جمهوری اسلامی ایران نیز بعنوان یک نظام با زیربنای فرهنگی که برخواسته از ایدئولوژی اسلامی آن است، یکی از مهم ترین پایگاه های کادرسازی و تامین منابع انسانی آن آموزش و پروش می باشد که غفلت از آن می تواند خسارات جبران ناپذیری برایش به همراه داشته باشد.
خبرنامه دانشجویان ایران: علی سلطانی وش// در نظام هایی که مدعای فرهنگی آنان بر سایر وجوه آن غلبه دارد؛ تربیت ایدئولوژیک مردم، از مهمترین اولویت های حاکمیت است و در این میان نظام آموزشی، یکی از اصلی ترین بسترهای تحقق این هدف می باشد.
جمهوری اسلامی ایران نیز بعنوان یک نظام با زیربنای فرهنگی که برخواسته از ایدئولوژی اسلامی آن است، یکی از مهم ترین پایگاه های کادرسازی و تامین منابع انسانی آن آموزش و پروش می باشد که غفلت از آن می تواند خسارات جبران ناپذیری برایش به همراه داشته باشد.
آثار آموزش و پرورش در همه حوزه های اجتماعی متصور است؛ هم آثار سیاسی، هم آثار اقتصادی و هم آثار فرهنگی و در همه شئون این عرصه ها چنان تاثیرگذار و جریان ساز است که به جرات می توان گفت رسیدن به هیچ چشم انداز اجتماعی محقق نمی شود مگر با برنامه ریزی و بناسازی در آموزش و پروش.
اما آنچه در این میان باعث تعجب و تامل فراوان همه شد، ارائه طرح خصوص سازی آموزش پرورش بود در همین جمهوری اسلامی که وصف مدعاهای فرهنگی ش گذشت. خصوصی سازی آموزش و پرورش یعنی رهاکردن افسار کارویژه های نهادی که باید حاکمیتی ترین وزارتخانه کشور باشد اما دولت در فکر خصوصی سازی آن است. خصوصی سازی آموزش و پرورش با توجیه هایی چون هزینه ساز بودن آن، یعنی معامله بر سر بزرگترین پایگاه هویت سازی و تربیت نسل در کشور.
تعجب بیشتر آنجائیست که به زعم همه کارشناسان حوزه اجتماعی یکی از بزرگترین ضعف های جمهوری اسلامی تاکنون، مبحث مهم کادرسازیست جاییکه در طول همین نزدیک ۴ دهه ای که از عمر انقلاب می گذرد یقیناً بیشترین خسارات و هزینه ها را از جانب ناکارآمدی نیروی انسانی و عدم تخصص گرایی و تعهد زایی متحمل شده است. حال با این وصف، خصوصی سازی این نهاد تربیتی و آموزشی که اصلی ترین مرکز کادرسازی می باشد چیزی نیست جز یک خیانت بزرگ در درون جمهوری اسلامی. خصوصی سازی آموزش و پرورش یعنی نابود کردن زیر بنای آرمان های انقلاب و چشم انداز های فرهنگی و حتی اقتصادی و سیاسی.
خصوصی سازی آموزش و پرورش یعنی آخرین پتک بر جان نیمه جان فرهنگ کشور.