جالب است که خروجی جلسه دیروز هیات امنا توسط افرادی رقم خورد که در سال 92 نیز به استثنای یک تغییر رای به آمدن حمید میرزاده و رفتن فرهاد دانشجو داده بودند. همان زمان رئیس فقید هیاتموسس، اکثریت اعضای هیات امنا و همراهان ایشان به قانونی بودن تصمیم هیات امنا در آن روز تاکید داشتند و طرف مقابل هم با پذیرش این حق بدون هیچ حاشیه و تقابلی کرسی ریاست دانشگاه را به رئیس جدید آن تحویل داد. این مهم در حالی بیحاشیه طی شد که روز گذشته یکی از همان همراهان که در آن روزها بسیار سخن میرانید و در نشستهای گوناگون از تودیع و معارفه اعضای قدیم و جدید دانشگاه تا در سطوح رسانهها و جراید بر طبل قانونمداری، انصاف و رعایت عدالت توسط هیات امنا میکوبید، اینبار علیرغم طی شدن همان روند گذشته که در بالا به آن اشاره شد از تغییر رئیس دانشگاه توسط همان هیات امنا ابراز نگرانی کرده است.
آنچنان که از اخبار پیداست، آقای یاسر هاشمی به تغییر ناگهانی رئیس دانشگاه آزاد واکنش نشان داده و گفته که نگران آینده دانشگاه آزاد است. عجبا؛ کدام تغییر ناگهانی؟! مگر در دوره گذشته تغییر رئیس دانشگاه در زمان مقرر و در پایان حکم وی بوده است؟ آن زمان تصویب هیات امنا بر اساس قانون و رویه عادی و طبیعی بود، اما حالا این تغییر ناگهانی شده است؟ شاید ایشان توقع داشتند رئیس سابق دانشگاه آزاد نیز 30 سال به مانند اولین رئیس بر مسند ریاست دانشگاه تکیه بزنند! آقای یاسر هاشمی در ادامه گفتهاند تغییر ناگهانی رئیس دانشگاه آزاد در آستانه انتخابات، حساسیتبرانگیز و نگران کننده است!
یک سوال؛ مگر دانشگاه آزاد در دورههای گذشته دخل و تصرفی در انتخابات داشته است یا به مثابه یک حزب سیاسی عمل کرده که حالا باید نگران وضعیت آن در آستانه انتخابات بود؟! همواره و در طول سالیان گذشته بزرگان دانشگاه آزاد بر بیطرفی و دوری از سیاسیکاری و پرهیز از همراهی با کاندیداها و احزاب خاص تاکید کردهاند که یک قِران از بودجه دانشگاه و شهریه دانشگاه صرف مسائل انتخاباتی و سیاسی نشود و به هیچوجه رویه و نگرش ورود به انتخابات از سوی دانشگاه آزاد وجود ندارد. اگر واقعا این سخنان والا که نقل به مضمون از بیانات مسئولان دانشگاه آزاد استخراج شده صحیح باشد، چرا باید در آستانه انتخابات نگران دانشگاه آزاد بود؟ مگر امکان و ساختار خاصی در دانشگاه آزاد برای ورود و هزینه کردهای انتخاباتی وجود دارد؟
ایشان در بخش دیگر از صحبتهای خود گفتهاند، سیاستهای مدیریتی دکتر میرزاده در دانشگاه آزاد منطبق با مشی آیتالله هاشمی رفسنجانی بود که این الحق و الانصاف حرف درستی است اما در حال حاضر شخصیتی در رأس هرم دانشگاه نشسته است که به شهادت دوست و دشمن از نزدیکترین افراد و شخصیتها به آیت الله هاشمی رفسنجانی است و همواره با رویکرد اعتدالی در بسیاری از مسائل با نظرات و سیاستهای ایشان همراه بوده است. مصداق بارز این ادعا عملکرد دکتر ولایتی طی یک ماه آخر منتهی به انتخابات ریاست جمهوری سال 92 است. واقعاً همراهتر از آقای ولایتی از بعد از انقلاب تا زمان فوت رئیس فقید هیاتموسس دانشگاه آزاد با ایشان کسی را سراغ دارید؟ از اینرو پس نگرانی برای چه؟
در پایان یادآوری چند نکته خالی از لطف نیست.
- در جایی که پدر پیر و فرزانهای سایهاش بالای سر خانواده است داشتن نگرانی از سوی منسوبان، آشنایان و همسایگان بی مورد است و شاید به گونهای نوعی بی احترامی به پدر خانواده هم تلقی شود.
- نگران نباشید پدر پیر و فرزانه، قائل به قانونگذاری، پرهیز از سیاستزدگی و ارتقاء فعالیتهای علمی - پژوهشی دانشگاه است و یقینا اجازه موروثی شدن دانشگاه را به غیر از خانواده بزرگ ایران نمیدهد.
- امیدوارم منظور ایشان از ابراز نگرانی بروز و ظهور دکتر ولایتی که خود از اعضاء هیاتموسس دانشگاه بوده است، نباشد. چرا که ایشان چه از لحاظ علمی و چه از لحاظ سابقه انقلابی و همچنین همراهی دیرینه با آیتالله هاشمی رفسنجانی و پدر پیر و فرزانه انقلاب چیزی کمتر از دیگران و برخی منسوبان ندارد.
- در آخر توجه جناب مهندس یاسر هاشمی رفسنجانی رئیس سابق دفتر هیات امنا دانشگاه آزاد اسلامی را به اتفاقات روز پنجشنبه مورخ 28 شهریور 92 در سازمان مرکزی دانشگاه که آن زمان واقع در خیابان نیستان نهم پاسداران تهران بود جلب و برادرانه تقاضا میکنم یکبار برای همیشه از صبح تا ظهر آن روز را در ذهنتان مرور کنید که اگر حافظهتان یاری کند و ریزبین باشید(که البته هستید) به تدریج حالت نگرانی، تعجب و ناراحتیتان فروکش و به احتمال قریب به یقین حالتان چون همان روزهای قدیم طبیعی خواهد شد.
* مدیر مسئول سابق روزنامه فرهیختگان