تاریخ انتشار: شنبه 1395/11/16 - 20:07
کد خبر: 225608

مسعود غزنچایی؛

«آذر»؛ من، زنِ تنهای شبم!

«آذر»؛ من، زنِ تنهای شبم!

زنی که حتی وقتی مردی با ماشین به او می زند و اطرافش را مردها گرفته‌اند، بی‌آنکه به یکی از آنها نگاه بکند و حرفی بزند، سوار بر مرکب تنهایی‌اش می شود و به راهش ادامه می‌دهد. اگرچه شوهرش هم برای رهایی خود از او مایه می‌گذارد و از او استفاده ابزاری می‌کند، اما در واقع در مقابل این زن و خواسته‌ی شرافتمندانه‌اش، یک ولی دم پیر قرار دارد که پولدار و دیکتاتور و تمامیت‌خواه است و هم عصبی و خشن و تخریبگر.

خبرنامه دانشجویان ایران: مسعود غزنچایی// اینکه صفحه حوادث چند روزنامه را مرور کنیم و به چند شکایت خانوادگی و گزارش درگیری‌های فیزیکی و اعترافات مجرمین و متهمین بربخوریم، دلیل نمی‌شود با اضافه کردن چند چاشنی روزمره سیاسی-اجتماعیِ ژورنالیستی به آن، تصمیم بگیریم فیلمنامه بنویسیم و از رویش فیلم بسازیم و مخاطب را آزار بدهیم. «آذر» که اولین ساخته ی محمد حمزه ای است دقیقا چنین (و فقط چنین) ویژگی هایی دارد.

فیلم، یک سکانس شروع موتورسواری بی‌ربط به قصه دارد. سپس 15 دقیقه شاهد کپی‌برداری دسته‌چندم فضاسازی ابتدای «درباره الی» هستیم و بعد یک دعوای کاملا بچه گانه دو مرد گنده و آنگاه «زیرتیغ» محمدرضا هنرمند را به تماشا خواهیم نشست. آذرنگ با هومن سیدی (و انگار با پدرش) همان می‌کند که پرستویی با پسیانی کرد. اما اینجا قربانی فیلم، ما به ازای پرستویی یا پسیانی در قصه نیست. قربانی، زنی است که از تمام این دنیا، یک اجازه موتورسواری و اشتغال برای تامین معاش خانواده می‌خواهد و ای وای بر جامعه‌ی مردسالارِ متعصبِ دروغگوی فاسدی که نمی‌گذارد «آذر» نفس بکشد.

زنی که حتی وقتی مردی با ماشین به او می زند و اطرافش را مردها گرفته‌اند، بی‌آنکه به یکی از آنها نگاه بکند و حرفی بزند، سوار بر مرکب تنهایی‌اش می شود و به راهش ادامه می‌دهد. اگرچه شوهرش هم برای رهایی خود از او مایه می‌گذارد و از او استفاده ابزاری می‌کند، اما در واقع در مقابل این زن و خواسته‌ی شرافتمندانه‌اش، یک ولی دم پیر قرار دارد که پولدار و دیکتاتور و تمامیت‌خواه است و هم عصبی و خشن و تخریبگر. سکانس بی‌نظیر و تکرارنشدنی شب تولد کودک در رستوران را ای کاش دوباره میتوانستیم ببینیم. در حالیکه همه خوشحال و آرام هستند، پیرمرد ولی‌دم که با ماشینش در مقابل رستوران پارک کرده، به دنبال انتقام از ماشین پیاده می‌شود و در مقابل شیشه رستوران، زیر نور فلشر قرمز در مقابل آذر و دخترش و زوج خوشحالِ هیچی ندار می‌ایستد (مثلا آنها هم او را نمی‌بینند) و احتمالا دارد نقشه می کشد چگونه شادی مردم ساده دل را به هم بزند.

با چنین سکانسی که بیشتر از فیلم های اسلشر بر می آید تا یک فیلم رئال اجتماعی، پیرمرد به کُنت دراکولا ارتقا می‌یابد. کسی که پول دارد و خون مردم را در شیشه می کند. برای پسرش حق انتخاب قائل نیست. با موتورسواری خانم ها مشکل دارد. دلش می خواهد زن ها اگر قرار است کار کنند، کاری را بکنند که او می گوید و . . . اما چرا تا این اندازه وحشی و تمامیت خواه است؟ چون متعصب است و (احتمالا) مذهبی. و فیلمساز رویش نشده یا شاید جرات نکرده بگوید این پیرمرد، مذهبی است وگرنه شاید اگر می توانست او را پشت تریبون نماز جمعه هم قرار می داد تا فیلم نازلش لااقل بفروشد.

مرتبط ها
نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
مذاکرات برای مبادله اسرا با حماس به بن‌بست رسید؟
حمله بلاروس به اوکراین؟
یک ایرانی از کشتی المپیک کنار گذاشته شد
سرمربی سپاهان چگونه مسلمان شد؟
سامانه بارشی جدید از غرب وارد ایران می‌شود
موتور ایرانی برای خودروی ایرانی
اتوبوس گشت ارشاد در دانشگاه صنعتی شریف! +عکس
ژوزه مورایس مسلمان شد +فیلم
چرا دانشجویان آمریکایی خشمگین هستند؟ +فیلم
تعطیلی شنبه یا پنج‌شنبه؟
شیوه عجیب برخورد پلیس آمریکا با معترضین! +فیلم
آخرین وضعیت کیفیت هوای تهران
چطور یک روزه گواهینامه موتورسیکلت بگیریم؟
تیم جدید فرهاد مجیدی مشخص شد؟
حمله پهپادی مقاومت عراق به حیفا
جزییاتی از حمله پهپادی به یک میدان گازی در سلیمانیه عراق
تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
سقوط مرگبار مینی‌بوس به دره باغملک
مخالفت پارلمان آلمان با پیشنهاد تحریم سپاه پاسداران
والیبال ایران چگونه المپیکی می‌شود؟
مقام سابق موساد: ایران با دور زدن تحریم‌ها ۸۰ میلیارد دلار ذخیره کرد
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top