به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ حسن عباسی در این مراسم با بیان اینکه بر خلاف عرف دیپلماتیک، سفارتخانه آمریکا در هر کشوری به عنوان مرکز جاسوسی برای مدیریت آن کشور دایر شده است، گفت: سفارتخانه آمریکا در هر کشور مأمور به دخالت در سیاستهای اجرایی آن کشور است.
آنچه در سال ۵۸ در ایران رقم خورد تسخیر آگاهانه و هوشمندانه لانه جاسوسی ایالات متحده بود چون در دوره پهلوی سفارتخانههای کشورهای آمریکا و انگلیس بودند که کشور را اداره میکردند.
وی افزود: آمریکا همانند کشور خود که دارای ۵۱ ایالات است سایر کشورهای دنیا را نیز ایالاتهای خود و زیرمجموعه امپراطوریاش میداند و وزیر خارجه کشور آمریکا همانند استانداران در ایران، وظیفه اداره و دخالت در امور اجرایی و سیاسی این کشورها را بر عهده دارد. به همین دلیل سفارتخانههای آمریکا، دخالت در امور کشورهای مقصد را وظیفه خود میدانند.
عباسی با بیان اینکه منظور امام راحل از جمله مبارزه با استکبار جهانی و امپریالسیم فراتر از مقوله آمریکا و کشورهای غربی بوده و مبارزه با تفکر آنها است. گفت: همیشه آمریکاییها در جریان مذاکرات با ایران به تعهدات خود عمل نکردهاند. در دولت موقت و در مذاکرت صورت گرفته با آمریکا قرار بود ناوهای اسپرانس و هواپیماهای سفارش داده شده قبل از انقلاب به دولت ایران تحویل داده شود که بعد از این مذاکرات کشور آمریکا به تعهدات خود عمل نکرد.
رئیس اندیشکده یقین گفت: در جریان تسخیر لانه جاسوسی، سیاهپوستان و زنان آزاد شده و ۵۳ نفر سفیدپوست به مدت ۴۴۴ روز به گروگان گرفته شده بودند. در این مدت آمریکا هم در قالب واقعه طبس، به کشور ما، حمله نظامی کرد و هم تحریم شدیم.
وی ادامه داد: در جریان مذاکره برای آزادی گروگانها ایران خواستار طلب ۱۲ هزار میلیارد تومانی خود شده بود که به همراه تجهیزات نظامی بازگردانده شود ولی در اواخر دولت کارتر و روی کار آمدن ریگان، باز دولت آمریکا به تعهدات خود عمل نکرد و حتی بعد از آزادی گروگانها، فشار تحریم بیشتر شد.
عباسی با یان اینکه در ۴ خرداد سال ۱۳۶۵ آمریکاییها برای ارتباط با ایران سه کانال ارتباطی در دفتر نخست وزیری و مجلس شورای اسلامی ایجاد کردند، اذعان کرد: یک تیم آمریکایی-اسرائیلی با پاسپورت ایرلندی به رهبری مکفارلین که از قضا در میان آنها مسئولان اسرائیلی نیز دیده میشدند، به ایران سفر کردند.
وی گفت: این هیئت سلاحها و موشکهای اسرائیلی تاریخ مصرف گذشته به همراه خود داشته و دیدارهایی را نیز با مقامات ایرانی انجام دادند.
عباسی در خصوص مک فارلین ادامه داد: در ماجرای مکفارلین که به «ایران کنترا» یا «ایران گیت» مشهور شد، گزارشهای مختلفی توسط سازمان جاسوسی C.I.A، وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا در ۴۲ هزار صفحه منتشر شد.
وی با طرح این پرسش که چرا از واقعه مکفارلین یک سند رسمی در جمهوری اسلامی وجود ندارد ولی کشور آمریکا ۴۲ هزار سند مکتوب از آن منتشر میکند؟ ادامه داد: در کشور ما از این ماجرا همیشه خاطره تعریف شده و گفته میشود که آمریکاییها با اسلحه، موشک، انجیل، کیک و شیرینی به ایران آمدند و مثلاً پاسدارها گرسنه بودند و شیرینی و کیک آن را خوردند!
این در حالی است که آمریکا هزاران سند مکتوب برای این ماجرا دارد ولی ما حتی یک جمله هم نداریم.
رئیس اندیشکده یقین افزود: در ایران نمیتوان اسناد این رویداد را منتشر کرد چون توسط برخی از سران کشور از شما شکایت میشود، آمریکاییها آنقدر بیصداقت و نامرد هستند که در جریان مکفارلین، اسرائیلیها را با خود آورده بودند و حتی سلاحها نیز تاریخ مصرف گذشته و از انبارهای رژیم اشغالگر قدس بود تا بعدها از آن استفاده تبلیغاتی کرده و در میان کشورهای عربی جار بزنند که ایران از اسرائیل سلاح خریده است و صدام اتفاقاً از این ماجرا استفاده تبلیغاتی کرد.
وی با بیان اینکه بعد از عملیات کربلای ۵ که در آن از ۱۳۰ تیپ عراق، ۸۵ تیپ آن نابود شد گفت: آمریکاییها بعد از آن فهمیدند که صدام شکست خورده است. پس خود به میدان آمده و در مقابل جبهه زمینی ۱۲۰۰ کیلومتری ما با عراق، جبهه ۸۰۰ کیلومتری دریایی را ایجاد و سکوهای نفتی ما را نابود و ناوهای سهند و سبلان را غرق کردند.
آواکسهای آمریکایی اطلاعات نیروهای ایرانی را بعد از رصد در اختیار عراق میگذاشتند و در آخر نیز هواپیمای مسافربری ما در خلیج فارس را سرنگون کردند.
عباسی افزود: حتی آمریکاییها پا را از این فراتر گذاشته و در سالهای ۶۵ تا ۶۷ عراق را وادار به استفاده از سلاح شیمیایی علیه ایران کردند. فردی به اسم سرهنگ «فرانکونا» نیز مسئول تأیید استفاده عراق از سلاح شیمیایی علیه ایران بود.
آقای نادر طالبزاده در برنامه راز و از طریق اسکایپ نیز مصاحبهای با این افراد انجام داده که به رغم اینکه ایران میتوانست میلیونها دلار هزینه کند تا به این اطلاعات دست یابد ولی الان در دسترس بوده و میتوان بر اساس آن علیه کشور آمریکا در دادگاههای بینالمللی اقامه دعوی کرد.
وی ادامه داد: بعد از جنگ ما با پذیرش استانداردهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی دیدگاههای توسعه غربی را برای خود به ارمغان آوردیم که یکی از نتایج آن کاهش سن جمعیت بود. ضمنآنکه در سال ۷۳ تحریمهای هلمز- برتون و داماتو علیه ما تصویب شد که بر اساس آن هر شرکتی که در صنعت نفت و گاز ایران بالای ۲۰ میلیون دلار سرمایهگذاری کند توسط آمریکا تحریم میشود و این موارد نیز نشان از عدم صداقت آمریکاییها دارد.
عباسی با بیان اینکه مهار دو جانبه ایران و عراق نیز از جمله سیاستهای دوره کلینتون بود که عدم صداقت آمریکایی در آن موج میزند، افزود: بعد از مطرح شدن گفتگوی تمدنها توسط ایران و تصویب آن در سازمان ملل متحد باز آمریکاییها عدم صداقت خود را نشان داده و ایران را به همراه کشور عراق و کرهشمالی به عنوان محور شرارت اعلام کردند.
وی ادامه داد: آمریکا بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر برای حمله به خاک افغانستان به کمک کشور پاکستان و ایران نیاز داشت که به رغم همکاری ایران که هواپیماهای بمب افکن B۵۲ آمریکا از پایگاههای این کشور در ترکیه بلند شده و با پرواز روی خاک ایران، طالبان در افغانستان را بمباران میکردند؛ باز ایران محور شرارت اعلام میشد.
عباسی گفت: وقتی ایران از هر دو طرف یعنی عراق و افغانستان با حضور نیروهای آمریکایی محاصره شده و آنها خود را برای حمله به کشورمان آماده میکردند، سازمان منافقین اسناد هستهای ایران را در اختیار آمریکاییها و غرب گذاشت که سیاست چماق (آمریکا) و هویج (کشورهای فرانسه، انگلیس و آلمان) که به مذاکره با ایران پرداختند تحمیل شد و تمام تأسیسات و فعالیت هستهای به حالت تعلیق درآمد و حتی نمیتوانستیم یک عدد سانتریفیوژ داشته باشیم.
رئیس اندیشکده یقین ادامه داد: از سال ۹۲ تا ۹۴ نیز توافق هستهای به اسم برجام به ایران تحمیل شد که باز نه تنها تحریمها برداشته نشد، بلکه به بهانه حقوق بشر و تسلیحات موشکی، تحریمها ادامه پیدا کرد و آمریکاییها اعلام کردند ما برای برداشتن آنها تعهدی ندادهایم.
وی اظهار عقیده کرد: وقتی آمریکاییها در برجام حاضر نشدند در یک جمله تحریمها علیه ایران را را لغو کنند و آن را به صورت مشخص و مستقیم بیاورند؛ قابل اعتماد نیستند. رهبری نیز در همان ابتدای مذاکرات اعلام کرد که من به مذاکرات خوشبین نیستم ولی اگر میخواهید مذاکره کنید. آمریکاییها در گذشته ایران را برای جهان تحریم کردند ولی الان با یک دوربرگردان اساسی جهان و ۱۹۰ کشور دنیا را علیه ایران تحریم کردهاند.
عباسی گفت: آمریکا در حالی شعار دموکراسی میدهد که دیکتاتورترین کشورهای منطقه دوست او هستند. آمریکا در حقوق بشر نیز استاندارد دو گانه دارد، حاضر است ۲۹۰ هزار نفر در سوریه کشته و این کشور نابود شده تا امنیت اسرائیل تأمین شود.
وی با بیان اینکه نمیتوان کشور اسلامی بود ولی قوانین اسلامی را رعایت نکرد. گفت: در کشور ما بانک نقش ربا و بورس نقش قمار را دارد و انتظار میرود از مسئولان کشور و دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان بزرگترین دانشگاه علوم انسانی منطقه به جای تدریس علوم تثلیثی در کلاسهای خود به دنبال استفاده از متون ناب اسلامی باشد نه علوم ترجمهای غربی که منشاء لیبرالیستی دارند.
- فساد و اختلاس در کشور ناشی از اقتصاد لیبرالیستی است. به قول رهبر معظم انقلاب دشمن با صورت اسلام و نظام کاری ندارد بلکه به دنبال سیرت و مغز آن است.
وی با اشاره به سخنان امام(ره) گفت: امام راحل گفته بود اسلام آمریکایی و اینکه کارتر نیز برای ما اسلام شناس شده است! آمریکا با خود و دوستان و حتی دشمنانش هم صادق نیست به طوری که از یک طرف از اسلامی که به غرب صدمه نزد و آرام باشد حمایت میکند مثل ترکیه و از طرف دیگر به تقویت اسلام افراطی مثل داعش، القاعده، جبهه النصره، بوکوحرام و … میپردازد.
عباسی بیان داشت: از نظر امام خمینی(ره) آمریکا دارای ویژگیهایی همچون استکبار جهانی، شیطان بزرگ، تروریست بالذات و امالفساد غرب است و باید پرسید آیا آمریکا تغییری کرده است و این ویژگیها را ندارد که برخی به دنبال مذاکره با آن هستند؟ ما باید تکلیف خودمان را مشخص کنیم که در مذاکرات میخواهیم به چه برسیم. من قبل از مذاکرات هستهای، سندی را برای مسئولان فرستادم و به آنها تأکید کردم که اگر مذاکرات با فرض مثال به نتیجه برسد، تاثیر آن در اقتصاد ما پنج درصد بیشتر نخواهد بود.
وی با بیان اینکه توجیه آمریکا و غرب صداقت ندارد، افزود: تا زمانی که شما را به دین خودشان درنیاورند، دست از این مذاکرات برنمیدارند. ما موجودیهایمان را روی میز گذاشتیم و به دشمن دست دادیم و حالا دنبال آن میدویم. بارها کشور ما از انگلیس ضربه خورده؛ مگر در مذاکرات جز دنبال این هستیم که وضعیت اقتصادی کشور بهتر شود؟
عباسی در پاسخ به اینکه چرا رهبری اجازه مذاکرات را دادند؟ گفت: سال ۹۲ برای رهبری مشخص بود که این مذاکرات به نتیجه نمیرسد. ایشان اعلام کردند که به مذاکرات خوشبین نیستیم، اما میتوانید مذاکره کنید. هدف رهبری این بود که مردم باید قانع شوند. مردم باید لمس میکردند که آمریکا قابل اعتماد نیست. رهبری از این قضیه مطمئن بودند، اما باید مردم هم به این اطمینان میرسیدند. مردم انتظار از مذاکرات دارند؛ که اگر این انتظارات برآورده نشود، اصل مذاکرات شکست خورده است.
وی همچنین در پاسخ به سوالی در خصوص فسادهای مالی در جامعه گفت: ما منکر فساد در جامعه خودمان نیستیم. من تاکنون بیش از ۴۰ بار به دلیل مبارزه با فساد در داخل حکومت در محاکم قضائی محاکمه شدهام، اما پدیدههایی مانند فساد به دلیل سیستم لیبرالیستی اقتصاد است. هر نوع فساد مالی که بیرون میآید، از اقتصاد لیبرالیستی است. اگر فسادی در حکومت جمهوری اسلامی است، ربطی به اسلام ندارد بلکه بنیان آن اقتصاد لیبرالیزمی است که از آن بابک زنجانی و فسادهای میلیاردی بیرون میآید. بنابراین کسی که قائل به این نیست که آمریکا دشمن است، مدل اقتصاد آمریکایی را در کشور پیاده میکند؛ در صورتی که اسلام مورد نظر ما اسلام امام راحل و رهبری است.
رئیس اندیشکده یقین در پاسخ به ارائه راهحلی غیر از مذاکرات برای حل مشکلات کشور گفت: مشکلات ما در مذاکره حل نمیشود . مشکلات از داخل کشور است که باید با جهاد کبیر حل شود. همان گونه که رهبر انقلاب اعلام کردند هیچ کشوری به عنوان الگو در توسعه اقتصاد اسلامی برای ما وجود ندارد. ما باید خودمان الگوی دیگران باشیم و از مراوده با آمریکا به هیچ چیزی نمیرسیم.