از همان ابتدا میشد حدس زد که احتمالا پشت این تورم کمنظیر که به یکباره تمام معادلات تعیین قیمت در اکثر صنوفِ اجناس و خدمات داخلی و خارجی تاثیرات مخربی برجای گذاشت، ردپای فرد یا افرادی برای برهم ریختگی بازار و کسب سود و منفعت حاصل از آن وجود داشته باشد. این شائبه اما با ورود قوه قضائیه و دستگیریهای پی در پی شخصیتهای ریز و درشت اقتصادی کشور و حواشی دیگر نیز به حقیقت نزدیکتر شد.
دستگیری برخی چهرههای اقتصادی در میان اخلالگران بازار و اتفاقا برخی شایعهها مبنی بر دست داشتن تعدادی از این افراد در آخرین اخلال قبلی بازار که مربوط به سالهای حدود 90 و 91 میشود نیز بارقههایی از ناامیدی را به همراه داشت. انگار برخی افراد در هر بازهای از زمان که شرایط کشور دچار ضعف و تلاطم شود، آزادانه میتوانند روی تورم حاصل از اخلال بازار موجسواری کرده و به گنجینهی اندوختههایشان بیفزایند.
سوالی که میشود آن را مبتلا به ذهن بسیاری از مردم دانست، مشی آزادانهی مجرمینی است که تاکنون بارها از همین طریق به سفره و جیب مردم آسیبهای جدی و جبران ناپذیری وارد کردهاند. چه بسیار خانوادههایی که اگر فقط بخواهیم بازار مسکن را از نگاهشان بررسی کنیم، بعد از پایان دههی 80، خواب خرید خانه را نیز از ذهن خود بیرون کردند. اما بعد از حدود 7 سال ثبات نسبی در قیمتهای مبنایی در بازار مسکن که فقط طبق روال سالانه، به صورت درصدی افزایش مییافت، خرید خانه از طریق وام و شرایط خاص و موارد اینچنینی همچنان امیدهایی را زنده نگاه میداشت که همان کورسو هم با اختلال اخیر، حالا حالا دست نیافتنی شد.
بازار مسکن نمونهی کوچکی از نیازمندیهای عمومی مردم به شمار میرود. در این میان اما خودرو، طلا، لوازم خانگی، کفش و لباس، هزینههای مربوط به خوراک و سایر خرج و مخارج مربوط به فعالیتهای شاخص و برجستهای مانند ازدواج یا حتی ادامهی معمولی و بدون هزینهی یک زندگی ساده نیز برای مردم، امروز با دشواریهای غیر قابل وصفی همراه است.
هجوم یکبارهی مشکلات فوق در یک بازهی زمانی کمتر از دو ماه که تقریبا در تاریخ پس از انقلاب برای مردم بی سابقه بوده و سیل عظیمی از اثبات خیانتهای داخلی و فساد مدیران یا دستاندرکاران داخلی را به همراه داشت، شائبهی فساد سیستمی را در اذهان عمومی تقویت کرد. مسئلهای که مورد اتفاق رسانههای وابسته به سرویسهای جاسوسی کشورهای اروپایی و آمریکایی نیز بود و به عنوان یکی از کلیدواژههای مطروحه از سوی آنان به دنبال تخریب چهرهی نظام و انقلاب و عموم مدیران و مسئولین در ذهن مردم است.
جالب اینجاست در شرایطی که غالب مردم و مسئولین معتقدند که ریشهی بخش اعظم مشکلات امروز کشور، سوء مدیریت داخلی است و بودن و یا نبودن تحریمهای تغییر چندانی در آن ندارد، مسئلهی فساد سیستماتیک در میان بخشهای مختلف بدنهی نظام به ویژه مسئولین و دستاندرکاران حوزهی اقتصادی، طرفداران بیشتری هم پیدا میکند.
اما آیا حقیقتا «فساد» در میان مسئولین و دستاندرکاران ادارهی کشور، سیستماتیک شده است؟ برای پاسخ به این سوال، اولین راهبرد را میتوان از میان سخنان رهبر معظم انقلاب در اوج تلاطم بازار سکه و ارز که حدودا یک ماه از آن میگذرد یافت. جایی که آقای خامنهای میان اقشار مختلف مردم در حسینیهی امام خمینی تاکید کردند که فساد هست، فساد کمش هم برای نظام اسلامی زیاد است، اما فساد سیستمی وجود ندارد.
رهبر معظم انقلاب تاکید کردند: «یک نکتهی بسیار مهم در زمینهی فساد هست؛ این را بگویم، این را همه توجّه کنند، همهی ملّت ایران هم توجّه کنند. بنده از قدیم با فساد و مفسد و مفسدین اقتصادی و غیرذلک مبارزه میکردم و مخالفت میکردم، الان هم عقیدهام قرص و محکم همین است؛ امّا بعضیها وقتی دربارهی فساد حرف میزنند، افراطی حرف میزنند، حواستان باشد! یکجوری حرف میزنند که گویا همه فاسدند، همهی مدیران را و همهی دستگاهها را فساد گرفته! نه آقا، اینجوری نیست؛ یک تعداد کمی فاسدند. بله! فساد، کمش هم زیاد است و باید با آن مواجهه بشود؛ امّا این یک حرف است، اینکه شما جوری حرف بزنی که شنونده خیال کند همه جا را فساد گرفته [حرف دیگری است]. بعضیها تعبیرات فرنگی هم به کار میبرند: «فساد سیستمی»؛ نه آقا! آن کسی که فساد را سیستمی میبیند، در مغز خودش فساد هست، در چشم خودش فساد هست. اینهمه مدیر پاکدست، اینهمه کارگزار مؤمن و پاکدست در سرتاسر کشور در همهی دستگاهها وجود دارند، دارند زحمت میکشند؛ چرا به اینها ظلم میکنید؟ چرا خلاف میگویید؟ چرا به نظام اسلامی ظلم میکنید؟ بله! در نظام اسلامی یک نفر هم نباید فاسد باشد؛ امّا آنچه وجود دارد، مثلاً ده فاسد است، نه ده هزار فاسد؛ خب اینها خیلی تفاوت دارد؛ این را توجّه داشته باشید. بعضیها در حرف زدن، در نوشتن؛ حالا که دیگر فضای مجازی هم هست، راحت برمیدارند اینجا و آنجا مینویسند «آقا همه را فساد گرفته»؛ نه آقا! اینجوری نیست. بله! فساد هست، در دستگاههای مختلف هم هست. من دیدم مثلاً در فرض کنید مجلس یا جای دیگر بعضیها را متّهم میکنند؛ درست که دقّت میکنید، میبینید آنهایی که مورد اتّهام قرار گرفتهاند یک چند نفر آدمند؛ این چند نفر را نمیشود تعمیم داد. تازه اگر راست باشد؛ ممکن است همین هم که متّهم میکنند دروغ باشد، خلاف واقع باشد، از روی ندانستن و بیاطّلاعی باشد؛ امّا اگر هم راست باشد، تازه میشود چند نفر در مقابل یک عدّهِی کثیر. توجّه داشته باشید که افراط و تفریط در همهی چیزها غلط است.»
منظور از فساد سیستمی چیست؟ افزایش تعداد دستگیریهای مفسدین اقتصادی در روزهای پر فراز و نشیب بازار و رسیدن به سرشبکههای برخی از مفسدین که به کانونهای قدرت و ثروت و بعضا برخی از مسئولین و کارگزاران در گلوگاههای مهم اقتصادی کشور مشغول به فعالیت هستند، سیستمی شدن فساد را در وحلهی اول به اذهان عمومی متبادر نمیکند؟
از سویی دیگر اینکه چرا تاکنون برخورد قاطعی با چنین افرادی در بازار اقتصادی کشور صورت نگرفته است یا اینکه چرا مجرمان اقتصادی سابقهدار در این حوزه همچنان به صورت آزادانه توانستند در این بازار اخلال ایجاد کنند، سوالات دیگری است که مسئلهی فساد سیستمی را به ذهن مردم متبادر میسازد.
«فساد سیستمی» را اگر بخواهیم دقیقتر بشناسیم، بهتر است از تعریف صحیح سیستم بهره ببریم که میشود بخشهایی از یک کُل که همگی یک هدف را دنبال میکنند. یعنی اگر هر یک از اجزا را از سیستم بیرون بکشید، باز هم در حال دنبال کردن همان هدف است که در مجموعهی اصلی بود. طبق این تعریف، از کلیدواژهی فساد سیستمی میتوان نتیجه گرفت که تمام اجزای یک سیستم، فسادی دارند و این برای کل مجموعهی سیستم مشخص و اتفاقا بخش غیر قابل انکار در حرکت سیستم است.
این کلیدواژه بسیار منطبق با تعبیر یکی از مسئولین برجسته و فقید انقلاب اسلامی است که معتقد بود مثلا در انجام یک پروژهی 5 میلیاردی باید در نظر داشت که 500 میلیون دزدی میشود و این یک مسئلهی غیر قابل انکار بوده و باید در محاسبات لحاظ شود. این دیدگاه به نحوی است که انگار بدون این دزدی 500 میلیونی، پروژه 5 میلیاردی به نحو احسن اجرا نمیشود لذا مجبور هستیم این دزدیها را به جان بخریم. غافل از اینکه از قضا این همان خیال خامی است که برای تثبیت «فساد سیستمی» در سیستم نظام جمهوری اسلامی به وجود آمده است.
مثال دیگر بر پروژهی فساد سیستماتیک، حواشی مربوط یه یکی از شهرداران سابق تهران است که در نیمهی اول دهه 70 معتقد بود اگر فسادی هم در بده بستانهای اقتصادی شهرداری صورت گرفته اما مهم نتیجهی پروژهای است که تهران را عملا متحول کرد.
فساد سیستمی یعنی نگاهی که اگر قرار است کار شود، نباید به دزدیهای خرد و پیش پا افتاده توجهی کرد تا پروژه اصلی جلو برود. یعنی همه قبول میکنند اعم از مردم و مسئولین که فساد، منکر نیست و لازمهی کار است. پس اگر فساد نباشد کار هم جلو نمیرود. ورژن جدیدترش هم میشود چیزی که مرحوم آیتالله، خیلی قبلتر از اینها مطرح کرده بود: برای اینکه چرخ توسعه بچرخد، عیبی ندارد که عدهای زیر دست و پا له شوند. فساد سیستمی، دقیقا جزء جدایی ناپذیر لیبرال مسلکی است.
در جامعهای که مردم و مسئولین، این نوع نگاه را بر نمیتابند و در مقابل آن موضع میگیرند، متخلف را به زندان میفرستند و مفسد را منفور میدانند، فساد سیستمی نیست. در جامعهای که فساد منکر است یعنی فساد سیستمی نیست. در جامعهای که مردم از فساد بدشان میآید و مفسدین برای فساد باید خود را در هفت سوراخ پنهان کرده و یواشکی دزدی کنند، فساد سیستمی نیست و باید گفت که امید برای نجات این جامعه از دام مفسدینی که کمشان هم زیاد است، بسیار فراوان و روشن به نظر میرسد.