ماه مبارک رمضان فرا میرسد و در کنار برکات و زیباییهای معنوی که به همراه دارد، برای دانشجویانی که احتمالا مدتهاست در انتظار دیدار رهبری هستند، رنگ و بوی دیگری دارد. روزشماری میکنند تا روز دیدار دانشجویی رهبر مشخص شود و خود برای حضور در این جلسه پر شور و صمیمی آماده میکنند.
تشکلهای دانشجویی به تکاپوی انتخاب نماینده برای سخنرانی و بعد از آن نیز در مسیر تهیه و تدوین متن سخنرانی، چه تلاشهایی که نمیکنند و شب بیداریهایی که نمیکشند تا مثل سال قبلشان نشان دهند که برای شناسایی و حل مشکلات کشور، از همیشه آماده تر هستند.
تکلف نمیخواهد؛ با همین نگاه سادهی دانشجویی هم میشود به استقبال از دانشجویانی رفت که مشتاقانه با دلهای پاک برای دیدار رهبری مهیا شدند و آقای خامنهای این را خوب میداند. بهتر از هر کسی انگار دانشجو را درک میکند که دل و قلب دانشجویان برای حضور در حسینیه امام خمینی(ره) از ساعتها قبل از آغاز این دیدار سراسر هیجان، به تپش میافتد.
دانشجویان هم میدانند که حرفشان پیش بالاترین مقام رسمی ایران اسلامی خریدار دارد، هرچند مسئولین دیگر اعم از رئیس جمهور، وزرا و نمایندگان و سایر مقامات دولتی و غیر دولتی، حوصله برگزاری چنین دیدارهای طولانی و چالشبرانگیزی را ندارند. اما آقای خامنهای، در کنار حجم بالای کارهای جاریش –که بر کسی پوشیده نیست- با حوصلهای فراتر از حد انتظار، دانشجویان را به مثابه فرزندان انقلابی با رویی گشاده میپذیرد.
اتفاقا همین آقای خامنهایست که بعد از انتقادات تند دانشجویان به صدر تا ذیل نظام که گاه تا سه ساعت هم به طول میانجامد، ضمن تمجید از نگاه نقادی و مطالبه گرانهی دانشجویی، تلاش میکند تا امید را در دل دانشجویان و جریانات دانشجویی تزریق کند. امیدی از جنس انصاف، تلاش، مطالبهگری، جنبش و آزاداندیشی.
آزاداندیشی را میشود قلهای همچون دیدار دانشجویان با رهبری در کشور پهناوری به قامت ایران، تصور کرد. قلهای که اوج وجود آزاداندیشی در ایران را به نمایش میگذارد. دانشجویی که بدون عبور از فیلتر خاصی میتواند از کف دانشگاه به جایی برسد که به عنوان نمایندهای از طیف همفکران خود، در حضور بالاترین مقام رسمی کشور ابراز عقیده کند و مورد تفقد نیز قرار گیرد.
اینجا حسینیه امام خمینی(ره) است. جایی که با تمام جلسات دیگر تفاوتهای بنیادین دارد. دیدارها و جلسات دانشجویان با دیگر مسئولین که هر از گاهی با منت برپا میشود، به گرد پای دیدار دانشجویان و رهبری نمیرسد. اما این آقای خامنهایست که جور آزاداندیشی در کشور را به نحوی یکتنه میکشد که دیگر کسی نمیتواند بگوید فرمایشی است! تودهای از دانشجویان به همراه نمایندگان سخنرانشان به دیدار رهبری میروند و سوال میکنند و جواب هم میگیرند؛ ازقضا هم متهم نمیشود به حرکت در مسیر گروهکهای فرقان و رجویها و ...
انتهای خیابان فلسطین در روز دیدار دانشجویان با رهبری، نقطهی اوج "ماه دیدار ماه" است در نگاه دانشجویان؛ دیداری که شاید برای خیلیها فقط یکبار باشد و دیگر فرصتی پیش نیاید. اتفاق مهمی که معمولا مهمترین مواضع رهبری را برای خوراک یکسالهی دانشجویان در همان جلسهی چندساعته و صمیمانه، ضمیمه دارد و آقای خامنهای هم خوب میداند که این دانشجویان، همان نسل فردای مسئولینی هستند که باید دلسوزانه برای این کشور، گام بردارند و تصمیم بسازند.
مجموعهی حضور دانشجویان، سخنرانی، چالش، هیجان و نشاط همراه با پاسخهای دلنشین رهبری در دیدارهای رمضانیه دانشجویی به انضمام روزهای داغ و طاقتفرسای ماه مبارک رمضان، شاید آن چیزی باشد که دانشجویان، "فراتر از واقعیت" بخوانندش و دیگر هیچ.