به گزارش خبرنگار «
در همین راستا، برخی از سال 88 این طرح را بهعنوان یک نیاز برای کشور دیدند و اقداماتی را در این زمینه انجام دادند. بااینکه این طرح در اواخر دولت دهم یعنی سال 92 به شورای انقلاب فرهنگی ارائه شد اما در این سالها با بیتوجهی مسئولان وزارت علوم روبهرو گشت.
نهایتاً نیز پس از کشوقوسهای فراوان بالاخره اواخر اسفندماه 94 این سند تصویب و در تیرماه سال 95 برای اجرا به وزارت علوم ابلاغ شد.
اما نکتهای که تعجب کارشناسان مختلف را برانگیخت این بود که سند مذکور مشمول دانشگاه آزاد نمیشد. قابلتوجه است که هنوز مدت زیادی از ماجرای رشته های فاقد مجوز دانشگاه آزاد نگذشته است؛ موضوعی که اولین حرکتهای این دانشگاه برای توسعه بیرویه تحصیلات تکمیلی بود و واکنش های بسیاری را به دنبال داشت. بااینوجود دانشگاه آزاد آمایش جداگانه و برنامه ششم مجزایی به ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور و شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه کرده است و در کمال آرامش افزایش سهم خود از تحصیلات تکمیلی را برنامهریزی میکند.
سؤال اینجاست که وزارت علوم چگونه راضی به ارائه جداگانه سند آمایش دانشگاه آزادشده است؟ شاید در پاسخ به این سؤال بوده است که میرزاده، رئیس دانشگاه آزاد از نظر مثبت رئیس جمهور برای ارائه جداگانه این سند خبر داده بود.
همچنین توجه به سند پیشنهادی آمایش این دانشگاه نکاتی به ذهن متبادر میکرد که در نوع خود جالبتوجه بود. یکی از این نکات سهم خواهی 60 درصدی دانشگاه آزاد از آموزش عالی کشور است.
بااینحال پس از کشوقوسهای فراوان 8 شاخص از سند آمایش دانشگاه آزاد با قید ذیل سند آمایش وزارت علوم تصویب شد. اما این مصوبات از تثبیت شدن سهم 50 درصدی این دانشگاه از آموزش عالی کشور را خبر میدهد.
باید به این سؤال پاسخ داد که آیا تصویب سهم 50 درصدی به این معناست که دانشگاه آزاد موظف است با تلاش در فضای رقابتی و با ارتقای کیفی به این سهم دست یابد؟ یا آنکه حاکمیت مکلف است سهم 50 درصدی را اعطا نماید؟ اگر سایر بخشهای نظام آموزش عالی کیفیتر عمل کردند و با اقبال مردم روبرو شدند، آیا باید مانع از اقبال مردم به آنها و سهم گرفتن آنها شد؟ بهراستی تخصیص سهم عمده به دانشگاه آزاد اسلامی و متعاقب آن اعطای انحصار در بازار آموزش عالی غیر رایگان، با چه توجیهی صورت گرفته است؟
در پاسخ باید گفت اصولاً تعیین سهم زیر بخشها با سیاستگذار هر حوزهای است. در حوزه آموزش عالی نیز به نظر میرسد تعیین سهم دانشگاههای دولتی، آزاد، پیام نور، غیرانتفاعی، شبانه و .... موضوع آمایش آموزش عالی بوده و بدیهی است سیاستگذار آموزش عالی، در تعامل با بازیگران اصلی، سهم هر یک را تعیین نماید. درهرصورت قانون پیشنهادی برنامه ششم توسعه برای تعطیلی ۵۰ درصد واحدهای پیام نور و تعطیلی تمام واحدهای دولتی دانشگاه علمی کاربردی با سهم خواهی دانشگاه آزاد تناقضی آشکار دارد. لذا ایجاد انحصار 50 درصدی برای دانشگاه آزاد(معادل با 2 میلیون دانشجو) بههیچعنوان توجیهپذیر نبوده و آسیبهای سنگینی را در پی خواهد داشت.
علاوه بر این سهمخواهی متأسفانه رویکرد افزایش ظرفیت به حدی در دانشگاه آزاد غالب شده که برخی کلاسهای این دانشگاه با 120 نفر تشکیل میشود. حتی پیشازاین فرهادی وزیر علوم هم دانشگاه آزاد را خیلی بی حد و حصر خوانده بود و در حال حاضر نیز این رویکرد دانشگاه آزاد منتقدان بسیاری دارد. چگونه است که میرزاده از اعضای ستاد راهبری نقشه جامع علمی کشور می خواهد تا از توسعه دانشگاههای غیرانتفاعی و بعضی دانشگاههای وابسته به دولت که دارای استانداردهای آموزش عالی نیستند جلوگیری کنند؛ درحالیکه بدون لحاظ هیچ استانداردی دانشگاه آزاد حائز دریافت سهم 50 درصدی از آموزش عالی میشود؟