من از پدرم پرسیدم:«مگر شما وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیستی!؟ پس چرا وضعیت فرهنگی مملکت اینگونه است!؟» پدرم از پاسخ درماند و برای عدم تکرار دوباره شش ماه برایم حبس برید.
والا من خودم از طرفداران دکترم، همه سخنرانیهاشون رو هم میرم برای حمایتشون. ولی متاسفانه این دفعه سخنرانیشون تو فضای باز بود که یهو نفهمیدم چی شد و اون سوسک لعنتی از کجا اومد وگرنه من مریض که نیستم الکی جیغ بکشم. هیچی دیگه سخنرانیشون بهم خورد. خانمها که داشتن به سمت در خروجی میدویدن، آقایون هم از خنده داشتن زمین رو گاز میزدن الان هم که با شکایت دکتر به جرم جلب توجه وسط سخنرانی خدمت شمام
حقیقتا بنده نیز از شما عارضم، هر بار کارتان گره افتد بنده را از میانه تاریخ احضار کرده و باز پرسید، پایمان واریسید (واریس گرفت) از بس در میانهی تاریخ گذر داشتیم. آن را که مختصر عقلی باشد داند که بنده را هیچ عذر و خطایی نیست. ایراد از رفیقان بلانسبت محترمتان است. چندین برایتان نامه زدم و حتی در شبکات مجازیه برایتان جیک (توئیت) نمودم که خودتان نیز بازجیک (ریتوئیت) نمودید که این قوانین شریفه برداشت (Copy Right) را توقیع فرمایید که التفات نکردید. حال گناه بنده چیست که پرسشی در دوران استبدادی حکومت ستمشاهی طرح نمودم که در سرنگونی رژیم وقت بسی موثر بود و اکنون آن جوانک مزلف در مجمع سخنوری آن را بازگفتد. وجدانا بنده را برهانید.
م.چ، پسر، ۲۴ ساله، متهم ردیف اول:
همینجوری که احتمالا میدونید جناب دکتر، استاد دانشگاه ما هم هست، و من اشتباه کردم دو واحد باهاشون برداشتم. هیوی دیگه، سر کلاس یه سوال از دکتر پرسیدم که نتونست جواب بده و الان که خدمت شما هستم در راستای طرح ستارهمندسازی انقدر به بنده ستاره دادند که با درجهی سرداری بازنشسته شدم. من اصلا کارم سیاسی نبود که برام دو سال بریدید. من اصلا سرم همش تو کتابه و رنک دانشگاهم. آیا این کافی نیست!؟
+ چرا!؟
– شد ۱۳ سال
برو بابا! این دیگه چه وضعشه!؟ خجالت بکشید
– اینو بیاین ببرید جوخه اعدام، این دیگه درست بشو نیست
نویسنده: سیدمحمد علی قربانی
منبع: باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی