به گزارش خبرنگار صنفی – آموزشی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ البته با رای مثبت مجلس به استیضاح فرجی دانا این مسئله از دستور کار وزارت علوم خارج شد. فرهادی نیز که به عنوان دومین وزیر علوم دولت یازدهم بر این سمت تکیه زده بود، شهریورماه 94 با انتصاب اخباری به عنوان رئیس دانشگاه علمی کاربردی، به ظاهر حکم به مختومه شدن مسئله ادغام داد؛ اما این نقطه پایان ماجرا نبود.
کمتر از یکسال بعد، برکناری اخباری از اتفاق های تازه ای پرده برداشت. رسانه ها نیز با گمانه زنی پیرامون این موضوع عدم همراهی اخباری با سیاست های وزارت علوم در رابطه با ادغام را پررنگترین دلیل این برکناری عنوان نمودند. پس از آن با بیراهه خواندن طرح ادغام این دو دانشگاه از سوی اخباری این گمانه ها به یقین نزدیک شد. البته این برکناری نیز بی حاشیه نبود. اخباری شکایتی را نزد دیوان عدالت اداری برد و دستور توقف فرآیند انتخاب رئیس جدید را گرفت که البته مسئولین وزارت علوم آن را به نحوی متفاوت تفسیر کرده و نسبت به آن توجه چندانی نداشتند.
در این میان سخنان این روزهای مسئولین وزارت علوم نیز خود نشان از تقویت مسأله ادغام این دو دانشگاه دارد. وزیر علوم نیز اولین فردی بود که در سخنان خود کمی صراحت لحجه به خرج داد و فارغ از مخفی کاریهای معاونان خودش، تلویحا به این ادغام اشاره کرد. فرهادی در مصاحبه ای تصریح کرد ادغام بدان معنا در دستور کار نیست ولی ممکن است چتر واحدی بالای سر این دو دانشگاه قرار گیرد تا در دو حوزه متفاوت فعالیت کنند. اظهارات فرهادی از تفاهم های پشت پرده حوزه ریاستی وزارت علوم پیرامون این دو دانشگاه حکایت داشت که به دور از فضای رسانهای در حال پیگیری بود.
سخنان فرهادی موجب شد تا معاونانش نیز کمی تعارف را کنار بگذارند و شفافتر به این موضوع بپردازند. هفته گذشته از یک طرف شریعتی نیاسر، معاون آموزشی وزیر علوم برای چندمین بار از بررسی بیشتر این مسأله در وزارت علوم خبر داد ولی گفت هنوز به جمعبندی نهایی پیرامون ادغام نرسیدهایم. از طرف نیز دیگر امید، سرپرست دانشگاه علمی و کاربردی، بهرغم اینکه ادغام با دانشگاه فنی و حرفهای را انکار کرده است اما بر تدوین طرحی برای بالا بردن کیفیت دانشگاه علمی و کاربردی اشارهکرده که به نظر میرسد به این موضوع بیارتباط نیست. زیرا وی در سخنانش به ایجاد یک نظام و سازوکار اشاره دارد که اقدامات مهارتی کشور را در قالب یک مدیریت واحد پیگیری کند. طرح مذکور هماکنون در وزارت علوم در دست پیگیری است. از سوی دیگر میرزاده، عضو کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی نیز از مقرر شدن تشکیل ستاد هماهنگی آموزشهای مهارتی، برای عدم انجام فعالیتهای موازی و صرفهجویی در هزینهها خبر داده است.
درهرصورت به عقیده برخی کارشناسان با توجه به تفاوت ماهیت متفاوت تاسیس دو دانشگاه مورد نظر، عملکرد آنها و روند متفاوت جذب دانشجو در آنها، این ادغام اشتباه و غیرمنطقی است و در آینده باعث خسارتهای قابلتوجهی میشود. لذا به نظر میرسد بررسی این مسئله در شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا گروه آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی خالی از فایده نیست.
فارغ از نظرات کارشناسی موجود مبنی بر اشتباه بودن این ادغام و آسیبهای آن، اوضاع به وجود آمده و نابسامانیهای طولانیمدت در این دو دانشگاه چند سؤال را به ذهن متبادر میسازد. چرا وزارت علوم در زمینه آینده این دو دانشگاه شفافسازی نمیکند و اصرار در به سرانجام رساندن آن در سکوت رسانهای دارد؟
چطور این دو دانشگاه که با مأموریتهای متفاوتی تشکیلشدهاند و مخاطب کاملاً متفاوتی دارند به سمت ادغام یا همان مدیریت یکپارچه و واحد پیش میروند؟ آیا با وجود طولانی شدن و کش دار کردن این مسئله دانشجویان این دو دانشگاه میتوانند در فضایی آرام و بی دغدغه به فعالیتهای علمی خود بپردازند؟ یا برای آینده تحصیلی خود برنامهریزی کنند؟ و در یک کلام وزارت علوم به چه قیمتی سعی در کوچک سازی دانشگاههای تحت لوای خود دارد؟
باتشکر