در روز جمعه ۹ مرداد ۱۳۶۶ پس از آن که حجاج ایرانی در طی تظاهرات برائت از مشرکین، «شعار مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» سر میدادند، نیروهای امنیتی عربستان بر آنان آتش گشودند.
در این واقعه ۴۰۲ نفر به تیر مستقیم یا در اثر ازدحام جمعیت کشته (۲۷۵ ایرانی، ۸۵ عربستانی و ۴۵ تن از حاجیان دیگر کشورها) و ۶۴۹ نفر زخمی (۳۰۳ ایرانی، ۱۴۵ عربستانی و ۲۰۱ نفر از دیگر ملیت ها) شدند.
پس از این واقعه، حکومت عربستان سعودی سفارتخانه خود را در تهران تعطیل و روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کرد.
یکی از شاهدان عینی در این باره گفت: پلیس سعودی باتون به دست حجاج را مورد حمله قرار داد. از ساختمانهای اطراف هم سنگ و آجر به سمت حجاج پرتاب میشد. کمی بعد پلیس سعودی با گازهای سمی و خفهکننده و شلیک رگبار، زائران را مورد هدف قرار داد.
توطئه از پیش تعیین شده سعودی
به نظر می رسد ماجرای جمعه خونین موضوعی تصادفی نبوده است و از مدت ها پیش مسئولان سعودی برای اجرای آن اتخاذ تصمیم نموده بودند. برای اثبات این ادعا تنها به برخی شواهد اشاره می گردد که موارد بسیار دیگری نیز از این قبیل می توان به عنوان شاهد مثال ذکر کرد:
1ـ در روز پنجم ذیحجه (1 روز پیش از واقعه)، بیمارستانها و سازمانهای بهداری اعلام کردند که هیچ مراجعه کننده ایرانی را برای درمان در روز ششم ماه نخواهند پذیرفت.
2ـ یک ساعت قبل از شروع راهپیمایی، درهای ورودی به بنای بزرگ مخصوص حجاج اردنی و فلسطینی بسته شد و به هیچ کس اجازه داخل یا خارج شدن از آن داده نمی شد.
3ـ سطح بام بناهای واقع در جانب چپ راهپیمایی از کپسولهای خالی و سنگها و آجرها و ابزار آلات از کار افتاده که در طول برخورد به سوی حجاج پرتاب شد، انباشته شده بود. برخی از صاحبان این خانه ها ابراز داشته بودند که این وسایل چند روز قبل از جانب حکومت سعودی به بام آنها منتقل شده بود.
4ـ تغییر آرایش پلیس که برخلاف سالهای قبل در دو سوی مسیر نایستاده و صف آرایی آنها در انتهای مسیر حرکت حجاج و یا قرار گرفتن فرماندهان پلیس در پشت سر نیروها برخلاف گذشته که فرماندهان 100 متر در جلوی گردان خود می ایستاده اند.
5ـ در سالهای گذشته با توقف اتومبیلهای سواری در مسیر راهپیمایی سعی در ایجاد موانع فیزیکی برای گسستن صفوف راهپیمایان داشتند اما در آن سال از توقف خودروها در طول خیابان محل برخورد نهایی منع کردند و اتومبیلها را از نزدیک شدن به مسیر مسجد ملک تا تقاطع خیابان عبدالله بن زبیر باز داشتند.
6ـ در سالهای گذشته مأموران پلیس در میان راهپیمایان حاضر می شدند تا از انتشار جزوه ها پیشگیری کنند اما در آن سال هیچیک از آنان داخل راهپیمایی نشدند و باتوم به دست صف آرایی کرده بودند.
برخوردهای مقدماتی
درباره اجتماعی بودن حج و فتاوی علمای حجاز و نظریات و فتاوی امام خمینی(ره)، بحث های گوناگونی پیش آمد که در نهایت ملک خالد بن عبدالعزیز پادشاه وقت عربستان سعودی نامه ای به امام خمینی فرستاد، بر این مبنا که برخی روحانیون حجاز، حج را مراسم و مناسکی صرفاً فردی خواندند و توجه به مسائل اجتماعی و برپایی تظاهرات در حج را مزاحم حاجیان و حتی بدعت معرفی کردند.
اجتناب از سب و لعن دشمنان را حق دانستند و آن را انحراف از دین و جسارت به مکه و کعبه مطرح کردند و حتی دولت سعودی بر این معنی تأکید داشت که از رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در مراسم حج جز تلبیه و دعا و نیایش روایتی وارد نشده و شعار دادن بر ضد دشمنان و فریاد زدن مغایر اهداف حج و معصیت است.
حضرت امام در 60/07/18 در پاسخ به پادشاه عربستان نوشتند که «... این جانب تمام گرفتاریها و بدبختیهای مسلمین و دولتهای کشورهای اسلامی را در اختلاف و نفاق بین آنان می دانم.
چرا باید دولتهای اسلامی با داشتن قریب یک میلیارد جمعیت و در دست داشتن ذخیره های زیر زمینی، خصوصاً موجهای نفت که رگ حیات ابر قدرتهاست و برخورداری از تعلیمات حیات بخش قرآن کریم و دستورات عبادی، سیاسی پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله و سلم - که مسلمانان را به اعتصام به "حبل الله" دعوت و از تفرقه و اختلاف تحذیر می فرماید و با داشتن ملاذ و ملجأیی چون حرمین شریفین، که در عهد رسول الله - صلوات الله علیه - مرکز عبادت و سیاست اسلامی بوده و پس از رحلت آن بزرگوار مدت ها نیز چنین بوده است و طرح فتوحات و سیاسات از آن دو مرکز بزرگ سیاسی عبادی ریخته می شده است، اکنون به واسطه کج فهمی ها و غرض ورزیها و تبلیغات وسیع ابرقدرت ها کار را به آنجا بکشانند که دخالت در امور سیاسی و اجتماعی، که مورد احتیاج مبرم و از اهم امور مسلمین است، در حرمین شریفین جرم شناخته شود و پلیس سعودی در داخل مسجد الحرام و در جایی که به حکم خدا و به نص قرآن مجید برای همه کس حتی منحرفین محل امن است با چکمه و سلاح به مسلمانان حمله کرده و آنان را مضروب و دستگیر کنند و به زندان بفرستند.
نایف بن عبدالعزیز، وزیر کشور عربستان سعودی در زمان کشتار حجاج در سال 1366
در آن سال، "نایف بن عبدالعزیز" وزیر کشور عربستان در بیانیه رسمی که از سوی وزارت کشور سعودی در هشتم ذیحجه منتشر کرد، با دروغ پراکنی به حجاج شرکت کننده در برائت از مشکرین اتهامِ اخلال در مراسم حج زدند واعلام کردند که حجاج با چوب و سنگ و چاقو به طرف مسجدالحرام هجوم آوردند و ماموران برای جلوگیری از هرج ومرج وارد شدند و نیز دراین گزارش با ادعای عدم تیراندازی به زوار حرم آمده است که حجاج با مأموران امنیتی درگیر شدند و تعدادی از حجاج زیر دست و پا ماندند و له شدند.
دولت سعودی از پذیرش هیأت تحقیق اعزامی دولت جمهوری اسلامی ایران جلوگیری نمود و تا مدتها از تحویل اجساد حجاج ایرانی و انتقال مجروحان نیز خودداری میکرد.
بعدها مشخص شد کسی که فرماندهی نیروهای نظامی آل سعود را در آن روز خونین به عهده داشته یک آلمانی بوده است.







