به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ ساعاتی پیش شش فعال سرشناس اصلاحطلب طی بیانیهای که مخاطبش در ظاهر ناشناس است، ضمن تأیید و حمایت از راهکارهای ۱۵گانه پیشنهادی سیدمحمد خاتمی، به ارایه راهکارهایی برای برون رفت کشور از شرایط موجود پرداختند.
در بخشهایی از این بیانیه چنین آمده است: «علیرغم افزایش قابل ملاحظهٔ اشتغال در دولتهای یازدهم و دوازدهم در مقایسه با عملکرد در حد صفر دولت قبلی در این زمینه، به علت بالا بودن آمار نیروی جدید متقاضی کار، دولت کماکان قادر به حل معضل بیکاری نیست. با اتخاذ مواضع و برخی اقدامات تنشآفرین و ماجراجویانه از یک سو و روی کار آمدن ترامپ و قدرت گرفتن افراطیون جمهوریخواه در آمریکا از سویی دیگر دور جدیدی از همافزایی متقابل تندروی در دو کشور شکل گرفت و با اعلام خروج آمریکا از برجام این فرصت تاریخی برای سرمایهگذاری و حل مشکلات اقتصادی کشور عملاً از دست رفت و استقبال کشورهای خارجی و سفر هیئتهای متعدد اقتصادی اروپایی، ژاپنی، کرهای و ... در ماههای اولیه پس از امضای برجام عملاً به عقد قرارداد با شرکت توتال و توافق خرید چند صد هواپیمای مسافربری محدود شد و چنان که پیشبینی میشود با کاهش صدور نفت در ماههای آینده اوضاع اقتصادی کشور نامطلوبتر از گذشته خواهد شد.»
این بیانیه را میتوان ادامه ژستهای مردم دوستی اصلاحطلبانی دانست که در پنج سال گذشته با تمام توان به حمایت از برنامههای روحانی پرداختند و حالا با مشاهده واکنش منفی افکار عمومی به حمایت آنها، سعی میکنند با چنین ژستهایی از این فشار رهایی یافته و سرمایه اجتماعی خود را برای انتخابات ریاستجمهوری بعدی ذخیره کنند. بنابراین محتوای تکراری این بیانیه را نباید زیاد جدی گرفت.
بیشتر بخوانید// خاتمی تمام شد!
اما چرا چنین بیانیهای و آنهم توسط این افراد منتشر شده است؟
پاسخ به این سوال را باید در دستهبندی درون جبهه اصلاحات جستجو کرد. جناحی به رهبری سعید حجاریان و به مدیریت فکری محمدرضا تاجیک از مدتها پیش به فکر تجدید ساختار اصلاحات برای خروج از بن بستهای این جبهه سیاسی هستند. جناحی که استراتژی «هسته سخت اصلاحات» را برای عملیاتی کردن این خروج تئوریزه کردهاند. بر این اساس جمعی از نخبگان اصلاحطلب به جنب و جوش درآمده اند تا بتوانند برای انتخاب مصادیق یا کاندیداهای خود در انتخابات آتی مجلس فکر بهتری کنند تا نتایج حاصله از هزینهکرد برای لیستهای انتخاباتی با پرچم اصلاحطلبی برایشان دلچسب باشد. تاکتیک «پارلمان اصلاحات» که چندیست شنیده میشود هم راهکاری برای اجرای این استراتژی است، پارلمانی که قرار است شورای نگهبان اصلاحات باشد تا لیستهای انتخاباتی بعد از تایید یک هسته خاص منتشر شود. ایجاد مکانیزمی چنین سفت و سخت نیازمند دو ابزار مهم است. اول ساختار مناسب با اجرای مکانیزم و دوم حذف موانع کاریزماتیک. ساختار نوین درون اصلاحات بشدت ضد فردگرایی و البته محفلی خواهد بود تا بتواند به سرعت نظر خود را تا پایین تر سطوح انتقال داده و عملیاتی کند. اما مانع دوم مستقیما به حضور افرادی همانند خاتمی مربوط است. اصلاحات در این دو دهه یاد گرفته که خاتمی اهل ریسک سیاسی نیست و از سوی دیگر به علت بدنامی های گسترده افراد منتسب به این جریان که البته توان مقابله و برخورد با آنها را نداشته بشدت ضعیف شده و توان اقناع بدنه اجتماعی خود را از دست داده است. پس باید هر فردی حتی خاتمی فدای ساختاری متصلب شده تا با حذف فرد کاریزما ساختار از بین نرود.
بیشتر بخوانید// اصلاحات حذف «خاتمی» را کلید زد
در مقابل اما جناحی که میتوان آنها را طیف بارانی (اهالی و منتسبان بنیاد باران) دانست همچنان خاتمی را یک سرمایه اجتماعی میداند که میتواند در بزنگاهها اصلاحات را از بحران مشارکت عمومی نجات دهد. براساس نظر این جناح، محمد خاتمی برند اصلاحات است و سالها برای زنده نگه داشتن آن تلاش شده و اگر این برند به هرنحوی صدمه ببیند بدنه جوانان و معتدل جبهه اصلاحات دچار ریزش خواهد شد. به عنوان مثال در جریان شکلگیری شورای عالی هماهنگی جبهه اصلاحات مشاهده کردید که خاتمی را نه به عنوان رییس این شورا که به عنوان پدر معنوی معرفی کردند تا از صدمات احتمالی خطای عملیاتی اصلاحات به حیثیت خاتمی جلوگیری شود.
جواد امام، بهزاد نبوی، محمد سلامتی، محسن آرمین، مصطفی تاجزاده، فیض الله عرب سرخی، محمد کیانوشراد، عبدالله ناصری، و علی باقری همگی به این طیف منسب هستند. بنابراین باید گفت بیانیه این شش نفر که ابتدایش با تایید راهکارهای طنزگونه خاتمی شروع شده است، تلاش برای احیای حیثیت سیاسی رییس دولت اصلاحات است. قبلا گفته شد که شروط ۱۵ گانه، پوست موز اصلاحات زیر پای خاتمی شد. واکنشهای مردم به این شروط را باید در یک کلمه خلاصه کرد، فحش. اینکه خاتمی چرا در این شرایط اقتصادی حساس چنین شروط سیاسی مطرح میکند نشاندهنده فریب وی است. فریبی که سرانجام آن تمسخر سیستماتیک رییس دولت اصلاحات و حذف وی از افکار عمومی است. خاتمی برای هسته سخت اصلاحات دیگر یک سرمایه اجتماعی کاریزماتیک محسوب نمیشود و مدتی است که به یک مهره هزینهزا تبدیل شده است.
بیشتر بخوانید// زیرپاکشی مشکوک اصلاحطلبان
بیانیه این افراد را زیاد جدی نگیرید. این شش نفر در دعوای درون جبههای، در کنار خاتمی ایستادهاند تا شاید حذف خاتمی به تاخیر بیفتد، وگرنه چرا نام سعید حجاریان، محمدرضا تاجیک، علیرضا علویتبار، عباس عبدی و افرادی از این دست در این بیانیه نیست؟
تاریخ حیات سیاسی خاتمی تمام شده و این حمایت ها نمیتواند در مقابل واقعیتهای سیاسی و اجتماعی جامعه در نسبت با جبهه اصلاحات زیاد دوام بیاورد. پس این بیانیه را زیاد جدی نگیرید.
* گزارش از سعید درویشی