به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این روزها با توجه به فضای سیاسی و اجتماعی کشور و طرح ادعاهایی از سوی جریان های مختلف سیاسی مبنی بر پیروی از خط امام(ره)، بازخوانی صحیفه امام خمینی(ره) از اهمیت فراوانی برخوردار است، چرا که اتفاقات روی داده در آن زمان بی شباهت به مسائل جاری کشور نیست.
امروز در صحیفه
زمان: ۱ دی ۱۳۵۸ / ۲ صفر ۱۴۰۰
مکان: قم
موضوع: توطئه علیه رمز پیروزی ملت - انگیزه ملت در انقلاب
حضار: دانشجویان دانشگاه های تهران و تبریز
حمله دشمن به نقطه پیروزی بخش
شمایی که از پاسبان میترسیدید، از رژیم شاهنشاهی نترسیدید. شمایی که از یک باتون میترسیدید از مسلسلها نترسیدید. این نیروی خداست. این نیروی خدایی را حفظش کنید! حفظ به این است که باز توجهتان به آنجا باشد. این قدر دنبال این نباشید که ما خانهمان چه جور است. و زندگیمان چه جور است و چه. دنبال آن شرافت انسانی باشید. دنبال آن معنا باشید که شما را پیروز کرد. پیروزی بر دشمن؛ آن هم یک همچو دشمنی که همه چیز ما را میخواهد از بین ببرد، بالاترین چیزی است که برای یک ملتی حاصل میشود. ما اگر میتوانستیم هدایت میکردیم آنها را. پیغمبرها آمدهاند که همه را هدایت کنند. کفار را هدایت کنند. ما اگر قدرت داشتیم همه اینها را هدایت میکردیم.
لکن بعد از آنکه آنها به ما حمله بکنند ما با همان قدرت الهی که آن سد را شکستیم این سد را هم میشکنیم. ما که در این مبارزه؛ در این مبارزهای که همه با هم متحد بودند به واسطه پشت کردن بر آمال خودمان. و رو کردن به خدای تبارک و تعالی پیروز شدیم.
حالا هم همین معنا را ان شاء الله حفظ میکنیم. و با همین اسلحه پیش میرویم. متوجه باشید که بر همین معنایی که نکته و رمز پیروزی شما بود اینها حمله کردند. اگر در نظرتان باشد بعد از اینکه شما شکستید این سد شیطانی را و طرح کردید جمهوری اسلامی را، دستجاتی پیدا شدند که «جمهوری، اسلامیاش را کنار بگذارید». این حمله به آن نقطهای بود که با آن نقطه، ... شما پیروز شدید.
هراس دشمن از اسلامیت نظام
آن موضعی که شما را پیروز کرد که اسلام بود و جمهوری اسلامی حمله به آن شد.
گفتند «اسلامش نه». همین اشخاصی که این کارها را دارند انجام میدهند؛ همینها بعضیشان از همانها بودند که میگفتند «اسلامش نه، جمهوری بس است. جمهوریاش را خوب، پهلویش هم جمهوری دمکراتیک بگذارید! از اسلام کنار بروید هرچه اسمش را میخواهید بگذارید!» هر اسمی میگذاشتید با آن مخالفت نمیکردند. برای اینکه از آن ضربه نخورده بودند. از جمهوری ضربه نخورده بودند. از جمهوری دمکراتیک ضربه نخورده بودند. از جمهوری اسلامی ضربه خورده بودند. از «الله اکبر» ضربه خورده بودند. اینها میگفتند «الله اکبر» را بگذار کنار، قرآنش هم بگذار کنار. در آنجا شما پیروز شدید، گفتید جمهوری اسلامی هیچ این طرف و آن طرف نیست ....
به جمهوری اسلامی رأی دادید به جمهوری اسلامی. یک رأی بیسابقه در دنیا. یک رأی تقریباً میشود گفت که با اتفاق. یکی درصد دو تا درصد کمتر. آنجا اینها شکست خوردند. میگفتند «جمهوری اسلامی لازم نیست، جمهوری یا جمهوری دمکراتیک.»
آنجا شکست خوردند. بعدش صحبت از قانون اساسی شد. خواستند نگذارند این قانون اساسی اصلش نوشته بشود. از آنجا شروع کردند که بگذارید تا مجلس مؤسسان پیدا بشود. مجلس مؤسسان یعنی چه؟ یعنی سیصد نفر در قشرهای مختلف. برای اینکه میدیدند که اگر سیصد نفر در ایران بخواهند این کار را بکنند، ممکن است یک مقداری از این قاچاقها هم تویش باشد. ما میگفتیم نه، ما یک خبرگانی درست میکنیم. بعد میگذاریم به آرای ملت. خبرگانش با آرای ملت. و بعد از اینکه آنها هم قبول کردند باقیاش هم با آرای ملت. قانون اساسی هم با آرای ملت. اینجا [دائماً] ایراد میگرفتند و همه ایراد برای همین معنا بود که از اسلام میترسیدند. و رمز پیروزی شما را اسلام دیده بودند. و اینها میخواستند که نگذارند جمهوری اسلامی، قانون اساسی اسلامی داشته باشید. از آن که گذشت و رأی دادید. و در بینش هم یکی دو تا از آن قاچاقها پیدا شد.
آنها میخواستند در ششصد نفر عدد زیاد پیدا بکنند. که کارشکنی بکنند لکن الحمدللَّه نشد. بعد که خواستید رأی بدهید باز کارشکنی میکردند. در رأی دادن هم کارشکنی میکردند. این قدر تبلیغات کردند که یک دسته از برادرهای ما قهر کردند. مع ذلک نود درصد رأی دادید. یک دمکراسی باصطلاح آنها! حالا ما با اصطلاح آنها میگوییم یک «دمکراسی دو آتشه»! یعنی دو دفعه به رأی عمومی گذاشتن. یک دفعه خبرگان را خود ملت تعیین کرد. یک دفعه بعد از اینکه خبرگان تعیین شدند و به رأی ملت تعیین شدند، خود قانون را رأی ملت تصویب کرد. در عالم یک همچو دمکراسی ما نداریم. در عالم ما نداریم که تبلیغات نشده کار انجام بگیرد. تبلیغاتی نتوانستند بکنند، نکردند [و] نگذاشتند. از آن طرف البته تبلیغات [سوء] بود.
معجزات انقلاب
یک همچو مطلبی که در ایران اتفاق افتاده از آن معجزاتی است که در صدر اسلام اتفاق میافتاد. مسائل اسلام و ایران در این مدت مسائل اعجازی است. پیشرفت شما در مقابل آن قدرت اعجاز بود. توجه همه ملت به یک نقطه. بچه کوچولویی که تازه زبان درآورده، با آن پیرمردی که در مریضخانه و بیمارستان افتاده یک حرف بود. کأنّه یک حلقوم صدا میکرد. هر جا میرفتی همان صدا را میشنیدی. این هم یکی از اعجازها بود. اینجور رأی به اشتیاق دادن، که در بعضی جاها به من گفتند که در یک جا آن بیمار را آوردند لب صندوق، رأی داده و همان جا مرده است، این قدر ناتوان بوده. اما برای رأی دادن گفته است که مرا باید ببرید رأی بدهم. این معلولین، این بیمارها، این [ها] همه رأی دادند. آنهایی که سن قانونیشان نرسیده بود اعتراض داشتند به ما. یک روز همین جا جمع شده بودند. اعتراض به اینکه خوب چرا ما رأی ندهیم؟ ما هم در اینجا شرکت داشتیم و خوب، ما هم رأی بدهیم. وضع اینطوری بود.
رأی تاریخی ملت ایران
ایران سابقه نداشت اینطور رأی دادن. بلکه دنیا هم سابقه نداشت. معلوم نیست که داشته باشد. اینجا هم شکست خوردند؛ شد نود درصد. دو جور رجوع به آراء. دو دفعه رجوع به آرای عمومی. و ملت دو دفعه رأی داده است بر این قانون اساسی. حالا هم باز اشکال دارند. من نمیدانم اشکالشان این است که چرا ملت رأی داده است؟ شما صد دفعه دیگر هم اگر این قانون اساسی را به این ملت مسلم عرضه بدارید، همان است که هست. همان است که رأی میدهند. برای اینکه شما یا باید تبلیغ کنید که این ملت ما از اسلام رو برگرداند و بیاید طرف شما، آنوقت رأی نمیدهند. اما تا اسلام است، تا مبانی اسلام است، تا زیر سایه قرآن هستیم ما، زیر بیرق اسلام هستیم همین است که هست.
همین آش و همین کاسه. صد دفعه هم از سر گرفته بشود همین است. یا همین آقایان که خبرگان هستند، یا نظیر همینهایند. ملت هم رأی به همین قانون اساسی و همین که موافق اسلام است. مخالفتی با اسلام ندارد، به همین رأی دادند. صد دفعه دیگر هم به رأی بگذارید همین است. حالا یک عدهای که ادعا میکنند که ما مثلاً میخواهیم دمکراسی باشد، یک عدهای در مقابل همه ملت ایستادهاند و میگویند که ما قبول نداریم. شما در دنیا این را به هر مکتبی رجوع کنید، که آقا ملت یک چیزی را میخواهد یک پانصد نفر، یک هزار نفر، یک ده هزار نفر - فرضاً باشند - اینها هم یک چیزی را میخواهند، ملت رأی به این دادند، این چند نفر هم میگویند که ما قبولش نداریم این را. میگویند که اینها برخلاف آن چیزی که همه بشر بر آن متفق شدند برخلاف آن دارند میگویند. برخلاف دمکراسی است. برخلاف اسلام هم است. اسلام که میگوید، میفرماید که شورا باشد کارهاتان، خوب این یک کاری بوده است، و به شورا گذاشته شده است. وقتی که شورا یک چیزی را به اکثریت قبول کردند، معنایش این است که همان را عمل بکنید. هر که رد بکند معنایش این است که ما قبول نداریم این را. این برخلاف دمکراسی است. برخلاف اسلام است. برخلاف مصالح مملکت است.
بانگ بیدار باش و اتمام حجت
و حمله به همان جایی است که شما از آنجا پیروز شدید. [به] همانی که به آن پیروز شدید حمله دارد میشود. چشمها را باز کنید! من دارم تکلیف را از خودم برمیدارم به گفتن. شما مکلفید که با توجه به همه مصالحی که دارید و میکنید عمل بکنید. من میگویم این توطئه است برای اسلام و به ضد اسلام. و دلیلش این است که همانی که اسلام میخواهد، به آن حمله کردند. جمهوری اسلامی را خواستند به آن حمله کردند.
شما هم باید چشم و گوشتان را باز کنید. نگذارید اشخاص اشتباه بکنند. اگر اشتباه دارند میاندازند، مردم را تبلیغ کنید. هر کدامتان تبلیغ کنید. اگر در روستاها رفتند یک عدهای که شیطنت دارند، در روستاها رفتند و دارند تبلیغات میکنند، شما هم بروید در روستاها، مطالب را بگویید. مسئله این است. اینها به همان چیزی که شما میخواهید دارند حمله میکنند. شما اسلام را میخواهید. اینها میگفتند جمهوری اسلامی ما نمیخواهیم.
تا همه با هم نباشید و همه از این آمال دنیایی که بزودی از دست همهمان میرود، پشت نکنید و توجه به مبدأ قدرت که همیشگی است نداشته باشید پیروزی نیست. و من امیدوارم که همانطور که تا حالا همه قشرها توجه به خدا داشتند و فکر این نبودند که زندگیام چطور است، تا آن وقتی که مستقر بشود جمهوری اسلامی، و احکام اسلام مستقر بشود، همین حال باقی باشد. و ما ان شاء الله پیروز بشویم و پیروز میشویم. من به شما عرض کنم تا این چهرههای نورانی و متوجه به خدا هست، پیروزی همراه است. و ما امیدواریم که هم از جهت اقتصادی، هم از جهت سیاسی، هم از جهت فرهنگی، پیروز بشویم. و اگر خدای نخواسته یک روز قضیه دخالت نظامی باشد ما همه با هم سرباز اسلام هستیم. خداوند همهتان را ان شاء الله حفظ کند. موفق باشید.
منبع: صحیفه امام خمینی - جلد ۱۱ صفحات ۳۶۹ تا ۳۷۴