تداوم این اقدامات در حالی است که پس از نقش آفرینی اعضای این انجمن در آشوب آفرینی در فتنه سال 88 بسیاری از تشکل های دانشجویی در نامه های مکرری خواستار لغو فعالیت این گروه سیاسی شده بودند.
خبرنامه دانشجویان ایران: باز هم انجمن تهران خبرساز شد! اخیراً در مراسمی که انجمن دانشکده فنی دانشگاه تهران تحت عنوان یادبود درگذشت علامه طباطبایی برگزار کرده، محسن آرمین از فعالین فتنه 88 و اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی سابق (طیف حجاریان، اکبر گنجی و تاج زاده و عباس عبدی) و پسر آیت الله جوادی آملی و شخصی به نام محمد سروشمحلاتی سخنرانی کرده اند. این خبر بازتاب وسیعی در خبرگزاری آنا (متعلق به دانشگاه آزاد) و روزنامه شرق با عنوان فیلسوف استبدادستیز داشته است.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ انجمن نامبرده که همیشه سعی بسیاری در کشاندن دانشجویان به سالن را دارد، علی رغم دعوت از مهمانهای اسم و رسم دار، با صندلی های خالی سالن مواجه شد که به صورت پراکنده برخی افراد در گوشه و کنار به زحمت به چشم میآمدند و طبقه دوم نیز بالکل خالی از سکنه بود!
فارغ از آنکه چرا علی رغم ادعای فراوان برخی در مورد اقبال طیف دانشجو به جریان مزبور اینگونه به چالش عملی کشیده شد، و یا شخصی چون محسن آرمین که از فعالین فتنه 88 و افراد تندروی طیف اصلاحات می باشد در دانشگاه تهران چه می کند و یا از چه زمانی به بعد وی کارشناس تفسیر قرآن کریم شده است بماند!
مطلب اینجاست که در این مراسم آقای سروش محلاتی که از وی با عنوان فیلسوف یاد شده سخنانی ساختار شکن گفته و نظام دینی را همچون زمان اصلاحات متهم به استبداد کرده است. تقلای فرد مذکور برای انطباق صحبتهایش با زمان فعلی و به رخ کشیدن چیزی به نام «استبداد»! به شدت محل تأمل است.
به گزارش آنا، این فرد در بخشی از سخنان خود گفته است: (در) دنیای مسیحی، عالم روحانیت را مسموع الکلمه بیقید و شرط میدانستند.
او همچنین گفته است: در قرآن آمده است که یهودیان و مسیحیان، عالمان دینی را ارباب خود به جای خدا قرار داده بودند. از پیامبر سؤال شد که مگر آنها علمای دینی را میپرستیدند. پاسخ این بود که نه، ولی مطاع بیچون و چرا میدانستند و مقام مطاع مطلق، فقط مقام خداست. حرف شنوی بدون قید و شرط از عالم دینی، یعنی اینکه اگر او بگوید سر کسی را ببری، این کار را انجام دهی. در حالی که چنین اطاعتی، فقط شأن خداست.
فرد یاد شده در بخش دیگری از صحبتهای خود گفته است: ریشه فساد مالی، استبداد دینی و سیاسی است که وقتی با هم آمیخته میشوند، ضلع سوم یعنی فساد مالی و حرامخواری شکل میگیرد.
او در ادامه اظهار میکند: اگر یک نظام دیکتاتوری، ادعای سلامت و طهارت میکند، باید دانست که بیش از یک ادعا نیست. تا وقتی که استبداد هست فساد مالی، قهراً وجود دارد.وی با اشاره به اینکه این سخنان را علامه طباطبایی بیش از 50 سال پیش مطرح کرده، گفته است: این جملات، نقد رژیم سیاسی پهلوی نبوده است بلکه نقد فرهنگ و فکر حاکم بر جامعه اسلامی بوده است! علامه تأکید دارد که ما به لحاظ فکری مشکل داریم و به لحاظ اندیشه ای، استبداد دینی را پذیرفتهایم و تا وقتی این فکر اصلاح نشود، نظام سیاسی ما نیز اصلاح نخواهد شد.
فیالواقع محرز است که فرض اظهارات بالا، وجود استبداد و خودکامگی و فساد در فضای فعلی است. از سوی دیگر با خوانش صحبتهای این فرد به روشنی برای هر ذهن آگاهی مشخص میشود که چرا یک جریان سیاسی خاص، تمام همّ و غمّ خود را برای القای وجود فساد و مفسدنمایی از نظام گذاشته و حتی از چیزی به نام «مفسدین خودی» نیز حرف میزند...
و با خوانش همین صحبتهاست که مشخص میشود چرا لیدر جریان سیاسی خاص، چند سال قبل در گفتوگو با یک نشریه اصلاحطلب از این گفت که با انقلاب 57 در ایران استبداد خارجی از میان رفت اما «استبداد داخلی» ماند! (این در حالی است که امام راحل پس از انقلاب اسلامی صراحتاً بیان کردند که استبداد داخلی شاه خائن بود که از میان رفت)
همچنین است که در اشاره به صحبتهای فرد اشاره شده مبنی بر اینکه «ما استبداد دینی را پذیرفتهایم»! نیز تأملات فراوانی وجود دارد. از خوانش صحبتهای وی اینطور به ذهن متبادر میشود که معنای فهم شده از «ولایت فقیه» مساوی با پذیرش استبداد و امری مذموم است!
در شرایطی که روند مذکور در کشورمان تداوم دارد، با توجه به اینکه فضای انتخاباتی در اسفند ماه امسال نیز دانشگاهها را فرا میگیرد، حساسیت و اهمیت موضوع بیشتر میشود و در نتیجه مجموعه های دانشجویی علی الخصوص فعالین جنبش های دانشجویی انقلابی باید با تیزبینی بیش از پیش اوضاع موجود در دانشگاه های کشور را رصد کنند!
تداوم این اقدامات در حالی است که پس از نقش آفرینی اعضای این انجمن در آشوب آفرینی در فتنه سال 88 بسیاری از تشکل های دانشجویی در نامه های مکرری خواستار لغو فعالیت این گروه سیاسی شده بودند. البته با وجود این مراسمات و چنین جمعیت اندکی علی رغم ادعاهای بسیار طیف مذکور راجع به بی شمار بودن، به نظر نمی رسد صندلی های سالن شهید رجب بیگی دانشکده فنی دانشگاه تهران توان فتنه گری دیگری را داشته باشند!