خبرنامه دانشجویان ایران: عباسعلی ابونوری*// اجرای سیاستهایی که با هدف کنترل و آرامش بازار، بهویژه بازار ارز و سکه اتخاذ میشود نیازمند وجود یک ساختار درست در اقتصاد کشور است. اقتصاد ایران در حال حاضر، مشکلات ساختاری عدیدهای دارد که به شکل مویرگی در اقتصاد ایران ریشه دوانده است. بدیهی است که حلوفصل معضلات ساختاری اقتصاد، یک شبه و بهصورت آنی، امکانپذیر نیست و نمیتوان با پیچیدن یک نسخه به ظاهر شفابخش، بیماری اقتصادی ایران را درمان کرد.
به عبارت دیگر نظام سیاسی و اقتصادی کشور هنوز به جمعبندی درستی از وضعیت فعلی کشور دست نیافته است. به گمان سیاستگذاران کشور اگر به فرض مثال نرخ دلار از 3800 تومان به 10 هزار و 500 تومان برسد و در همین نرخ ثابت باقی بماند، سیاستهای اتخاذ شده، بهدرستی اجرا شده است، اما از نگاه اقتصادی این ثبات دوام چندانی نخواهد داشت. این امر نشأت گرفته از چند اتفاق مهم در کشور است؛ نخست اینکه ساختار اقتصادی کشور با مشکل مواجه است. دوم اینکه اقتصاد ایران تاثیرپذیری شدیدی از سیاست دارد تا حدی که کوچکترین شوکهای سیاسی به کشور، در بازار سکه و ارز خود را نشان میدهد.
مصداق بارز این سخن در یکی دو روز گذشته مشهود بوده است چراکه بهرغم تحویل حدود سه میلیون سکه پیشفروش شده از سوی بانک مرکزی، تغییری در نرخ سکه در بازار به وجود نیامد و بهجای کاهش قیمت سکه، باعث شد تا دلالان و واسطهگران با پولی که در اختیار دارند، سیستم اقتصادی کشور را به بازی گرفته و مانع از کاهش قیمت سکه در بازار شوند. این در حالی است که اتفاقات سیاسی و رفتارهای سیاسی دیگر کشورها، بهشدت در اقتصاد ایران تاثیرگذار است.
نگاه کنید، پس از صحبتهای جنجالی نخستوزیر عراق و حمایت تلویحی وی از تحریمهای آمریکا علیه ایران، بازار سکه و ارز در کشور دچار شوک قیمتی شد و بار دیگر قیمتها نوسان پیدا کرد. این امر نشان میدهد که اقتصاد ایران زیر سایه قضایای سیاسی قرار گرفته است. البته نباید فراموش کرد که تاثیرپذیری اقتصاد ایران تنها از سیاستهای برونمرزی نیست و چه بسا سیاستهای درونمرزی نیز، ضربات محکمی بر پیکر اقتصاد کشور وارد کرده است؛ ضرباتی که حتی با استیضاح وزیر، ارائه بستههای مختلف، عزل و نصب رئیس بانک مرکزی، افزایش نرخ بهره بانکی، پیشفروش سکه و آزادسازی نرخ ارز و... هم خنثی نمیشود. به هر حال به نظر میرسد با روال کنونی، ثبات نسبی در بازار ارز و سکه رخ نخواهد داد و حتی اگر بازار هم به ثبات برسد، دوام چندانی نخواهد داشت و تنها در مقطع کوتاهی التهاب بازار فروکش میکند.
توجه کنید که بیان چنین مطالبی به منزله نگاه کردن به نیمه خالی لیوان نیست، بلکه نوعی واقعبینی و پذیرش حقیقت کنونی کشور است. اینکه ویروس سیاست، بدنه اقتصاد را فرا گرفته است، واقعیتی است که باید پذیرفت. ایران و دولتمردان ایران، پیش از برنامهریزی برای ایجاد ثبات در اقتصاد، باید به فکر ثبات سیاسی کشور باشند. این موضوع بارها و بارها از زبان مقام معظم رهبری نیز مورد تاکید بوده که باید جلوی تنشهای سیاسی داخلی گرفته شود، اما متاسفانه گوش شنوایی وجود نداشته است.
آنچه مسلم است، اقتصاد ایران وضعیت روبهراهی ندارد. بازهم تاکید میکنم که اقتصاد کشور با مشکلات ساختاری دست به گریبان است و این مشکلات روزبهروز اقتصاد کشور را تضعیف میکند. زمانی که برجام به امضای کشورهای 1+5 رسید، زمان بسیار مناسبی بود تا برخی از سیستمها و روشهای نادرست گذشته، تغییر پیدا کرده و اصلاح شود، اما در این زمینه کوتاهی شد. اکنون نیز که اقتصاد ایران با سیاست درآمیخته است، حل چالشهای موجود، به مراتب دشوارتر از گذشته خواهد بود.
* رییس دانشکده اقتصاد و حسابداری دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی