پس از مقایسه رای دادن موسوی- احمدی نژاد در سال1396 برخی جوانان مومن به انقلاب اسلامی خرده گرفتند که نقد احمدی نژاد نباید موجب تطهیر اصحاب فتنه شود که البته حرف درستی است و در ابتدا همان مطلب طراحی بودن فتنه88 به عنوان یک خیانت آگاهانه را ذکر کرده بودم و برخلاف نظر بسیاری ،آن طراحی ربطی به احمدی نژاد نداشت.
اما علت آن مقایسه این بود که احمدی نژاد را متذکر شوم که ممکن است در زیاده روی فراتر از کسانی عمل نمایید که قبلا فاقد صلاحیت می دانستید و این هشدار جدی است. موسوی صرفا مثال بود وفرد معروف تر برای قیاس در ذهنم نبود.
مگر می شود کسانی که آگاهانه تصمیم گرفتند به نظام دروغ تقلب ببندند،بخشی از مردم را با آن دروغ مقابل نظام بیاورند،45 کشته روی دست نظام بگذارند با یک رای تبرئه شوند؟
اما به صورت دیگری که بعد اخلاق و انصاف است هم می شود از آقا الگو و الهام گرفت و مطلق گرایی و سیاه و سفید ندید.تقوی اجازه نمی دهدبه کسی که مشروب می خورد دزد هم بگوییم. حد و حدود و مصداق در جرم یا تخلف را باید رعایت کرد.
معتقدم فتنه 88 اثری که بر مقام معظم رهبری داشت کم از اثر منتظری و پذیرش قطعنامه 598 بر امام نبود. اما همین رهبر که همه چیز فتنه را مشرف تر از همه ماست چطور تقوی را در حق اصحاب فتنه رعایت می کند؟
صحنه های جنایت روز عاشورای 88 را که می بینند می فرمایند: این کار ربطی به اینا(کروبی،موسوی،خاتمی) ندارد در حالی که موسوی آنان را خداجو معرفی کرده بود.
در حالی که رهبری از طراحی فتنه مطلع و از اشراف موسوی بر طرح هم آگاه است اما به موسوی می فرماید"شما جنست با اینها متفاوت است خودت را کنار بکش"
در حالی که می داند شعارهای کف خیابان علیه انقلاب و نظام-نه احمدی نژاد- است باز سران اصلاحان را محور آن نمی داند و از آنان می خواهد:"وقتی می بینید علیه آرمانهای امام شعار می دهند بگید اینها از ما نیستند وحرف ما چیز دیگری است."
در حالی که از توطئه خبر دارد در خطبه29 خرداد از هر چهار کاندیدا بعلاوه هاشمی و ناطق به نیکی و مثبت یاد می کنند.
وقتی همه می گویند "سران فتنه"( و هنوز هم می گویند)فرمودند "این کسانی که شما سران فتنه می دانید من نمی دانم سر آن در خارج است"
آیا این رعایت تقوی ،اخلاق و انصاف است یا تطهیر فتنه گران؟ قدر تقوا،عیب پوشی و انصاف این مرد را نه اصلاح طلبان دانستند نه احمدی نژاد.