به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ دامنه و اثر دومین پیروزی تاریخ ایران در جام جهانی که جمعه شب و مقابل مراکش به دست آمد تنها محدود به مستطیل سبز و فوتبال نمیشود؛ شادی خیابانی مردم با شعارهای ملی و میهنی پیام اجتماعی روشنی داشت. جامعهشناسان و تحلیلگران حوزه اجتماعی ابعاد مختلف این پیام را بررسی میکنند. با آثاری از پرویز امینی، حمیدرضا جلاییپور، عماد افروغ، حسین باهر، بهمن فروتن، سمیه محمودی و امانا... قراییمقدم.
شادی پس از فوتبال خط بطلانی بر تئوری فروپاشی اجتماعی
پرویز امینی، جامعهشناس و تحلیلگر سیاسی توضیحاتی درخصوص پیروزی جمعهشب تیم ملی فوتبال ایران در مقابل تیم ملی مراکش و شادی زایدالوصف مردم پس از این پیروزی و چرایی و چگونگی آن ارائه کرد.
پرویز امینی میگوید: «رخداد اجتماعی شبانگاه روز عید فطر (جمعه) از جمله معدود ایامی در چند وقت اخیر بود که یک ایران سراسر شاد را به «تجربه زیسته» همگانی ما تبدیل کرد.»
این استاد دانشگاه در ابتدای سخنان خود به تحلیل جامعهشناختی از مساله فوتبال در کشور و اهمیت آن پرداخت و اظهار کرد: «بخشی از شادی فراگیر و پرقدرت جمعهشب، ناشی از فضای فوتبالدوستی ایرانیهاست، به حدی که فوتبال در ایران از نظر اجتماعی هویتساز شده است. ایرانیها علاوهبر طبقه اجتماعی، عقاید، جنسیت یا زادگاه و مانند اینها، از طریق فوتبال نیز هویتیابی میشوند، چنان که دعوای آبی و قرمز مثل دیگر تفاوتها، جامعه را تقسیم هویتی میکند.»
وی با ارائه مثالی درخصوص مسابقه میان تیمهای همشهری گفت: «شهرآوردها خصوصا شهرآورد پایتخت و فضای کرکریخوانیِ قبل و بعد از بازی و همچنین فضای حاکم بر ورزشگاهها وجود این هویتسازی را نشان میدهد.»
استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه شاهد در ادامه گفتوگوی خود بیان داشت: «بخشی دیگر از این شادی ملی ناشی از اهمیت جام جهانی است که همواره حضور در آن یک آرزوی ملی برای ما ایرانیها بوده است. البته علاوهبر این در همین حوزه باید مساله دیگری را نیز مدنظر داشت. اهمیت سوم حوزه فوتبالی رخداد جمعهشب، به پیروزی بر حریفی قدر به نام مراکش برمیگردد؛ حریفی که موفقیت در مقابلش برای ما خیلی مهم بود و از همین رو این پیروزی در حد و اندازه بضاعت فوتبال ایران پیروزی مهمی تلقی میشود.»
پرویز امینی در بخش دیگری از اظهارات خود بر این نکته تاکید کرد که رخداد اجتماعی جمعهشب به مولفههای اجتماعی فوتبالی محدود نیست و توضیح داد: «بخشی از این طغیان بیمهار شادی در ایران و هر جای جهان که ایرانی وجود داشت، به جامعهشناسی «اکنونی» و «اینجایی» امروز ایران برمیگردد.»
وی درخصوص این گزاره مدنظر خود توضیح داد: «از حدود سال 88 جامعه ایران در پی حوادث انتخابات و پساانتخابات دچار نوعی قطببندی ناشی از تعمیق شکافهای اجتماعی چندگانه شد. این شکافها در هر انتخابات و هر اتفاق سیاسی و اجتماعی ولو ساده بازتولید و تعمیق میشد و فضای رسانههای جدید از توئیتر گرفته تا اینستاگرام و تلگرام و دیگر شبکههای فضای مجازی نیز دائما این آتش شکافها را داغ و تازه نگه میداشت. علاوهبر این، فشارهای اقتصادی و تلخیهای پربسامد و پرتکرار اجتماعی در این سالها به ایران و جامعه ایران شرایط خاصی بخشیده بود.»
امینی گفت: «این شرایط از فروردین 97 توسعه و تشدید پیدا کرد. خروج آمریکا از برجام و مرگ زودرس جسم و روح آن که به خطا از سوی دولت روحانی بهعنوان فتحالفتوح گشایشبخش مسائل کشور طرح شده بود، احساس منفی و ناامیدی را تشدید و تعمیق کرد. البته در همین شرایط به این نکته هم باید اشاره کرد که بیثباتی در فضای اقتصادی و انفجار اخیر در قیمت دلار، مسکن، طلا، سکه و... بر «دپرسی» جامعه افزوده و مردم را در شرایط سختتری قرار داده است، لذا در این شرایط جامعه بیش از همیشه تشنه موفقیت و پیروزی در هر حوزه و بخشی است.»
پرویز امینی با توجه به همین مساله تاکید کرد: «پیروزی ایران مقابل مراکش در بزرگترین و بااهمیتترین آوردگاه جهانی، پاسخی به این عطش همگانی برای یک موفقیت دلچسب و پرقدرت بود و از همین رو باید در درجه اول به فوتبال درود فرستاد و از آن تشکر کرد. در درجه بعد از فوتبالیستها و کادر فنی و مدیریتی فوتبال و... قدردانی کرد که این رخداد اجتماعی و شادیآفرین را رقم زدهاند.»
این پژوهشگر مسائل اجتماعی و سیاسی در بخش پایانی اظهارات خود خاطرنشان کرد: «این رخداد نشان داد فوتبال یک ورزش صِرف نیست، بلکه یک فناوری تولید امید، نشاط و انسجام است.»
امینی این مساله را اینچنین تشریح کرد که «این احساس پیروزی آنچنان همگانی بود که نهتنها اختلافات فوتبالی آبی و قرمز را زایل کرد، بلکه اختلافات استقلال- پرسپولیسی سیاسی و حتی فکری و زیستجهانی را نیز «هیچ» کرد. پیروزیای که برخلاف پیروزیهای سیاسی، یک طرف شاد و یک طرف آزرده و غمگین نداشت. پیروزیای که همه و تاکید میکنم همه ایرانیان در آن احساس پیروزی و خوشحالی داشتند.»
وی ادامه داد: «احساس موفقیت و انسجام در رخداد پیروزی در جام جهانی بهحدی بود که به رئیسجمهور اجازه داد از انزوا و سکوت ناشی از فشار انتقادهای چند وقت اخیر خارج شده و با ژست فعال و تصویر تماشای فوتبال در این رخداد مثبت اجتماعی مشارکت کند. مهمتر آنکه منتقدان و معترضان فراگیر اجتماعی او از طعنه و کنایه و پرداختن به نقدهای معمول به او صرفنظر کردند.»
پرویز امینی در پایان با اشاره به ظرفیتهای بزرگ جامعه ایرانی تاکید کرد: «رخداد اجتماعی پس از پیروزی ایران بر مراکش در جامعه ایرانی، در کنار اجتماع بزرگ مردم ایران در لیالی قدر و همچنین نماز عید فطر و حتی راهپیمایی روز قدس نشان داد تحلیلی که با عنوان «فروپاشی اجتماعی در ایران» از سوی برخی افراد بیان و تکرار میشود، چقدر غیرواقعبینانه و چقدر دور از واقعیت است. از دیدگاه من جامعهای که اسیر فروپاشی اجتماعی باشد نمیتواند چنین آفرینش اجتماعی بزرگی از انسجام، همدلی و نشاط باشد.» امینی گفت: «میلیونها انسان شبهای قدر شب زندهداری کردند، میلیونها ایرانی به نماز عیدفطر ایستادند و میلیونها نفر جمعهشب شادیهای خود از پیروزی تیم ملی را به صورت زائدالوصفی ابراز کردند، اینها همه سرمایههای اجتماعی بزرگ جامعه ایرانی است که همه کارشناسان باید به آنها اعتنا کنند و آن را در دستور کار خود قرار دهند، چراکه این گزاره با تحلیل فروپاشی نمیتواند میانهای داشته باشد.»
نمادی از غلبه نگاه ملی بر نگاه قومی
حمیدرضا جلاییپور گفت: «به نظر من شادی مردم بعد از برد تیم ملی دو علت دارد؛ علت اول این است که تیم ملی ایران 96 دقیقه جنگنده و محکم در عرصه بینالمللی ظاهر شد و به تیم حریف اشتباه را تحمیل کرد. در میان ناباوری همگان بازی مساوی با برد ایران تمام شد؛ ایران صدرنشین در گروه خود شد و این خوشحالی همه را رقم زد.»
این استاد جامعهشناسی همچنین افزود: «این شادی یک علت جامعهشناختی هم دارد. مدتی است که فشارهای زیادی به ایران تحمیل شده است. یکی از دلایل این فشارها ائتلاف شیطانی ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان علیه ایران است. ائتلافی که پول زیادی هم مصرف کرده است و از طریق رسانههای پرقدرت ماهوارهای هزینههای بسیاری میکنند. هدف از این فشارها این است که جامعه ایران را ناامید کنند. در این فضای ناامیدسازی و در فضایی که فقط مشکلات برجسته شده است، این پیروزی مورد نیاز جامعه بود که به وسیله این ابراز شادی عرق و تعصب ملی خود را به دنیا نشان دهد.»
وی با اشاره به شادی سراسری مردم در شهرهای مختلف، خاطر نشان کرد: «حتی در شهرهای کوچک مرزی مانند جلفا، هم مردم با پرچم ایران به خیابانها آمدند و خط بطلانی بر همه نظرات سوءپانها کشیدند.»
عضو شورای مرکزی حزب اصلاحطلب اتحاد ملت تاکید کرد: «در چنین بستری که کشور تحت فشارهای مختلفی است، این شادی خیلی به چشم میآید و واقعا هم ارزش دارد که به چشم بیاید. این شادی نتیجه کار یک ملت است و به دولت یا یک یا چند حزب سیاسی ربطی ندارد. تنها یک ملت میتواند چنین همایش جمعی شادی را نشان دهد.»
دکتر جلاییپور همچنین یادآور شد: «اگرچه مردم از پیروزی تیم ملی خودمان بسیار خوشحال شدهاند ولی به دلیل اقداماتی که عربستان علیه ایران انجام میدهد و خریدهای نظامی گستردهای که علیه کشورمان انجام داده است باعث شده که شکست سنگین عربستان نیز بر این شادی بیفزاید. جامعه نیاز به خوشحالی داشت و این شادی را تیم ملی ایران ساخت. البته تیم والیبال ما هم بسیار خوب بازی کرده و قهرمان جهان را سه ست شکست داده است.»
عضو گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه اینگونه شادیها از نمادهای حرکت ملی محسوب میشود، افزود: «همانگونه که هشت سال دفاع از کشور، نماد ملی بود، در دفاع مقدس شاهد بودیم که فردی از زاهدان به کرمانشاه میرفت و در جبهه میجنگید، فردی که ارمنی بود از تهران میرفت و در جبهه مبارزه میکرد. یا مثلا زلزله باختران نماد ملی حرکت ایرانیان بود که راهها به خاطر کمکهای مردمی بسته شد. این شادی هم نماد و حرکت ملی بود که اتفاق افتاد.»
وی این شادی را باعث پیوند میان ملت خواند و تصریح کرد: «بهرهبرداری از این شادی و نماد ملی این است که پیوند میان ملت تقویت شود. در هیچ جای دنیا چنین نیست که مردم تا این اندازه به راحتی باهم وفاق داشته باشند. تا آنجا که مثلا مردم در تبریز با موسیقی عربی یا کردی شادی میکردند و نشان میداد تا چه اندازه نگاه ملی فارغ از نگاه قومیتی وجود دارد.»
حمیدرضا جلاییپور در نهایت تاکید کرد: «اینکه تا چه حد این شادی و امید در بین مردم ماندگار باشد به تدبیر کشورداری بازمیگردد. امیدواریم با توجه به مشکلاتی که جامعه ایران دارد، حکمرانان زودتر تصمیمات پخته بگیرند.»
فرصتی برای پرکردن شکافهای اجتماعی
پروفسور حسین باهر جامعهشناس و استاد دانشگاه: پس از برد ایران مقابل مراکش در مسابقات جام جهانی فوتبال بسیاری از مردم در شهرهای مختلف به خیابانها ریختند و به جشن و پایکوبی پرداختند. مردم شادی کردن را دوست دارند و علاقه دارند این کار را انجام دهند. آنها خواستار دو چیز هستند؛ اول شادی و دوم ابراز شادی. خواسته مردم بیشتر شادیهای عمومی است، چراکه شادیهای فردی را خودشان نیز به تنهایی میتوانند خلق کنند، اما شادیهای عمومی برای آنها لذتبخشتر است.
شادی عمومی موجب حفظ و حراست و همت قومی ملت و مملکت میشود؛ در طول تاریخ نشان داده شده که مردم ایران در دو موضوع همبستگی و دلبستگی دارند؛ اول در مقابل دشمن مشترک که احتمال خصومتهای داخلی و خارجی دارد و دوم در مقابل دوست مشترک که همان شادیهای اکتسابی است و پیروزی در میدانهای ورزشی از جمله همین بازی اخیر ایران با مراکش از نمونههای بارز این شادمانی اکتسابی بهشمار میرود.
پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در اولین مسابقه خود در جام جهانی فوتبال باعث وحدت ملی میشود و موضوعی که وحدت ملی را به همراه داشته باشد، میتواند در پرکردن شکافها و خلأهای اجتماعی تاثیر بسزایی داشته باشد؛ از یک پرچم و سرود ملی گرفته تا پیروزی در میدانهای افتخار و کسب جوایز بینالمللی از سوی دانشمندان و هنرمندان.
موضوعاتی از این دست که به آن اشاره شد، تسهیلکننده وحدت ملی است و در پرکردن خلأها میتواند نقش بسزایی داشته باشد.
این شادمانی آثار ماندگاری دارد
امانالله قراییمقدم، جامعهشناس و استاد دانشگاه شهید بهشتی ازجمله جامعهشناسانی است که در باب شادمانی اجتماعی حرفها دارد برای شنیدن که در ادامه مشاهده خواهید کرد:
پیروزی ایران مقابل مراکش اثر روانی عجیبی بر جامعه داشت. این شادمانی از منظر اجتماعی چطور قابل ارزیابی است؟
شادمانی شکلگرفته در پی پیروزی تیم فوتبال ایران برابر مراکش برخاسته از یک نوع هویت ملی است. برخی مسائل وحدت ملی را بهبود میبخشند و تقویت میکنند و بهاصطلاح دوام میدهند. یکی از این مسائل ورزش است چراکه ورزش مسالهای ملی است. ورزش مساله هویت و اعتبار ملی ایران است، نه تعارضات و اختلافات داخلی. اینجا مساله ملی است. بنابراین ملت چون در مقابل یک ملت دیگری قرار گرفتهاند اینچنین رفتاری را نشان میدهند. تمام ملتها اینچنین هستند. بنابراین برای اینکه وحدت خود را نشان دهند و برای اینکه بگویند برای من ایران مهم است و اینکه انسجام اجتماعی خود و بهاصطلاح هویت ملی خود را که دلبستگی به ایران و ایرانی است نشان دهند، اینگونه شادمانیها، پایکوبیها و تظاهرات اجتماعی را دارند که به آنها جماعت شاداب و غوغا میگوییم چون یک پیروزی ملی به دست آمده است. بنابراین از صمیم قلب و از تهدل میخواهند این شادمانی را به معرض نمایش بگذارند. این مساله تنها مربوط به کشور ما نیست؛ در تمام کشورها این مساله دیده میشود. این موضوع عامل نوعی پیوستگی، وابستگی و انسجام اجتماعی است.
اینهاست که هویت ملی ما را تقویت میکند و به آن بها میدهد. اینجا مساله سبقتجویی و رقابت است ولی در اینگونه مسائل، پیوندهای اجتماعی و سرمایه اجتماعی بالا میرود. این سرمایه اجتماعی پایدار و عامل دوام و بقای جامعه است.
این مساله بسیار مهم است. این شادمانی مربوط به تهران نبود بلکه در شهرستانها و استانهای دیگر هم این مساله وجود داشت. به آنها که دم از گسستگی جامعه میزنند، دم از این میزنند که اگر با مشکل مواجه شویم جامعه پاره میشود و جدایی صورت میگیرد، نشان میدهد که ملت ایران وقتی موضوعی مربوط به هویت ملی و کشور و سرزمینشان باشد، به این چیزها فکر نمیکنند. این خیلی مهم است و نشان میدهد نگاه کسانی که میگویند که اگر مشکلی ایجاد شود برخی قومیتها جدا خواهند شد، نادرست است.
بعضا گفته میشود جامعه ایران جامعه غیر شاد و افسردهای است. با وجود این گزاره چطور میشود چنین سطحی از شادمانی در پی یک پیروزی در مسابقه فوتبال بروز پیدا کند؟
این نوع واکنش نسبت به عملکرد مسئولان هم هست. زمانی هم که ایران مقابل استرالیا به پیروزی رسید مردم به خیابانها ریختند. بالاخره مردم برای اینکه نشان دهند هم اعتراض دارند و هم شادیهای سرکوفت شده خود را بروز دهند، اینچنین رفتار میکنند.
این نوعی واکنش به غمبارگی است. واکنش به این است که دائما غمپراکنی در جامعه وجود دارد. این اعتراض به نبود شادی و نشاط در جامعه است، نوعی اعتراض به یأسپراکنی، غمپراکنی و دلهرهآفرینی.
فکر میکنید تاثیر این شادمانی مقطعی و گذرا است یا میتواند اثرات دائمی و بلندمدت داشته باشد؟
به نظرم میتواند اثرات ماندگاری داشته باشد. این یک نوع آموزش به کسانی است که غمپراکنی و یأسآفرینی میکنند و اینها را به فکر وامیدارد که جامعه به شادی و نشاط نیاز دارد. جامعه منتظر فرصت است که هر زمانی موقعیت یابد این نیاز به شادمانی را بروز دهد. این موضوع حامل هشداری برای مسئولان است که بهخاطر داشته باشند جامعه به شادی نیاز دارد.
اگر در این جماعت غوغا که در حرکت است لیدرهایی وارد شوند و هدایت آن را در جهت اهداف و اغراض خاص به دست گیرند، ممکن است به اعتراضات خیابانی هم منجر شود و در پی آن ممکن است موضوع بعد سیاسی پیدا کند. بنابراین چنین رخدادهایی چشم و گوش مسئولان را باز میکند و نیاز به تغییر در رفتار آنها را نشان میدهد. با این وصف باید گفت این موضوع حائز ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است و آرامش روحی و روانی برای جامعه به ارمغان خواهد آورد.
فارغ از پیام این موضوع به مسئولان و گروههایی که از آنها یاد کردید، به تعبیر شما با وجود کثرت مشکلات معیشتی، اقتصادی، اجتماعی و... اثر این قبیل شادمانیها در جامعه میتواند ماندگار باشد؟
مشکلات مردم در جای خود وجود دارد و به قوت خود باقی است؛ اما ماندگاری اثراتی این دست شادمانیها بستگی به این دارد که عوامل تولید آنها نیز تداوم داشته باشد. مسائل اجتماعی جامعه در یک لحظه ایجاد نمیشود و در یک لحظه هم از بین نمیرود؛ یک پروسه درازمدت است و جامعه به تدریج این فرآیند را طی میکند.
مشکلات اقتصادی و معیشتی بحث دیگری است که وجود دارد ولی در عین حال این شادی دارای فرآیندی متغیر و تندشونده است، حرکت میکند و گسترش پایکوبیها و شادیها و سرعت پذیرش آنها در جامعه افزایش پیدا میکند.
پیروزی مقابل مراکش تلخی شرایط اقتصادی را از بین برد
بهمن فروتن کارشناس فوتبال: در یک ماه اخیر هر کارشناسی و هر برنامه ورزشیای که میدیدیم یک امتیاز گرفتن در گروه ایران را کاری غیرممکن جلوه میدادند و مهمتر اینکه یک تیم آسیایی مثل عربستان با پنج گل مغلوب روسیه شد. از پیروزی ایران مردم خوشحال شدند و شرایط بد اقتصادی یکی دوماه اخیر را که خیلی سخت بود، فراموش کردند. این برد و کسب سه امتیاز بعد از 20 سال بسیار شورانگیز بود و خیلی هم در جامعه تاثیر مثبتی داشت. قطعا این برد را اگر تیمهای دیگر مثل فرانسه، آلمان، انگلیس، بلژیک یا برزیل کسب میکردند، مردم کشورشان اینگونه شادی نمیکردند، حتی کشورهایی مثل آلمان و برزیل، بعد از فتح جامجهانی هم در سطح خیابانها این چنین شادی نمیکنند. مردم ما با فوتبال زندگی میکنند. معمولا کشورهایی که در جامهای جهانی حضور همیشگی ندارند، نتایج خوبی هم کسب نمیکنند. در واقع بردی که همیشگی نباشد در روحیه مردم تاثیر دارد و در کل باید گفت که شب اول در فضای جامجهانی روسیه، اتفاقات خوبی افتاد. از یک طرف عربستان باخت و این یک نوع خوشحالی برای ایرانیها داشت. هر چند مردم کشور عربستان یک جوری سرخورده شدند اما این باخت بیشتر از آنکه از نظر فنی شکست برای این کشور محسوب شود، شکست سیاسی بود. آن هم در حضور ولیعهد این کشور که برای مشروعیت بخشیدن به قدرت پوشالیاش در جامجهانی حضور یافته بود. در طرف دیگر این قضیه اما این فضا برای مردم ما خیلی خوب بود. با این وصف باید بدانیم در دو بازی آینده چه اتفاقهایی صورت میگیرد. هر چند فکر میکنم مردم ما شاد و از ملیپوشان راضی شدهاند.
امروز کشور حالش خوب نیست و نیازمند این پیروزی بود
عماد افروغ، جامعهشناس و استاد دانشگاه با ارزیابی جامعهشناسانه از مساله فوتبال در ایران گفت: «فوتبال یک بازی خاص و دستهجمعی همراه با یک شور و هیجان خاص است. این شور و هیجان در بازیهای جام جهانی در واقع به اوج خودش میرسد و از این لحاظ جایگاه مهمتری میان مردم جامعه پیدا میکند.»
وی در توضیح این گفته خود بیان کرد: «به عبارتی جام جهانی را میتوان یک نبرد بینالمللی یا بین ملتهای مختلف دانست؛ نبردی مهم و البته غیرمسلح. در بسیاری از کشورها، در زمان برگزاری فوتبال یا مسابقهای در این سطح، شهروندان آن کشورها، کریهای گوناگونی برای یکدیگر میخوانند. یادم هست در زمان مسابقه ایران و بوسنی، من در بوسنی حضور داشتم، آن موقع به یک فروشگاه رفتم و وقتی فروشنده فهمید من ایرانی هستم، پرسید بازی را چند – چند پیشبینی میکنی؟ گفتم: ما برنده هستیم. در جواب من فروشنده گفت: فکر میکنم شما دو- یک میبازید. در آن لحظه کمی هم خندیدیم. اتفاقا آن زمان پیشبینی آن فروشنده اهل بوسنی درست از آب درآمد و ما باختیم، ولی بههرحال فوتبال باعث تعامل ما شده بود.»
عماد افروغ در ادامه تحلیل خود افزود: «نکته قابلتأمل دیگری که میخواهم بگویم این است که فوتبال به نظرم یک هیجان کاملا طبیعی است و لذا نباید با تفاسیر سیاسی آن را از حالت واقعی خود خارج کرد. از این رو جمعه شب هم با بازی فوتبال ایران و مراکش و پیروزی ایران ملت شاد شدند و حتی من بلافاصله گفتم این عیدی خداوند به ایرانیان روزهدار بود، چراکه معتقد بودم جامعه نیاز به شور و هیجان داشت.»
این پژوهشگر اجتماعی در توضیح چرایی این نیاز به گفت: «به کشور نمیتوان به صورت فانتزی نگاه کرد و لذا باید بگویم که به لحاظ جامعهشناختی، کشور وضع خوبی ندارد. البته در اینجا حالا بحث تهدیدها و تحریمها را نمیخواهم مطرح کنم، چنانکه اگر به آرشیو اظهارات و نظرات من هم نگاه کنید، مدام گفتهام این دست اتفاقات همگی برای ما فرصت هستند.»
افزوغ توضیح داد: «فارغ از هرگونه تحلیل سیاسی و به میان کشیدن اینگونه نظرات، امروز کشور حالش خوب نیست، بهلحاظ وضع اقتصادی حالش خوب نیست، به لحاظ فرهنگی حالش خوب نیست، به لحاظ اعتماد فیمابین دولت و ملت حالش خوب نیست و در این شرایط جامعه نیازمند شرایط بهتری است، نیازمند شادی و نشاط بیشتری است. من بحثم این است که کشور از لحاظ اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حال خوبی ندارد و این اصلا ربطی به خارج از مرزهای ایران ندارد. ببینید، من همیشه گفتهام تحریمها و تهدیدها فرصت هستند، ولی ما از این فرصت خوب استفاده نمیکنیم و این موضوع مربوط به این دولت و آن دولت نیست. در سالهای گذشته ما نتوانستهایم آنطور که باید و شاید کشور را ذیل گفتمان انقلاب اسلامی منظومهای اداره کنیم و البته گفتمان انقلاب اسلامی هم فقط سیاسی نیست. البته نگاه تقلیلگرایانه به سیاست خودش یک بیماری است، ولی با در نظر داشتن همین مساله، وقتی ما بحث میکنیم، فقط منظورمان در واقع سیاست نیست، سیاست یکی از ابعاد نگاه گفتمان است.»
استاد دانشگاه تربیت مدرس اضافه کرد: «به هر حال نشاط و شادی بعد از پیروزی ایران در مقابل مراکش طبیعی است و باید آن را برای مردم مخصوصا در جام جهانی روا بداریم. نباید در این مقطع تفسیرهای آنچنانی از این واقعه کنیم و مثلا بگوییم فوتبال پدیده امپریالیستی است و... .»
عماد افروغ در تکمیل اظهارات خود با اشاره به اینکه فوتبال و شادی بعد از آن هم یک واقعیت قابلتحلیل است، گفت: «از طریق فوتبال میتوان قهرها را به آشتی تبدیل کرد و حتی ارتباطی بین همه انسانها در سراسر جهان گرفت. اگر از این زاویه به ماجرا نگاه کنیم و کار به مسابقه نداشته باشیم، همین که یک ایرانی به خارج از کشور میرود و افراد غیرایرانی را میبیند و بحث و اظهارنظر میکند، گونهای از تعامل صورت گرفته است. در جام جهانی هم، ارتباطی گسترده و قوی بین انسانها برقرار میشود و لذا این اتفاق بهعنوان یک فرصت خوب قابلارزیابی و شناسایی است، چراکه ما میخواهیم و دوست داریم همه ساکنان جهان با هم مراوده و تعامل داشته باشند ولو برای مدت کوتاه، مثلا یک هفته یا یک ماه که همدیگر را میبینند و گفتوگو میکنند و با سلایق هم آشنا میشوند. در این شرایط است که تازه متوجه میشوند اقوام مختلف چقدر با هم اشتراکات مختلف دارند و دغدغههایشان با هم مشترک است، این در حالی است که بعضیها میخواهند روی تفاوتها تاکید کنند و انگشت بگذارند.»
افروغ افزود: «ما نیاز به این مسائل و بسترهای طبیعی، مراودهها و تعاملات داریم. اگر از این زاویه نگاه شود، به هرحال بازتابی هم دارد. البته کشوری که هویت ملی دارد، وقتی یک پیروزی ملی به دست میآورد، شاد میشود و وقتی یک شکست به دست میآورد، غمگین میشود. صادقانه باید بپذیریم که اگر باخته بودیم غمگین بودیم، اما پیروز شدیم و شاد شدیم. بالاخره شادی هم بخشی از حیات است و میتواند یک انرژی مثبت برای مردم باشد. به هرحال نفس بروز یک هیجان ملی امری طبیعی است؛ مخصوصا در هنگامه برگزاری مسابقات جام جهانی.»
این پیروزی شکافهای اجتماعی را پر کرد
سمیه محمودی، جامعهشناس و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با اشاره به شادی عمیق شکلگرفته در پی پیروزی تیم ملی ایران بر مراکش در جام جهانی گفت: «خیلی از افراد وقتی در خیابان راه میروند، به یکدیگر توجهی ندارند، ولی وقتی اتفاق جمعی، شادی جمعی و حرکتی که ملی است، رخ میدهد باعث میشود افرادی که نسبت به هم بیتفاوت بودند، با هم همگرایی داشته باشند.»
وی افزود: «در چنین شرایطی اینها یک نقطه اتصال به هم پیدا میکنند و این باعث تعامل و همگرایی افراد با یکدیگر شده و به نوعی یک احساس مشترک در بین این افراد ایجاد میشود، در صورتی که قبلا چنین چیزی ایجاد نشده است.»
نماینده مردم شهرضا در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه غرور ملی که ایجاد شده باعث وفاق ملی خواهد شد، گفت: «شادیهایی که بعد از پیروزی ایران شاهد آن بودیم، در تولید انرژی اجتماعی بسیار تاثیرگذار بود. یعنی شرایط اجتماعی و آن یأس و ناامیدی که بسیاری در جامعه به آن دامن میزنند، با یک برد تیم ملی کنار زده میشود و انرژی و وفاق اجتماعی ایجادشده نوعی سرمایه اجتماعی را برای کشور تولید میکند.»
محمودی یادآور شد: «این شادیها بسیار مهم هستند، چون روح جمعی را ایجاد میکنند. اینجا حرکت فردگرایانه وجود ندارد و اینجاست که حرکت جمعگرایانهای ایجاد میشود. این از منظر جامعهشناسانه اهمیت دارد.»
وی ادامه داد: «اگر این شادیها در کشور وجود داشته باشد، مسلما افسردگی، فناطلبی و ناهنجاری در جامعه از بین خواهد رفت. کشورهای دیگر هم هستند که خود دنبال این هستند که شادیهایی را ایجاد کنند؛ شادیهای اجتماعی را که مربوط به همه باشد، ایجاد میکنند تا بتوانند سرمایههای اجتماعی خود را تقویت کنند.»
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس خاطرنشان کرد: «پیروزیای که برای تیم ملی حاصل شد، سبب شد وفاق اجتماعی و سرمایه اجتماعی تقویت شود. کشور و نظام ما متکی به سرمایههای اجتماعی و اعتماد مردم است و نیازمند آن است که این نوع اتفاقات در جامعه تقویت شود.» محمودی با بیان اینکه متاسفانه مدت زیادی بود که مردم ایران این شادی ملی را تجربه نکرده بودند، گفت: «این مساله باعث ناامیدی بین مردم شده بود و بسیاری دلمرده و دلزده شده بودند. پیروزی تیم ملی فوتبال ایران باعث شد یک روحیه قوی بین مردم ایجاد شود و این سبب همبستگی بین مردم شده است.»
وی با ابراز امیدواری نسبت به حفظ این سرمایههای اجتماعی و استفاده بهینه از آنها گفت: «آثار این شادی و امید میتواند ماندگار باشد، لذا باید شادیهای اجتماعی ایجاد کنیم. برد تیم ملی برای ما غرورآفرین بود، ولی بحث حفظ شادی تنها برای ورزش نیست. میتوان در زمینههای اجتماعی دیگر نیز شادیهای اجتماعی ایجاد کرد و آن روح جمعی را در مردم به وجود آورد.»
وی با اشاره به آنکه همه مردم با هر نوع نگاه و سلیقهای شاد بودند، ضمن تاکید بر نقش چنین شادیهایی در پر کردن شکافهای اجتماعی گفت: «مسائل و مشکلات را نباید جناحی دید. شادیهایی را میتوانیم در کشور نام ببریم که نفع آن به همه میرسد و کاری به این نداریم که در کدام مقطع سیاسی این اتفاق رخ داده است. در این شادی مشارکت و سرمایههای خود را حفظ کنیم.»
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس ادامه داد: «اگر بتوانیم وفاق و همدلی و وحدت را ایجاد کنیم، مسلما آن فاصلهای را که بین گروهها و جناحهای مختلف رخ داده است، میتوانیم پر کنیم.»
محمودی ایجاد تفرقه در شرایطی که کشور در حوزه سیاست خارجه اوضاع خوبی ندارد و شاهد نقض برجام و تحریمها هستیم را به گل به خودی بازیکن مراکش تشبیه کرد و گفت: «سعی کنیم گل به خودی نزنیم و وحدت را حفظ کنیم. کشور ما نشان داده که در موضوعات مختلف در زمانهای مختلف همدل و یکصدا است. این همدلی و یکصدایی خود را داشته باشیم و مطمئنا هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی میتوانیم به خوبی عمل کنیم.»
منبع: فرهیختگان