به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ دانشجو و دانشگاه، همواره مبدا تحولات و رویدادهای مهم و اساسی جامعه بوده است؛ این همان سخنی بود که امام راحل نیز بر آن صحه گذاشت تا حتی سالها پس از خروش دانشجویان در 16 آذر سال 1332، حماسههای متعدد دیگری که منجر به ظهور انقلاب شکوهمند اسلامی و همچنین دفاع مقدس و سایر برحههای حساس و برجسه کشورمان شد، نمود پیدا کند.
شاید یکی از مهمترین دلایل حساسیت دانشجو و دانشگاه در قبال رویدادهای اجتماعی را بتوان ارتباط ویژهی دانشجو و جامعه دانست. آنجایی دانشجو از کف جامعه برانگیخته شده و دانشگاه میرود پس از این رو، با مطالبات عمومی و مردمی آشناست.
از سوی دیگر به واسطهی اینکه منافع مادی در جایگاهش ندارد، پس وابستگی و آلایشی با کانونهای قدرت و ثروت پیدا نمیکند و در بزنگاههای حساس، به داد جامعه میرسد همصدا با مردم میشود و تا پای جان هم پیش میرود و اتفاقا همانطور که گفته شد، از این دست اتفاقات در طول تاریخ معاصر انقلاب اسلامی به کرات دیده میشود.
یکی از همین برحهها، شانزدهم دی ماه سال 1359 است که به روز شهدای دانشجو نیز معروف است؛ 16 دیماه، سالروز شکلگیری حماسه خونین هویزه توسط دانشجویان پیرو خط رهبری و به فرماندهی دانشجوی شهید، محمدحسین علمالهدی است.
این دانشجویان رزمنده در ۱۵ دی ۱۳۵۹، عملیاتی را در هویزه و سوسنگرد آغاز کردند و پیروزیهای مهمی کسب کردند.
دانشجویان درحالیکه تجهیزات نظامی در اختیار نداشتند، تا آخرین قطره خون به دفاع از سرزمین ایران اسلامی پرداختند، مظلومانه به شهادت رسیدند و حماسه هویزه را آفریدند. به پاس تجلیل از رشادتهای دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره)، بهویژه شهید علمالهدی، شانزدهم دی، روز «شهدای دانشجو» نام گرفت.
درباره عملیات هویزه بیشتر بدانید
در آذر 1359، پس از شکست بیش از دو گردان از نیروهای عراقی در جنوب سوسنگرد به وسیله سربازان اسلام، یک گروهان از برادران سپاه اهواز جهت محافظت و پدافند شهر هویزه، از سوسنگرد به آن شهر اعزام شدند. افراد این گروهان، پس از رسیدن به منطقه و استقرار، عهده دار حفاظت از جنوب تا جنوب غربی شهر هویزه شدند.
نیروهای عراقی در این منطقه متشکل از واحدهای تانک از نوع «تی – 62»، «تی -55»، موشک های زمین به زمین و امکانات نظامی پیشرفته و بیش از 6 هزار نفر پیاده بودند. ولی همین نیروهای اندک مدافع شهر، از کمترین امکانات دفاعی هم بی بهره بودند.
دشمن در آغاز هجوم سراسری خود، ظرف 48 ساعت از محور هویزه تا کرخه پیشروی کرده و در امتداد آن مستقر شده بود، به طوری که فاصله ی آنها تا هویزه حدود 10 کیلومتر بود.
تاکتیک دشمن این بود، که با تصرف سوسنگرد، هویزه خود به خود سقوط میکند.
در چنین شرایطی 50 تا 60 نفر از برادران سپاه برای جلوگیری از پیشروی دشمن مسؤولیت مین گذاری جاده ها را به عهده گرفتند. زیرا این جادهها و راههای عبور، برای دشمن به مانند رگهای حیاتی برای ادامهی تجاوز محسوب میشد. دو هفته قبل از آن که عملیات مدافعان اسلام علیه نیروهای عراقی در این منطقه انجام گیرد، بنی صدر دستور تخلیه ی هویزه را از برادران بسیج و پاسدار صادر و دستور داد که در سوسنگرد مستقر شدند.
لغو دستو بنیصدر با دستور آیتالله خامنهای
این دستور بنی صدر، با مخالفت جدی شهید سید محمد حسین علم الهدی و دیگر برادران مواجه شد. بعد از آن که علم الهدی با آیت الله خامنهای تماس گرفت، دستور بنی صدر لغو شد و برادران پاسدار در هویزه باقی ماندند.
یک هفته بعد، تصمیم بر آن شد که از محور هویزه و سوسنگرد حمله انجام گیرد. این عملیات را می توان نقطه ی عطف عملیات منظم برادران ارتش و سپاه دانست. بار دیگر بنی صدر، شعار جدائی ارتش از سپاه را سر داد و گفت: سپاه نباید در این عملیات شرکت کند. برادران بسیجی و سپاه که در منطقه بوده و اغلب آن ها به منطقه آشنایی داشتند، این ترفند بنی صدر را ضربه شدیدی بر پیکر عملیات می دانستند.
بار دیگر، این مسأله با تلاش برادر علم الهدی و تماس های مکرر ایشان با مسؤولان در تهران، حل شد و قرار شد که سپاه به عنوان پیاده ارتش در عملیات شرکت کند.
15 دی 1359، روز آغاز عملیات بود. برای این عملیات دو تیپ از لشکر 16 زرهی قزوین و یک تیپ از لشکر 92 زرهی اهواز در نظر گرفته شده بود، که دو گردان از نیروهای سپاه و عده ای هم از نیروهای جنگ های نامنظم (شهید چمران) نیروهای ارتش را یاری می دادند. از جمله هدف های این عملیات، پاکسازی شمال و جنوب کرخه کور از وجود نیروهای متجاوز ارتش عراق و آزاد سازی پادگان حمید و منطقه ی جفیر بود. نتایج عملیات در این روز موفقیت آمیز بود. اما هنوز عقبه های اصلی دشمن در پادگان حمید و سه راهی جفیر آسیب ندیده بود. رزمندگان اسلام، پس از تصرف مرزهای کرخه و حاج بدر، قصد پیشروی به سوی پادگان حمید را داشتند. اما بنا به دلایلی، مانند نرسیدن مهمات، قرار بر این شد که ادامه ی عملیات در 16 دی ماه انجام شود.
شانزدهم دی 1359، برادران سپاه در جلو تانک های ارتش مستقر شده و منتظر دریافت رمز حمله بودند، که رفت و آمد تانک های دشمن زیاد شد و پس از آن، هواپیماهای دشمن جهت بمباران ظاهر شدند. از طرف دیگر نیروهای اسلام زیر آتش توپخانه، کاتیوشا و خمپاره قرار گرفتند. با شناخت دقیقی که عراقی ها از منطقه داشتند، موجب شهادت عده ای از رزمندگان اسلام گردید. لشکر 9 مکانیزه ارتش عراق دست به عملیات زده بود و چون نیروهای خودی انتظار این حمله را نداشتند، فرماندهی دستور عقب نشینی به طول 500 متر را به صورت تاکتیکی صادر کرد. این دستور باعث شد که تانک ها عقب نشینی کنند و عراقی ها با این تصور که نیروهای اسلام شکست خورده و فرار کرده اند، وارد منطقه شدند.
در این ضد حمله ی سنگین دشمن که نیروهای ایرانی مجبور به عقب نشینی شدند، بیش از یکصد تن از برادران پاسدار، جهاد و دانشجویان پیرو خط امام از جمله حسین علم الهدی مفقود الاثر و شهید شدند. در پی این حادثه نیروهای دشمن در تاریخ 18 دی 1359، هویزه را اشغال کردند و پس از آن فرمانده ی نیروهای عراقی (خلیل الدوری) دستور داد تعدادی از مردم بی گناه، را دست بسته در یک گودال قرار داده و به شهادت برسانند و سپس عراقی ها تمام شهر را با دینامیت و بلدوزر نابود کردند. بدین ترتیب 1800 واحد مسکونی و تجاری و سه مسجد و دو حسینیه و شهر به تپه ای خاک مبدل شد.
دستنوشتههای شهید علمالهدی
در دستنوشتهای بهجا مانده از شهید علمالهدی چنین میخوانیم: «... من در سنگر هستم. در این خانه محقر، در این خانه فریاد و سکوت، فریاد عشق و سکوت، در این سرد و گرم، سردی زمستان و گرمای خون. در این خانه ساکن و پرجوش و خروش، سکون در کنار رودخانه و هیجان قلب و شور شهادت. خانه نمناک و شیرین، کوچکی قبر و عظمت آسمان. این خانه، کوچک است. این سنگر، این گودی در دل زمین، این گونیهای بر هم تکیه داده شده، پر از حرف است. فریاد است. غوغاست... صدای پرمحبت اصغر و حرف زدن آرام رضا و خوشزبانی منصور، بغض گلویم را گرفته. قطرات اشکم هدیهتان باد. تنهایی، عمیقترین لحظات زندگی یک انسان است...»
اسامی شهدای دانشجوی هویزه
سید حسین علم الهدی (دانشجوی رشته تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد)
محمد بهاءالدین (دانشجوی رشته کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز)
علی حاتمی (دانشجوی پیرو خط امام)
سید محمد علی حکیم (دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز)
حسین خوشنویسان (دانشجوی رشته مهندسی مکانیک دانشگاه تهران)
جمال دهشور (دانشجوی رشته علوم دانشگاه تهران)
فرخ سلحشور (دانشجوی دانشگاه کرمانشاه)
محمد فاضل (دانشجوی رشته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف)
حسن فتاحی (دانشجوی رشته فیزیک دانشگاه فردوسی مشهد)
محمد حسن (محمود) قدوسی (دانشجوی رشته زبان دانشگاه فردوسی مشهد)
مجید کریمی ثانی (دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه شیراز)
مجید مهدوی (دانشجوی رشته مهندسی برق)