به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»، «الهه کولایی، فعال سیاسی اصلاح طلب که نامش در میان هفت گزینه نهایی شهرداری تهران دیده میشود، این روزها روایت متفاوتی از عنوان شدن نامش برای جانشینی قالیباف دارد... کولایی جملات دقیقتری به زبان آورد که میتواند تأسف آور باشد. وی خاطر نشان کرد که در ابتدا صرفاً قرار بود نقشی ویترینی برای روند انتخاب شهردار در شورای شهر ایفا کند و نمایندگان شورای ۲۱ نفره فکر نمیکردند او این اندازه ماجرای شهردار شدن را جدی بگیرد و برنامههای کلان مدیریت شهری ارائه کند».
«پس از پشت سر گذاشتن آن اندازه حاشیه در مورد لیست شورا، پذیرفته شد که منتخبین شورای شهر جدید بر مبنای فاکتورهایی خاص امروز در آستانه تشکیل رسمی شورای پنجم قرار گرفتهاند. فاکتورهایی که روح اصلاح طلبی آن در تضاد با عوام فریبی، شعارزدگی و استفاده ابزاری از مفاهیم و اشخاص حقیقی یا حقوقی است. بدون شک اگر مشخص شود که نمایندگان شورای شهر با رفتاری عوام فریبانه و تنها برای کاهش فشارهای اجتماعی نام الهه کولایی را در لیست گزینههای نهایی شورا قرار دادهاند، بیهیچ اغماضی باید مورد مواخذه قرار گیرند».
بررسی کارنامه اصلاح طلبان نشان میدهد که عوام فریبی و استفاده ابزاری از مفاهیم، به جزو لاینفک رفتار این جریان تبدیل شده است.
برای نمونه، اعضای شورای شهر] منحله[ اول در اقدامی نمایشی با انتشار اعلامیهای از مردم خواستند تا کسانی را که برای شهرداری تهران توانایی دارند، معرفی کنند. حاصل این فراخوان اعلام نام ۷۴ نفر بود. هر نامزدی که در رأی گیری مقدماتی ۵ رأی را کسب میکرد، در فهرست نهایی قرار میگرفت؛ اما در نهایت پس از چند هفته کش و قوس، به پیشنهاد عبدالله نوری (رئیس شورا) و سعید حجاریان (نایب رئیس شورا)، مرتضی الویری- که اصلاً نام وی در میان اسامی منتخب وجود نداشت- به عنوان شهردار تهران انتخاب شد. الویری از لحاظ فکری به حزب دولت ساخته «کارگزاران سازندگی» گرایش زیادی داشت.
در روزهای گذشته، روزنامه شرق در یادداشتی انتقادی نوشت: «یکی از برگزیدگان] شورای شهر پنجم[ در مصاحبهای گفته شرایط برگزیدگان برای انتخاب شهردار عبارت بوده است از «پاکدستی، توان کاری، تجربه کاری موفق در امور مشابه و کلان، روحیه نظارتپذیری و چهره ملیبودن». این معیارها آنقدر کلی است که برای هر سمتی میتواند به کار برود و به شهرداری تهران اختصاص ندارد. وقتی یک معیار اینقدر کلی باشد، مانند آن است که اصلاً معیاری وجود ندارد. معیار یعنی وسیلهای برای اندازهگیری و معیار کلی اندازهای را نشان نمیدهد. این کلیگویی بیانگر عدم تسلط و آگاهی برگزیدگان شورای پنجم به پیچ و خمهای مدیریت شهری و مسائل عدیده شهر تهران است».
منبع: مشرق