«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ»؛ این تنها یک آیه اما اولین آیهای است که بر پیامبرعظیمالشأن اسلام نازل شد و منشأ بزرگترین تحولات بشری در تاریخ شده است. این دستور صریح پروردگار است که بر محمد(ص) نازل و بر جهانیان ابلاغ شد و خود حکایت از این دارد که اسلام در ابتدا و در اولین آیه که بر پیامبرش وحی شده بر خواندن تاکید میکند و به نظر میرسد غفلت از این امر در محیطهای دانشجویی و جوان بستر بسیاری از آسیبها و معضلات است. عدم برنامهریزی در بدنه تشکلهای دانشجویی انقلابی برای افزایش سطح آگاهی در حوزههای مختلف همچنان بهعنوان یکی از معضلات اساسی قابل ذکر است و گاهی اوقات یک مجموعه دانشجویی انقلابی آنقدر درگیر امور روزانه و غرق در فضای مجازی میشود که از اصل کار بازمیماند و فعالان دانشجویی با حضور بیهدف و بینتیجه در شبکههای اجتماعی حتی دچار توهم فعالیت موثر فرهنگی برای دانشگاه نیز میشوند و بهتدریج ارتباطشان را با واقعیت از دست میدهند. آنچه از این رهگذر نصیب جریان دانشجویی شده این است که همچنان قهرمانهای مجازی «دنکیشوت»وار به جنگ آسیابهای بادی میروند.
همانطور که میدانیم کشور در طول سالهای اخیر درگیر جنگ نرم است. اگر بپذیریم که در این جنگ دشمن بهدنبال پیشبرد اهداف خود در یک پروژه تغییر است که مکانیسم این تغییر از درون است، باید بدانیم که دشمن برای پیشبرد اهداف خود باید یک اراده جمعی برای تغییر از درون جامعه حاصل کند. یکی از مهمترین ظرفیتهایی که میتواند اراده جمعی را بسازد، نارضایتی عمیق است. از آنجا که ضرورت اراده جمعی در نارضایتی عمیق بر اثر برداشت اجتماعی مشترک از واقعیات جامعه حاصل میشود، بد نیست بدانید واقعیت خصوصا در شکل مدرن جوامع امروزی، دو صورت کلی دارد؛ شکل اول واقعیت بهمعنای فیزیکی و در دسترس است که از گذشته تا به امروز برای جوامع قابل دسترس بوده و اما شکل دوم که دنیای مدرن با توجه به گسترش دنیای ارتباطات بیش از گذشته در حال رشد بوده و حتی شکل اول واقعیت را هم بهنوعی تحتتاثیر قرار داده است، واقعیت بهعنوان درک یا احساس یا تصور از واقعیت است که الزاما با واقعیات همخوان نیست و دشمن در پروژه جنگ نرم خود تلاش دارد با برجسته کردن مشکلات و سیاهنمایی از کشور، واقعیات کشور در حوزه کارآمدی را با چالشی اساسی مواجه کند. با توجه به این امر و اینکه فعالان تشکلهای دانشجویی انقلابی بهعنوان افسران جوان این جنگ مشغول فعالیت هستند، نباید از این حربه دشمن غافل شوند و بعضا ناخواسته به آن کمک کنند.
با توجه به اینکه با گذشت قریب به چهار دهه از انقلاب اسلامی همچنان در برخی کلیدواژههای اساسی همچون مردمسالاری دینی، استقلال، آزادی، عدالت، پیشرفت و شناخت نظام سلطه نیازمند بسط تئوریک هستیم و از آنجا که کلان دیدگاه انقلاب اسلامی حرکت در مسیر ایجاد یک تمدن اسلامی بهمعنای ایجاد زندگی مبتنیبر تعالیم الهی در زمین است و این مهم نیازمند تولید فکر و پرورش نیروی انسانی موثر است؛ جریان دانشجویی میتواند از بهترین ظرفیتها برای کمک به انقلاب اسلامی در این جهت باشد و با نگاهی راهبردی به آینده انقلاب اسلامی و چشماندازی که باید در مسیر آن حرکت کند، با تشکیل بستری برای جلسات فکری همراه با مجموعههای حوزوی، در سال آینده زمینه گسترش فکر و بیان حرف نو در میدان اندیشه را فراهم کنند.
در حالی که جریان مقابل گفتمان انقلاب اسلامی با بهرهگیری از «جذابیت بیبند و باری» در امر فرهنگ بهدنبال گسترش ظرفیتهای خود در میان جوانان و دانشجویان است، جریان دانشجویی انقلابی هنوز نتوانسته در امر ایجابی، برنامهریزی مناسبی برای بهرهگیری از ظرفیتهای جذاب مشروع در امر فرهنگ و هنر از قبیل تئاتر، کاریکاتور، شعر، سرود، طنز و... کند و همچنان نیازمند یک نگاه تحولگرا در این خصوص است که با شجاعت در تصمیم و رویکردی آتش به اختیار بدون آنکه خود را معطل دستگاههای فرهنگی عریض و طویل ناکارآمد و دچار اختلال کنند، خود آستین همت بالا بزنند و برای پرورش نیرو در این خصوص فعال شوند تا با این ظرفیت بتوانند برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه، گامی موثر و رو به جلو بردارند.
یکی از مسائلی که جریان دانشجویی در شرایط امروز بیش از گذشته نیازمند ورود جدی، تخصصی، مطالبهگرانه و اصلاحگرانه جهادی در آن است، مباحث مربوط به امر اجتماعی است.