اوضاعش بهتر شد تا اینکه در زمان خلیفه دوم، وقتی ایران فتح و کوفه را ساختند هشت قبلیه آمدند کوفه. خلیفه دوم شهر را چهار بخش کرد که هر کدام از انها یک رئیس قبلیه داشت که اشعث رئیس بخش کنده و ربیعه. و جایگاه بهتری گرفت. زمان خلیفه سوم فرمانده ای یک بخش سپاه را به او دادند و او نیز رفت آذربایجان را فتح کرد.
به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ یکی از کسانی که در مجموعه حکومت امیرالمومنین علی(ع) تاثیر قابل توجهی داشت و به دلایل مختلف کمتر به شخصیت او توجه شده است، اشعث بن قیس است. حجت الاسلام کاشانی در ماه رمضان امسال به نقش «نقش اشعث در تخریب حکومت امیرالمؤمنین علیه السلام» پرداخته است. مشروح بخشی از سخنرانی او در اولین جلسه به شرح زیر است: (در پایان صوت سه جلسه سخنرانی این خطیب آمده است.)
همیشه این فکر را فکر می کردم که حکومت امام علی(ع) یک حکومت شکست خورده است و همه حکومت ها نیز به همین سرنوشت دچار هستند، تا امام زمان بیاد اما با مطالعاتی که انجام دادم له خلاف این مسئله رسیدم.
حضرت امیر بدنبال احقاق حق بود و این مسئله را همیشه تاکید می کردند. امیرالمومنین از حکومت راضی بود و این را هم میگفت تا زمانی که جنگ شما را خسته کرد. حکومتی که داخلش جنگ جمل اتفاق افتاده، طلحه و زبیر و عایشه داشت اما امیرالمومنین از حکومت راضی بود. اما جنگ صفین عده ای را خسته کرد. در صفین اگر یک اتفاق می افتد دیگر اتفاقات بعد و صلح امام حسن و شهادت امام حسین نمی افتد. اگر در آن زمان یک نفر نبود اتفاقات بعد نمی افتاد و آن هم اشعث بود.
اشعث، از شاهزادگان یمانی است، سال نهم یا دهم هجری خدمت پیغمبر رسید با یک جمعی از یمنی ها مسلمان شد. چون شاهزاده بود پیغمبر او را محدود نکرد و به یمن برگشت. این مسئله در اواخر عمر شریف پیغمبر بود و اسلام به پیروزی و ثروت و قدرت رسیده بود.
یمنی ها را حضرت امیر به اسلام دعوت کرده بود و خود حضرت امیر سه مرتبه به یمن رفته بود. اشعث اسلام را آورد و پیغمبر هم فوت کرد. وقتی ابوبکر به خلافت رسید، دستور داد مالیات جمع کنند. که در این میان دعوا به پا افتاد. حتی منکر زکات شدند. و خلیفه اول دستور جنگ داد. جنگ آمد شروع شود اشعث دید سپاه اسلام دارد پیروز می شود، یک پیغام داد اگر یک امان نامه به من بدید من یک راهی بهتان می گویم که از قوم من را دستگیر کنید. یعنی خیانت کرد به قوم خودش.
طبیعتا سربازان خلیفه قبول کردند. یک لیستی تهیه شد ولی یادش رفت اسم خودش را بنویسد. سربازان خلیفه آمدند و قوم اشعث را دستگیر و کشتند و تعدادی را اسیر کردند. اشعث را گرفتند و نمی توانست حرفی بزند و گفتند اسمت در لیست نیست. و آوردنش پیش خلیفه اول. به خلیفه گفت اگر من را بکشی یک کینه ای در دل یمانی ها می گذاری و بیا یک قراردادی با هم بزاریم و خواهرت را هم به من بدهی. خلیفه اول قبول کرد و خواهر خود را به اشتث داد.
پس یک پیوندی با خلیفه زد. اوضاعش بهتر شد تا اینکه در زمان خلیفه دوم، وقتی ایران فتح و کوفه را ساختند هشت قبلیه آمدند کوفه. خلیفه دوم شهر را چهار بخش کرد که هر کدام از انها یک رئیس قبلیه داشت که اشعث رئیس بخش کنده و ربیعه. و جایگاه بهتری گرفت. زمان خلیفه سوم فرمانده ای یک بخش سپاه را به او دادند و او نیز رفت آذربایجان را فتح کرد و شد استاندار آذربایجان و بعد از اینکه خلیفه سوم کشته شد، امیرالمونین به حکومت رسید همه کارگزاران عثمان را عزل کرد.
ادامه در صوت زیر بشنوید: