اگرچه حسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی ایران در همان اوایل ماجرا دوشنبه ۱۵ مرداد با اشاره به بررسی موضوع اعلام کرده که ناپدید شدن 6 کودک در جریان تخریب آلونکهای مهاجران بلوچ پاکستانی صحت ندارد و آن را «کذب» خوانده است ولی همچنان انتشار گزارشهای میدانی از این منطقه در فضای مجازی، این مطالبه جدی را ایجاد کرده که مسئولان مربوطه در مواجهه با این قضیه به شکل جزئیتری پاسخگو باشند.
خبرنامه دانشجویان ایران: معین احمدیان*// مردم ایران در تمام این سالها، با اندکی بالا و پایین - پایینش در سالهای اخیر و بالایش در سالهای انقلاب و جنگ- میزبانان بهتری نسبت به بقیه مردم دنیا در مورد مهاجران بودند؛ اما سیاستهای دولتی در مورد مهاجران، برخوردهای نیروهای خاص و سیاستگذاریهای نادرست تعدادی از دولتها، تصویر ایران را در ذهن مهاجران اندکی نامساعد ساخته است.
چند روزی است که خبرهای ناخوشایندی از برخورد زننده ماموران انتظامی با خانواده شیعیان پاکستانی در منطقه قوچ حصار شهرری، توسط فعالان فضای مجازی منتشر میشود؛ خبرهایی که همراه با گزارشهای میدانی است و به واقعهای اشاره دارد که نیمهشب چهارشنبه دهم مردادماه اتفاق افتاده است؛ در پی اجرای طرح ضربتی جمعآوری اتباع غیرقانونی و تخریب کپرهای مهاجران پاکستانی منطقه «قوچ حصار» شهرری، تعدادی از کودکان بلوچ پاکستانی به دلایل نامعلومی ناپدید شدند. براساس این اظهارات در فضای مجازی، رفتار ماموران تند بوده است و خانهها یکبهیک ویران و با غلتکها صاف میشوند.
اگرچه حسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی ایران در همان اوایل ماجرا دوشنبه 15مرداد با اشاره به بررسی موضوع اعلام کرده که ناپدید شدن 6 کودک در جریان تخریب آلونکهای مهاجران بلوچ پاکستانی صحت ندارد و آن را «کذب» خوانده است ولی همچنان انتشار گزارشهای میدانی از این منطقه در فضای مجازی، این مطالبه جدی را ایجاد کرده که مسئولان مربوطه در مواجهه با این قضیه به شکل جزئیتری پاسخگو باشند.
گفته میشود که فعالان دانشجویی ازجمله افرادی بودند که از روزهای آغازین وقوع چنین حادثهای، در مطالبه از مسئولان این واقعه ورود کردند. روز شنبه 13 مرداد عدهای از فعالان دانشجویی روانه منطقه و مطلع شدند که با گذشت چهار روز از شب واقعه، تعدادی از کودکانی که به داخل کانال آبها و لای گندمزارها فرار کردند، هنوز پیدا نشدهاند. عدم پاسخگویی دقیق در فضای رسانههای کشور نسبت به این واقعه و هراس از تکرار آن، باعث سرگردانی مهاجران دیگر حاضر در این منطقه شده است.
شیعیان پاکستانی با اصرار از دانشجویان میخواهند که پیام آنها را به کسی برساند، آنها میگویند کاش دو روز قبل از ماجرا به آنان هشدار داده شده بود، کاش یک نیمروز برای بیرون آوردن مختصر زندگیشان از آن بیغولهها صبر میشد. اخبار متناقض است، اما هر چه هست، صورت زشت ماجرایی است که در ایران رخ داده است. در نزدیکی این منطقه پنج، 6 منطقه محل سکونت دیگر برای پاکستانیها وجود دارد و هراسی به جان ساکنان این مناطق افتاده است که نکند مورد بعدی ما باشیم. 40 سال پیش در کشور انقلابی انجام شد که دیگر ایران در زمینه برقراری عدالت و اخلاق با دیگر کشورهای دنیا مقایسه نشود و آرمانی به نام اسلام و آرمانشهری به نام جمهوری اسلامی، معیار مقایسه قرار بگیرد و اگر این دو شاخص را معیار قضاوت قرار دهیم، چگونه میتوان نوع مواجهه برخی از مسئولان میانی جمهوری اسلامی در موضوع اخیر را توجیه کرد.
* فعال سابق دانشجویی