اتئلاف و توسعه
در عقبه پیروزی سیاسی روحانی،دو نماد هاشمی رفسنجانی و خاتمی نقش بسزایی داشتند.بر اساس این دیدگاه،کابینه دولت تدبیر و امید را چکیده ای از کابینه دو دولت سازندگی و اصلاحات است.طبعاٌ می توان توسعه گرایی نیز از اهداف و رویکردهای اصلی دولت اعتدال دانست. پس طبق این گفته ها در می یابیم که دولت، توسعه را مدنظر قرار داده و برای رسیدن به آن باید با کشورهای قدرتمند جهان رابطه برقرار کند.برای دست یافتن به این مهم باید از راه مذاکره وارد شد تا به توافق نهایی رسید و صرفاً توافق مد نظر است.
ظریف، تیم ظریف و مذاکرات!
همانطور که قبلاً ذکر شد، دولت روحانی خلاصه شده است در وزارت خارجه، وزارت خارجه خلاصه شده است در مذاکرات با 1+5 و1+5 را می توان در آمریکا خلاصه کرد. از این معادله ساده و پیچیده نتیجه میگیریم که دولت 11 در صدد برقراری رابطه با آمریکا و رسیدن به توافق می باشد. نکته ای که نظرات را جلب میکند،این است که تیم مذاکره کننده ایرانی فقط توافق را مد نظر قرار دارد و توافق خوب یا بد تفاوتی ندارد.
اما سوال؟
بر اساس این شواهد، آیا در چنین مذاکراتی که فقط توافق را نشانه گرفته، استقلال و عزت ملی و همچنین حقوق ملت ایران حفظ می شود؟
مقام معظم رهبری در رابطه با سیاست خارجه سه محور کلی را بیان میکنند و تاکید دارند که در سیاست خارجه این سه را رعایت کنند. 1-عزت ملی 2- مصلحت 3- حکمت.بر طبق این سه محور مسئولان سیاست خارجه باید توافقی را دنبال کنند که این سه اصل در آن رعایت شده باشد.
اگر شما دقت کرده باشید ،قبلاً ذکر شد که دولت روحانی برگرفته از دو دولت توسعه گراست. توسعه ای که دولت هاشمی در نظر داشت، از نوع اقتصادی بود و به نوعی درصدد برپایی نظام سرمایه داری بود که نتیجه اش جز تورم 48 درصد نبود. توسعه ای که خاتمی دنبالش بود توسعه سیاسی بود، برطبق این خاتمی گفتگوی تمدنها را پیش کشید و سپس این گفتگو تبدیل به رابطه با آمریکا و غرب که از دشمنان این نظام بودند شد. در مذاکرات هسته ای که طی سالهای 82 تا 84 پیگیری می شد، ایران در مذاکرات پروتکل الحاقی، پلمپ ucf اصفهان را پذیرفت. وقتی در مذاکرات آن زمان ریز می شویم به این نکته می رسیم که دولت ایران تنها در صدد جلب توجه طرف مقابل بود. اگر مذاکراتی که در این دولت انجام شده برسی کنیم به این نتیجه می رسیم که دولت با توافق ژنو و بیانیه لوزان قصد دارد اعتماد طرف مقابل را جلب کند.
مذاکرات و...
تنها نقطه قوتی که دولت برای چهار سال بعد به آن امید دارد، همین مذاکرات 1+5است.مذاکراتی که علی رغم فراز و نشیب ها و حوادثی که بهمراه داشت،ولی نتیجه مثبتی در بر نداشته است و تنها خروجی این نشستهایی که طی این دو سال بر قرار شده یک توافقنامه ژنو و دیگری بیانیه لوزان،که در هر دو شاهد این هستیم که ما باید اعتماد طرف مقابل را جلب کنیم و این یعنی ما به طرف مقابل اعتماد کامل داریم و لی آنها اعتمادی به ما ندارند. جالب اینجاست که آقای روحانی نتیجه این مذاکرات را برد-برد اعلام می کند.
*عضو فعال انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد