند و می گوید حوزهها باید معارف اشرافی را که ربطی به جامعه ندارد و فقط به درد درس و بحث می خورد کنار بگذارند و پیشنهاد میکند که دانشکده ای برای ائمه جمعه و آموزش آنها ایجاد شود و همچنین نظام گزینش علمی را در این مورد مفید میداند، اما افسوس می خورد که در این زمینه چنین نگاهی در شورای سیاستگذاری ائمه جمعه وجود ندارد.
[۱] – استفتاءات، ج۱، ص۲۷۰ سؤال ۴۴۷
[۲] – بیانات در نهمین گردهمایى سراسرى ائمه جمعه – ۲۸/۶/۷۲