درحال حاضر اگر به فیلمهای کوتاه شاخص ده سال قبل رجوع کنیم (بهطور مثال فیلمهای مطرح شهرام مکری که زمانی جوایز را درو میکردند) و آنها را با فیلمهای مشهور دو سه سال اخیر مقایسه کنیم، تفاوت آنها از لحاظ فرم از زمین تا آسمان است. چنان که بیراه نیست اگر بگوییم فیلمهای مکری در دهه 80 (طوفان سنجاقک، محدوده دایره و ...) اگر امسال به عنوان یک فیلم متقاضی به جشنواره فیلم کوتاه تهران ارسال میشد، به دلیل نداشتن استانداردهای فنی وارد بخش مسابقه نمیشد!
اما سکه جهش فرمی و تکنیکی فیلمهای کوتاه روی دیگری هم داشت. فیلمهای کوتاه گرچه در سر و شکل و رنگ و لعاب با فیلمهای حرفهای فاصله چندانی نداشتند، اما متاسفانه از نظر جهانبینی و تم و اتمسفر، خود را هر چه بیشتر به فیلمهای حرفهای نزدیک کردند. دیگر از شیطنتها و بازیگوشیهای داستانی، ایدههای رشک برانگیز و تجربههای تازه، یعنی عناصری که هویت و جذابیت سینمای جوان را تشکیل میدهند خبری نبود و فیلمهای کوتاه نمونههای جمع و جورتر داستانهایی بودند که مخاطب سینمای ایران دائماً آنها را بر پرده سینماها تماشا میکند.
سالی که گذشت اما سال تحول نسبی در این فضا بود. رد تجربهگرایی و بازیگوشیهای شخصی و فردی فیلمسازان در آثار، بیش از پیش دیده میشود، و چنین به نظر میرسد که فیلمسازان از اینکه «خودشان» باشند، ترس کمتری دارند، حوزه دید کارگردانان گستردهتر شده و گونههای مختلف از جمله فانتزی، فیلم هنری مینیمالیستی، کمدی، وحشت، اجتماعی، کودک و... را تجربه میکنند. بازگشت سیمرغ فیلم کوتاه به جشنواره فجر (علیرغم قانون عجیب آن مبنی بر حضور صرف آثار نامزد در بخش بهترین فیلم جشنوارهی فیلم کوتاه تهران) فرصتی برای مواجهه گسترده تر اهالی سینما با دستاوردهای تازهی این سینماست.
امسال چهار فیلم در بخش مسابقه به نمایش درآمد که از میان آنها دو فیلم وقت نهار و حیوان را باید مهمترین فیلمهای کوتاه سال گذشته از حیث دریافت جایزه و حضور در گوشه و کنار اخبار سینمای جوان محسوب کرد.
«وقت نهار» با مدت زمانی 20 دقیقهای، داستان دختری را روایت میکند که از مدرسه به بیمارستان آمده تا جنازهی مادرش را شناسایی کند، حال آنکه هر چه فیلم جلوتر میرود، حقایق تازهای در مورد رابطهی این مادر و دختر برملا میشود. «وقت نهار» که فیلمبرداری آن (اثر محمد حدادی) بیش از دیگر اجزای فیلم مورد توجه جشنوارههای جهانی یک سال گذشته قرار گرفت، فیلم تلخی است و درست از همین نقطه است که بزرگترین ضربه را میخورد. اغراق و زیادهروی فیلمساز برای چرکتر کردن حال و هوای فیلم، خصوصاً در سکانس بسیار گلدرشت نهایی، تمام وجوه مثبت فیلم را، از ایدهی قابل قبول تا فضاسازی نسبتاً مناسب زیر سوال میبرد.
دومین فیلم اما، برندهی تمام جوایز اصلی تمام جشنوارههای داخلی فیلم کوتاه در سال گذشته است. بهمن و بهرام ارک دو برادر دوقلوی اهل آذربایجان، بعد از ساختن فیلم بلند سویوق و فیلم کوتاه سیمین سینماست، امسال فیلم کوتاه تازهای با نام حیوان ساختند. حیوان داستان مردی است که برای مهاجرت و عبور از مرز، ناچار است لباس حیوان به تن کند و در قامت یک میش، طی مسیر کند. ایدهی درخشان و کارگردانی کمنقص برادران ارک، فیلم را به یکی از آثار شاخص دهه 90 سینمای جوان تبدیل کرد و همچنین یکی از جوایز بخش فیلم کوتاه جشنواره کن را برای این دو ارمغان آورد. از مهمترین نکات درباره ی فیلم، پرهیز عامدانه از ارائهی دلالتهای سیاسی در متنی است که ظرفیتهای زیادی برای این کار دارد. موضوعی که باعث شده تاویل و درک حیوان بیش از آنکه ماهیت سیاسی داشته باشد، فلسفی و انسانی باشد!
* دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی