خبرنامه دانشجویان ایران:گزارشهای جدید حاکی از آن است که زنان در شبکه های اجتماعی از فراوانی کاربری بیشتری نسبت به مردان برخوردارند.
بررسی های بعمل آمده نشان داده است که کاربران فعال در تمامی شبکه های اجتماعی بیشتر زنان هستند .حال تصور کنید اگر شبکه های اجتماعی در آینده انسان نقش کلیدی را برعهده داشته باشند ، پس نتیجه می توان گرفت که آینده در دست زنان خواهد بود .زیرا تعداد آنها در این شبکه ها به سرعت روبه افزایش است.
یکی از دلایل عنوان شده برای توضیح گرایش بیشتر زنان به شبکههای اجتماعی تفاوتهای روانشناسانهای است که میان جنس زن و مرد وجود دارد. به بیانی دیگر به دلیل اینکه زنان بیشتر به برقراری ارتباط اجتماعی با افراد علاقه مندند نسبت به مردان که علاقه چندانی به حضور در جمع ندارند حضور پررنگتری در شبکههای اجتماعی دارند.
دلیل دیگر میتواند پناه جستن زنان از جهان واقعی به ارتباط مجازی باشد زیرا شاید ارتباط واقعی با جهان واقعی برای زنان تنها نارضایتی و ناخشنودی به دنبال داشته است و کاربران زن در تلاشند با برقراری ارتباط با افراد مختلف به صورت مجازی امنیت روانی بیشتری برای خود به وجود آورند.
براساس این گزارشها تعداد کاربران زن و مرد در سایتهایی مانند،«یو تیب»و«دیوانت آرت»برابر است اما در شبکه هایی مانند «فیلکر»،«توئیتر»،«فیس بوک»،«مای اسپیس»و«تاگد»کاربران زن از مردان پیشی گرفته اند و بیشترین میزان کاربران زن نیز به شبکه اجتماعی" بی بو" تعلق دارد.
یک پژوهشگر مسائل اجتماعی پیرامون نقش زنان در شبکههای اجتماعی می گوید :
شبکههای اجتماعی در هر جامعه ای، کارکرد مشخص دارند که این کارکردها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد یکی کارکردهای عمومی است به این معنا که شبکهها در کل روابط درون یک جامعه به دنبال آن هستند که خواستهایی را دنبال کرده و اقداماتی را صورت دهند که عمدتا متمرکز بر مطالبات عمومی جامعه است. اما همچون دیگر حوزههای مسائل اجتماعی، شبکهها نیز رویکردهای متفاوتی دارند به این معنا که بخشی از مطالبات آنها به ساختار روابط اجتماعی مبتنی بر جنسیت وبه طور مشخصتر تبعیض جنسیتی مربوط میشود. در واقع شبکهها بسته به اینکه در چه چارچوب و گفتمانی حرکت کنند، ممکن است در مواردی رویکردهای عمومی و در موارد دیگر رویکردهای خاص مثلا در حوزه مسایل زنان ،حقوق بشر ، جوانان داشته باشند.بدیهی است که نقش زنان در شبکههای فعال در حوزههای کاملا خاص و مرتبط با زنان بیشتر و در حوزههای عمومیتر محدودتر است. البته این به معنای کاهش اهمیت نقش زنان در شبکههای با رویکردهای عام و فراگیر نیست. لااقل میتوان چنین جمع بندی کرد که از یک سو زنان در شبکههایی اجتماعی یک کارکرد و نقش عام دارند و در کنار مردان به این وظایف میپردازند و از سوی دیگر گروه خاصی از زنان نیز با حساسیتهای ویژهای مسایل زنان را دنبال میکنند و در درون شبکههایی به دنبال اهداف خاص برای بهبود وضعیت جامعه زنان هستند . این دو کارکرد در تعارض با هم نیستند و حتی شاید بتوان گفت کارکرد خاص ذیل کارکرد و نقش عام زنان قرار دارد .