مجموع چنین مسائلی در کنار سیاستهای غلط اقتصادی و معیشتی که بهشدت مردم را در تنگنا قرار داده و فسادهای پیدرپی برخی و آقازادهمحوری در دولت، دست به دست هم داده تا نگاه مردم به دولت را تغییر دهد.
خبرنامه دانشجویان ایران: متین منتظمی*// یکی از مهمترین مقولههای قابلبررسی در دولتها نحوه رسیدگی و پاسخگویی به مردم است که همین مساله خود نگاههای سیاسی مهمی را میطلبد. از آنجا که سیاستهای دربرگیرنده مدیریت مردم متفاوت است، لذا برنامهریزی برای چنین امری بسیار بااهمیت خواهد بود.
بررسی پاسخگویی و رسیدگی به مردم از این لحاظ حائز اهمیت است که میتواند در راستای اقناع عمومی بوده یا سیاستهای دور زدن را در پیش داشته باشد. در وهله اول باید به این مساله پرداخت که آیا دولت با مردم خود روراست بوده یا خیر، چراکه پاسخ همین سوال ساده میتواند سیاستهای کلی دولت را در قبال مردمش مسیردهی کند.
از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم و دوازدهم چندین مولفه پیدرپی باعث شده اعتماد عمومی و درنهایت اقناع مردم نسبت به سخنان و سیاستهای دولت کاهش یابد.
توهین به مردم و منتقدان اولین مقولهای است که ضریب اقناع عمومی را توسط دولت کاهش میدهد. از نظر روانشناسی فردی که نتواند پاسخ منطقی به منتقدان خود بدهد، با چالشهای رفتاری بسیاری مواجه خواهد شد که یکی از آنها توهین و پرخاشگری به مردم و منتقدان خواهد بود که هرچه این میزان رفتار بیمنطق بالاتر رود، قطعا ضریب اعتماد مردم نسبت به حرفهای دولتمردان پایینتر خواهد آمد.
از طرفی عدم شفافسازی و اعتماد به مردم و محرمانه نگه داشتن مسائل مختلف باعث میشود فاصله عمیقی بین رابطه دولت و مردم ایجاد شود. زمانی که دولت خود را جدای از مردم نگه دارد و نخواهد با بطن جامعه ارتباط عمیق داشته باشد، به مرحلهای میرسد که نتواند در این میان با ارتباطات مردمی خود کشور را مدیریت کند و همین عامل باعث ایجاد سیاستهای غیرقابل قبولی میشود.
اما مهمترین مسالهای که رابطه دولت و مردم را کمرنگ کرده و باعث میشود افکار عمومی از دولت خود متاثر نشود، سیاسیکاریهایی است که دولت از مباحث اجتماعی برای لاپوشانی اشتباهات خود استفاده میکند. این مساله به قدری باعث انزجار در بین آحاد جامعه میشود که نهتنها مانع پذیرش سیاستهای دولت میشود، بلکه باعث ایجاد سدی محکم در برابر برنامههای دولت از طرف مردم خواهد شد.
با نیمنگاهی به وضعیت دولتمردان بهراحتی میتوان دید که مخفی نگه داشتن مسائل مختلف سیاسی از قبیل کرسنت، برجام و... که تاثیر مستقیمی بر معیشت ملت دارد و با لفظ محرمانهها عجین شده است، باعث میشود مردم عملا سیاستها و سخنان دولتمردان را نپذیرند. از طرف دیگر، توهین به منتقدان از زبان رئیسجمهور و سیاستهای یکی به نعل و یکی به میخ دولت باعث شده مردم نسبت به دولت اعتماد کمتری داشته باشند.
مجموع چنین مسائلی در کنار سیاستهای غلط اقتصادی و معیشتی که بهشدت مردم را در تنگنا قرار داده و فسادهای پیدرپی برخی و آقازادهمحوری در دولت، دست به دست هم داده تا نگاه مردم به دولت را تغییر دهد. این تغییر نگاه باعث شده مردم اکنون سخنی را از دولتمردان نپذیرند و عملا و به صورت جدی به مخالفت و اعتراض با این مساله بپردازند. دولت نیز نمیتواند پاسخگوی نیاز افکار عمومی بوده و شفاف با مردم سخن بگوید، چراکه این شفافیت میتواند منجر به حذف نیمی از دولتمردان در کابینه شود. همین سیاستها باعث شده است عدم اقناع عمومی شکل بگیرد و به نظر میرسد عدم اقناع مردم توسط دولت، برنامهها و سیاستها را بر هم بزند. البته در این میان باید به این سوال مهم پاسخ داد که چرا دولت نمیخواهد با مردم خود شفاف و روراست بوده و به آنها اهمیت بدهد.
* دبیرکل سابق اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان