به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این نظر نویسنده کتاب "ایده پردازی برای فرهنگسازی" است که می گوید: باید از کلّیگویی دست برداریم و مصادیق و نمونههای ملموس و امروزی را بیان کنیم. بنیانیان در ابتدای کتاب به تاثیرگذاری فرهنگ از طریق نمادها، رفتارها،ارزش ها و اعتقادات می پردازد و در ادامه به تاثیری که هنرمند در این عرصه با آثار، رفتار و شخصیت خود در جامعه می گذارد اشاره می کند.
وی معتقد است فرهنگ در هر حالتی و برای هر فردی از افراد جامعه وجود دارد و در شئون مختلف زندگی او مؤثر و برای حیات جامعه ضروری است. همچنین فرهنگ، پدیدهای پویاست و همواره در تحول و تکامل و از منابع مختلفی تغذیه میکند و بخصوص نخبگان جامعه در بارور شدن آن، نقش مهمی دارند. هنرمندان بخشی از نخبگان هستند و تأثیر آنها در فرهنگ جامعه، به دلیل اینکه با احساسات و عواطف افراد سر و کار دارند، بارزتر و سریعتر است.
کتاب "ایدهپردازی برای فرهنگسازی" نوشته حسن بنیانیان، کتابِ سرنخهاست و از این زاویه اگر مورد توجه و مداقه قرار گیرد، در بارور شدن ذهن خلاق هنرمندان جوان بسیار مؤثر خواهد بود. نویسنده معتقد است که خلأ های موجود میان راهکارهای اسلام و کاربردی شدن آنها در جامعه را باید با هنر پُر کرد. کتاب "ایدهپردازی برای فرهنگسازی" راه را به هنرمندان جوانی که میخواهند داستان بنویسند یا فیلم کوتاه بسازند، نشان میدهد و آنان را به عمق جامعه و به لایههای مختلف فرهنگی می برد و به آنها نشان میدهد که این جامعه و این فرهنگ، در چه حوزه هایی مشکل دارد و علت بوجود آمدنشان چه بوده است.
وی که سمتهای مختلفی از جمله معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی مدارس کشور؛ معاونت فرهنگی، آموزشی و پژوهشی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور؛ عضو شورای مشورتی شورای انقلاب فرهنگی؛ عضو شورای هنر شورای انقلاب فرهنگی؛ عضو کمیتۀ فرهنگی شورای تشخیص مصلحت نظام را عهدهدار بوده است سعی دارد در این کتاب جرقههایی هرچند کوچک را در ذهن خواننده برای ایجاد ایدههایی نو، فراهم کند. چرا که یکی از عمدهترین مشکلات موجود بر سر راه فیلمنامهنویسان - بهویژه فیلمنامهنویسان جوان و غیرحرفهیی - محدود بودن ایدهها به خصوص ایدههای اولیه در نزد آنان است و همهی آنها از این محدودیت آزاردهنده رنج میبرند.
کتاب «ایدهپردازی برای فرهنگسازی» در قالب طرح خاطرات تنظیم شده است و به ظاهر نظم معمول یک کتاب کلاسیک را ندارد، با این حال خواندن آن برای تحریک ذهنی علاقهمندان به فیلمنامهنویسی بهویژه برای جوانان بسیار جذاب خواهد بود.
کتاب ایدهپردازی برای فرهنگسازی در شش بخش تنظیم شده است. بعد از مقدمه، اولین بخش به هنر و هنرمند اختصاص دارد و موضوعاتی همچون نسبت فرهنگ با هنر، تأثیر هنرمند در فرهنگ جامعه، اصالت هنرمند در هنر سفارشی، درمانگری آثار هنری، مسئله الگو برای ایدهپردازی، آفات جشنوارهها، توسعه معنویت در هنرمندان و ضرورت علم در عرصة هنر، و... را مطرح میکند. اغلب این موضوعات، مباحث دامنهداری هستند که دغدغه ذهنی دستاندرکاران هنر و تولید آثار و محصولات هنریاند و متأسفانه به آنها کمتر پرداخته میشود در حالی که موضوعاتی اساسی به شمار میروند.
مثلا در بخشی که عنوان چگونه هنرمندی چهره ماندگار می شود می نویسد: دوست عزیزی یک بار می گفت: «برخورد جامعه ما با بسیاری از هنرمندان، مثل این می ماند که زنبور عسلی روی شیر اطمینان آب گرم کنی می نشیند و از همان جا یک دفعه آب فواره می زند و این زنبور اوج می گیرد و بالا می رود اما نمی داند که یک دقیقه بعد باید به شدت سقوط کند.» ما نباید فضایی درست کنیم که طرف دو سال به هنرمند جوان ما بگویند امضا بده.بعد از مدتی هم بگویند چرا فلانی پیدایش نیست؟!
در بخش آفات جشنواره ها بنیانیان می نویسد: یکی از آفات جشنواره های ما این است که هنرمندان جوان را زودهنگام به میوه چینی وا می دارد. زیرا مدیران مراکز فرهنگی و هنری نیازمند ارائه گزارش عملکرد هستند و تلاش می کنند با جمع آوری آثار قابل قبول و معرفی چهره های قدیم و جدید، ابعاد خدمات خود را نشان دهند!
در صفحه 55 این کتاب مثلثی رسم شده و به محورهایی اشاره می کند که باید در ارزیابی جامع در یک اثر هنری مورد توجه قرار گیرد. انطباق با مبانی دینی و علمی توسط کارشناسان، داوری پیش کسوت های هنرمند و انعکاس نظر یک نمونه تصادفی از مخاطبان پیش بینی شده برای دیدن اثر از اضلاع این مثلث است.
در بخش بعدی کتاب، با عنوان «جایگاه هنرمندان در پیشبرد و توسعه کشور»، با این توضیح که نقش هنرمند، تنها تولید آثاری برای پُر کردن اوقات فراغت نیست، این موضوعات مطرح شدهاند: نقش فرهنگ در پیشرفت و توسعة کشور، شناخت ارزشهای اصیل، افزایش نقش هنرمندان در توسعة کشور، فعالیتهای مخرّب ناشناخته.
در بخش سوم کتاب که دربارة نقش هنر و هنرمند در اصلاح فرهنگ عمومی است، نویسنده موضوعاتی همچون تقویت انگیزة کاری در افراد از طریق محصولات هنری و به ویژه فیلم کوتاه، استفاده از ذخایر فرهنگی در تولید فیلم کوتاه، نشان دادن فاصله بین باورها و رفتارها به قصد اصلاح دیدگاهها و تبیین نتایج گناه، و ضرورت توجه داشتن به منافع کوتاهمدّت در کنار منافع بلندمدّت را پیش میکشد. در این بخش به این موضوع مهم اشاره شده که تحولات فرهنگی، در هیچ کجای دنیا مانند ایران اهمیت ندارد زیرا نظام سیاسی ایران منوط به پشتیبانی اکثریت مردم است و این مردم وقتی از نظام حمایت میکنند که آن را واجد گرایش دینی و مذهبی همهجانبه ببینند و نیز اینکه اهداف آرمانی جامعه، فرهنگی است. ضمن آنکه انقلاب اسلامی، اساساً انقلابی فرهنگی بوده و موفقیتهای نظام نیز به واسطة انگیزههای دینی و فرهنگی جامعه و نخبگان به دست آمده است.
اما از دیدگاه نویسنده از این امکان درست استفاده نشده، به چند علّت: «یکی عدم درک درست و کامل بخشی از مسئولین از مقولة فرهنگ است و دیگر، دامن زدن هر چه بیشتر به نیازهای مادّی در جامعه و سوم، استفاده از درآمد نفت و غافل ماندن از امکانات و داشتههای غنی فرهنگی و هنری، و در نهایت، ضعف مزمن دستگاههای متولّی امر فرهنگ.»
«رسالت هنر در حفظ و انتقال سنّتهای اصیل فرهنگی» عنوان بخش چهارم این کتاب است که به رسالت هنرمند در این زمینه توجه میکند و ایدههایی را برای استفاده در تولید محصولات هنری پیشنهاد مینماید.
در بخش پنجم، نقش هنر در حل مسائل فرهنگ تخصصی ـ در اینجا منظور آموزش و پرورش است ـ مطرح میشود و نویسنده که مدّت زیادی را در آموزش و پرورش مسئولیت داشته، با تأکید بر اهمیت بنیادین نظام تعلیم و تربیت، ایدههای مختلفی در این زمینه به مخاطب ارائه مینماید.
در این بخش گزارش جالبی را آورده شده است: سال پیش تحقیقی در فرانسه صورت گرفت و نتیجه تحقیقات نشان داده است که هر چه از جلوی کلاس به سمت عقب برویم و همین طور هر چه از وسط کلاس به سمت دیوارها برویم، میزان یادگیری به سرعت کاهش می یابد چرا که دامنه توجه دانش آموزان پایین می آید و به خوبی هماهنگی حرف زدن معلم با حرکات بدنش را حس نمی کند.
در بخش پایانی هم نویسنده به نقشی که آثار هنری در پیشرفت اقتصادی کشور میتوانند ایفا نمایند، میپردازد. این نقش از طریق فرهنگسازی در حوزة فرهنگ تخصصی اقتصاد صورت میگیرد.
در همین بخش نویسنده تحت عنوان بهره گیری از فرصت های فرهنگی برای سرعت بخشیدن به پیشرفت جامعه آورده است: خبر جدیدی را به تازگی شنیدم و خیلی غصه خوردم. تازگی ها می گویند شرط ارتقای پست کارمندان در ادارات چین، رضایت در و مادر آنهاست. فکر می کنید دلیلش چیست؟ نشسته اند مطالعه کرده اند و دیده اند که چین با جمعیت یک میلیارد و ششصد میلیونی چند سال آینده مثلا دویست میلیون سالمند خواهد داشت که اگر بچه هایشان نگه داری آنها را بر عهده نگیرند باید منابع مالی زیادی در چین برای ساخت سرای سالمندان سرمایه گذاری کنند و فهمیدند که باید فرهنگ نگه داری از سالمندان را ایجاد کنند.
کتاب ایده پردازی برای فرهنگ سازی که اکنون به چاپ سوم رسیده است، در 206 صفحه، با بهای 3200 تومان، از سوی انتشارات سورهی مهر (حوزهی هنری) چاپ و منتشر شده است.