اگر دیروز صحبت از «زندگی وایبری» میشد امروز به راحتی میتوان از جانشین شدن «زندگی تلگرامی» به جای آن صحبت کرد و معلوم نیست در آینده که با توجه به سرعت اختراعات رسانهای چندان هم دور نیست، کدام نرمافزار جدید تلگرام را حاشیهنشین خواهد کرد!
خبرنامه دانشجویان ایران: اگر دیروز صحبت از «زندگی وایبری» میشد امروز به راحتی میتوان از جانشین شدن «زندگی تلگرامی» به جای آن صحبت کرد و معلوم نیست در آینده که با توجه به سرعت اختراعات رسانهای چندان هم دور نیست، کدام نرمافزار جدید تلگرام را حاشیهنشین خواهد کرد!
یکی از مواردی که این روزها زیاد با آن مواجه میشویم، پدیدهای به نام «کوچ مجازی» است. «کوچ مجازی» را برای اشاره به این مساله به کار بردیم که افراد با آمدن یک رسانه جدید که بهزعم خودشان امکانات بیشتری از رسانه قبلی دارد به صورت دسته جمعی استفاده از رسانه قبلی را به حداقل میرسانند و شروع به عضویت در رسانه جدید میکنند.
این پدیده بهویژه در کشور ما بیش از هر جای دیگری روی میدهد و حتی میتوان از آن به عنوان مدگرایی در مصرف رسانهای هم یاد کرد.
وایبری که امروز به یک سرزمین متروک شبیه شده است و اعضایش به حداقل رسیدهاند، روزگاری برای خود برو و بیایی داشت. حدود پنج ماه قبل با یک کوچ مجازی، وایبر موقعیت خود را از دست داد و تلگرام جایش را گرفت.
سرنوشتی که برای وایبر اتفاق افتاد، سرنوشتی است که برای بسیاری از رسانهها و شبکههای جدید اتفاق میافتد، شبکههایی که زمانی انبوهی از استفادهکنندگان را داشتند و رونقشان زبانزد بود.
در حال حاضر از تعداد کمی از افراد هم که در این شبکهها باقی ماندهاند هر روز کاسته میشود. کوچ مجازی با ماهیت رسانههای مجازی جدید که به اینترنت متکی هستند بیشتر همخوانی دارد، زیرا این سرنوشت هیچگاه برای رسانههای جمعی به این شدت روی نداد.
با آمدن رادیو شاید از نقش روزنامه کاسته شد ولی رادیو هیچگاه جای روزنامه را نگرفت و روزنامه همچنان به حیات خود در جامعه بشری ادامه داد.
حتی اختراع رسانه تاثیرگذار و با امکانات دیداری و شنیداری بیشتری مانند تلویزیون هم نتوانست رادیو و روزنامه را به حاشیه براند. اما در رسانههای مجازی جدید کوچ مجازی به وفور روی میدهد و بسیاری از رسانههایی که تا دیروز ورد زبان همه بودند این روزها نه تنها به حاشیه رانده شدهاند، بلکه بعضی از آنها حتی به مرگ زودهنگام هم دچار شدهاند.
تلگرافی شدن مطالب در فضاهای جدید
«وبلاگها فضای خصوصیتری داشتند و مطالبی که در آنها منتشر میشد تخصصیتر بود. چون وبلاگ را دیر به دیر آپدیت میکردیم در آن مطالب حسابیتری میگذاشتیم که از نظر محتوا از فیسبوک و دیگر رسانهها قویتر بود و کمتر مطالب بیمحتوا در آن پیدا میشد.»
اینها گفتههای ناهید 26 ساله است که یک وبلاگنویس فعال بوده است، ولی با آمدن رسانههای دیگر و خلوت شدن فضای وبلاگنویسی مجبور به کوچ مجازی شده است، اما با این وجود هنوز هم فضای وبلاگ نویسی را به بسیاری از فضاهای دیگر ترجیح میدهد و میگوید: «زمانی که وبلاگنویسی رواج داشت ما وبلاگنویسها و مخاطبان وبلاگها برای مطالب طولانی وقت میگذاشتیم و آنها را به دقت میخواندیم و معمولا سعی میکردیم که کامنتهای تخصصیای که به خوبی نقاط ضعف و قوت مطلب را بیان میکند بگذاریم، اما با آمدن فیسبوک مطالب تلگرافی شد و کامنتها و لایکها هم غیرتخصصی شدند و حتی بعضی اوقات افراد بدون خواندن مطلبی آن را لایک میکنند.» او ادامه میدهد: «این فضای جدید مردم را بیحوصله کرده است و آنها برای مطالب وقت نمیگذارند و سرسری از کنار آنها رد میشوند.
تاثیر این مساله بیش از هر چیزی بر آمار مطالعه در کشور ما مربوط بوده و باعث کاسته شدن از آن شده است.» از سال 91 او به جرگه فیسبوکیها میپیوندد.
در این باره میگوید: «دلیل عضویتم در فیسبوک یافتن دوستان جدید و ارتباط برقرار کردن با افرادی بود که در حوزه فعالیت من بودند. اما بعد از مدتی که بیشتر پستهای فیسبوکی تبدیل به چرت و پرت شدند و مرز خصوصی آن کمتر شد از فعالیتم در فیسبوک کاستم و در حال حاضر هم با آمدن وایبر و بعد از آن هم تلگرام بیشتر در این شبکههای موبایلی که دسترسی به آنها آسان است فعال هستم.» از او درباره ساعات استفادهاش از این شبکهها سوال میکنیم، او میگوید: «بهطور میانگین سه ساعت از تلگرام استفاده میکنم ولی استفادهام از فیسبوک به هفتهای یک بار آن هم در حد نیم ساعت محدود شده است.»
اعلام مرگ فیسبوک توسط خودش
شبکههای اجتماعی مجازی و شبکههای اجتماعی موبایلی هر کدام نقشهای متفاوتی را به عهده دارند اما به نظر میرسد که در جامعه ما این شبکهها دائم در حال گرفتن جای یکدیگر هستند و هر شبکهای که امکانات بیشتری داشته باشد به راحتی شبکههای دیگر را کنار میزند و خودش در جای آنها مینشیند.
شایان 28 ساله فعالیت در فضای مجازی را با عضویت در فیسبوک آغاز کرده است. او درباره عضویتش در فیسبوک به «آرمان» میگوید: «افراد زیادی عضو فیسبوک شده بودند و تعداد زیادی از دوستانم هم در این فضا عضو بودند، به همین دلیل من هم عضو این شبکه اجتماعی شدم. پیدا شدن یک سری صفحهها که با لایک کردنشان میتوانستیم اطلاعات زیادی به دست آوریم باعث شد فعالیتم در فیسبوک بیشتر شود.
اطلاعاتی که هر فردی درباره خودش در فیسبوک گذاشت باعث میشد که افراد همفکرش را به سمت خودش جذب کند.» او درباره اعتیادش به فیسبوک میگوید: «بعد از مدتی حضورم در فیسبوک تبدیل به اعتیاد شد به حدی که 24 ساعت شبانهروز در فیسبوک حاضر بودم. اما بعد از مدتی فیسبوک از ماهیت علمیاش خارج شد و به محلی برای فضولی و کنجکاوی کردن در کار دیگران تبدیل شد.
با اینکه من خیلی دیر در شبکههای موبایلی مانند وایبر و تلگرام عضو شدم ولی عضویتم در این شبکهها باعث کاستن از سطح فعالیتم در فیسبوک شد. به حدی که الان فقط روزانه حدود نیم ساعت در فیسبوک میچرخم.» او از اعلام مرگ فیسبوک توسط خودش سخن میگوید و ادامه میدهد: «زمانی که صفحههای فیسبوک کانال تلگرامشان را برای ارتباط با کاربرانشان میگذارند این اعلام مرگ فیسبوک توسط خودش است.»
با این وجود او به احیای دوباره فیسبوک امیدوار است و میگوید: «با توجه به اینکه احتمال فیلتر شدن تلگرام وجود دارد به نظر من بعد از مدتی همه افراد از این شبکهها فاصله میگیرند و دوباره به فیسبوک بازمیگردند و یکی از دلایل اصلی این مساله این است که در فیسبوک هنوز هم جنبه اجتماعی بودن غلبه دارد.
در حالی که در شبکههای جدید این جنبه اجتماعی کمرنگ است و کاربرد آنها بیشتر برای جنبههای خصوصی مانند چت رایگان است.» شایان از عضویتش در شبکههای اجتماعی هم شاکی است و میگوید: «تا قبل از اینکه در شبکههای اجتماعی عضو شوم روزی هشت ساعت مطالعه میکردم ولی از وقتی که در این شبکهها عضویت فعال پیدا کردهام روزی فقط نیم ساعت کتاب میخوانم.»
زندگی تلگرامی به کجا میرسد؟
اگر زمانی صحبت از عضویت 12 میلیون ایرانی در فیسبوک سر و صدای زیادی به پا کرد، ولی در حال حاضر اختراع روز افزودن رسانهها و استفاده فراتر از انتظاری که از آنها در ایران میشود باعث شده است که عضویت 20 میلیون ایرانی در تلگرام چندان هم اتفاق نادر و دور از انتظاری نباشد.
زمانی که تلگرام با امکانات بیشترش رونق یافت، وایبر و بسیاری دیگر از اپلیکیشنهای موبایل به حاشیه رانده شدند. همین اتفاق باعث میشود که آینده خود تلگرام هم در هالهای از ابهام قرار بگیرد.
اگر دیروز صحبت از «زندگی وایبری» میشد امروز به راحتی میتوان از جانشین شدن «زندگی تلگرامی» به جای آن صحبت کرد و معلوم نیست در آینده که با توجه به سرعت اختراعات رسانهای چندان هم دور نیست، کدام نرمافزار جدید تلگرام را حاشیهنشین خواهد کرد!
یکی از رسانههای جدیدی که با توجه به امکانات خاصی که دارد توانسته است با اقبال زیادی مواجه شود اینستاگرام است.
حدود پنج میلیون ایرانی عضو این شبکه هستند و به نظر میرسد با توجه به روند رو به رشدی که این رسانه دارد حداقل تا چند سال آینده با اقبال بیشتری هم مواجه خواهد شد.
مرضیه 24 ساله از عضویتش در اینستاگرام میگوید: «حدود یک سالی است که در اینستاگرام عضو هستم. اوایل دلیل عضویتم در اینستاگرام این بود که بیشتر دوستانم اینجا عضو بودند، ولی بعدا فعالیتم در این فضا بیشتر شد و در حال حاضر هم بیشتر از شبکههای موبایلی دیگر به آن عادت دارم و زمان بیشتری را در آن میگذرانم.» او ادامه میدهد: «در اینستاگرام 240 فالوئینگ و 130 فالوئر دارم. بیشتر اوقات صفحه دوستانم را چک میکنم و بعضی اوقات هم خودم کپشنهایی میگذارم ولی یکی از کاربردهای اصلی اینستاگرام برای من جنبه تبلیغاتیش است. بیشتر مدلهای جدید لباس، کفش، آرایش و... را در این شبکه پیدا میکنم.»
تا قبل از اینکه در شبکههای موبایلی عضو شود، از اعضای فعال فیسبوک بوده است، اما بعد از آمدن این شبکهها از فیسبوک فاصله گرفته و در آنها فعال شده است و الان هم چهار ماه است که به فیسبوکش سر نزده است. خودش در این باره میگوید: «اشتراکگذاری پست از طریق شبکههای موبایلی راحتتر بود و احتیاجی به فیلترشکن نداشت و همین دسترسی آسان باعث شد که فعالیتم در این شبکهها بیشتر از فیسبوک شود.»
او از کوچ مجازی هم شاکی است و میگوید: «عضویت همه دوستانم در تلگرام و انتقال همه گروههایی که در آنها عضو بودم به تلگرام، باعث شد که من هم وایبر را ترک کنم و به تلگرام بیایم. ولی من وایبر را بیشتر دوست داشتم. در وایبر سطح فعالیتم از تلگرام بیشتر بود ولی در حال حاضر در گروههای تلگرامیای هم که عضو هست، هیچ فعالیت خاصی ندارم.» او ادامه میدهد: «من در شبکههای دیگری مانند ایمو، لاین و تانگو هم عضو بودم ولی به نظرم وایبر از همه اینها بهتر بود.
البته قبل از وایبر در وی چت عضو بودم. وی چت فضای خاص خودش را داشت و از این شبکههای جدید بهتر بود.»
وداعی که گریزناپذیر است
«من در تلگرام احساس امنیت نمیکنم، با اینکه در این شبکه عضو هستم ولی بیشتر ارتباطهای خصوصیام از طریق واتسآپ هستند.
به نظرم در واتسآپ حریم شخصی بیشتر است. شلوغی بیش از حد تلگرام را دوست ندارم.» اینها گفتههای آرزو 22 ساله است که فضای تلگرام را دوست ندارد ولی از روی اجبار اینکه همه دوستانش در این فضا عضو هستند، مجبور به عضویت در این فضا شده است. او در این باره میگوید: «من گروههای تلگرامی را دوست ندارم، در این فضا هر کس هر چیزی که دلش بخواهد میگذارد و به نظرم سطح محتوا در این فضا خیلی پایین آمده است.
اینکه هیچ نظارتی بر محتوا وجود ندارد خیلی اتفاق بدی است.» قبل از اختراع شبکههای جدید یکی از اعضای فعال فیسبوک بوده است که روزی حداقل شش تا هفت ساعت را در این فضا سپری میکرده است.
«من حدود شش سال است که در فیسبوک عضو هستم. با اینکه حدود دو سال است که در فیسبوک فعالیت خاصی ندارم، ولی فیسبوک برای من هنوز هم جنبه اطلاعرسانیاش را دارد و بسیاری از اخبار مهم را از فیسبوک دریافت میکنم.» او ادامه میدهد: «یکی از دلایل اصلی کاسته شدن از فعالیتم در فیسبوک، عضویتم در اینستاگرام بود.
حدود چهارماه است که در اینستاگرام عضو هستم و روزانه حدود سه تا چهار ساعت زمان را در این فضا سپری میکنم. به نظرم اینستاگرام بهویژه در زمینه گذاشتن عکس امکانات جدیدی دارد که فیسبوک فاقد آنها بود.»
برای هر کدام از کوچهای مجازی دلایل متفاوتی ذکر میشود اما به نظر میرسد که ماهیت گذری رسانههای مجازی جدید، نه تنها بر محتوای رسانهها بلکه به خود رسانهها هم سرایت پیدا کرده است به حدی که نمیتوان به هیچ رسانهای در این فضا دل بست، زیرا ممکن است به یک سال هم نرسیده وداع با آن گریزناپذیر شود.
منبع: باشگاه خبرنگران