هفتهی گذشته با توجه به تصمیم شبکه سه مبنی بر پخش مستقیم بازیهای مهم لیگ ملتهای اروپا، برنامه 90 به دلیل همزمانی با بازی تیمهای ملی اسپانیا و انگلیس پخش نشد. حاشیههای لغو پخش برنامه 90 از سوی دستاندرکاران این برنامه به ویژه عادل فردوسیپور به نحوی که مدیریت شبکه سه، آن را بی اخلاقی خواند به حدی رسید که شبکه تصمیم گرفت برای تنبیه این مجری و گزارشگر معروف و کارکشته، اجازه پخش برنامه 90 در هفته جاری را صادر نکند و به این ترتیب شب گذشته برنامه 90 به روی آنتن نرفت.
مجموعهی این اتفاقات و بازتاب آن در رسانهها و ایجاد موجهای مثبت و منفی علیه صدا و سیما در فضای مجازی باعث شد تا تمام ذرهبینها به سمت نقش اول این غائله یعنی عادل فردوسیپور بچرخد. تا جایی که عملا فضای عمومی مطبوعات و رسانهها و همچنین افکار عمومی مملو از نام و هشتگهایی تحت عنوان فردوسی پور شد.
فارغ از اینکه بخواهیم به دنبال مقصر این جریان بگردیم اما بهتر است در این شرایط، برنامهی 90 و شخص عادل فردوسیپور را کمی دقیقتر ببینیم. چالشهای فردوسیپور که در روزنامهها و مطبوعات بعضا با نام آقای خاص نیز از وی یاد میشود اما مربوط به امروز و دیروز نیست. این مجری و گزارشگر معروف که سالهاست برنامه تلویزیونی 90 را به صورت موفق و پر مخاطب جلو میبرد و به عقیدهی بسیاری از کارشناسان حوزهی رسانه، هر قسمت از آن را میتوان به مثابه یک کلاس درس رسانهای حرفهای قلمداد کرد، حاشیههای ریز و درشتی به غیر از مسائل فوتبالی که معمولا جزو اجتنابناپذیر این برنامه است داشته و بیشتر به عادل فردوسیپور به عنوان مجری و تهیه کننده این برنامه برمیگردد تا خود برنامهی 90.
این روزها دیگر کمتر کسی است که از رویکرد سیاسی عادل فردوسیپور اطلاعی نداشته باشد. رویکردی که البته برای هر کسی محفوظ و قابل احترام است اما مخلوط کردن این رویکرد با محتوای پرمخاطبترین برنامه تلویزیونی که عمدهی مخاطب آن را جوانان تشکیل میدهند، بارها و بارها مورد انتقاد رسانهها و افکار عمومی از فردوسی پور قرار گرفته است. مهمترین اتفاق در این زمینه، مصاحبهی فردوسیپور با محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در روزهایی بود که مذاکرات 5+1 به اوج خود رسیده بود و دولت نیازمند پالسهای مثبتی از میان عموم مردم به ویژه اقشار عمومی بود. در این میان چه چیزی از برنامه فوتبالی 90 بهتر. تلاشهای فردوسی پور اما به سرانجام نرسید و این مصاحبه اجازه پخش از رسانه ملی پیدا نکرد.
کارنامه فردوسی پور اما نمات دیگری هم دارد. تلاش فردوسی پور برای القای جریان فکری و سیاسی مورد نظرش در برنامه 90 هرچند گذرا و کوتاه بوده اما بالاخره قابل رویت است. اعلام تبریک به مناسبت جایزهی کن برای فیلم فروشنده یا اصرار برای تبریکات اینچنینی دیگر حوزهی سینما نیز در یک برنامه فوتبالی در نوع خودش جای تعجب داشت.
اعمال نظرهای فردوسیپور به غیر از حوزهی سیاسی، در حوزههای اقتصادی سازمان صدا و سیما نیز دردسرساز شده است. شاید خیلی از کسانی هم که در جریان هزینههای میلیاردی برای حضور ساموئل اتوئو، مهاجم کامرونی سابق بارسلونا و یا کارلوس پویول، مدافع اسپانیایی سابق بارسلونا در ویژه برنامه جام جهانی 2018 نبودند اما با آبروریزیهای این گزارشگر معروف روی آنتن زنده همه چیز را فهمیدند. فردوسیپور در حالی که میدانست مدیریت شبکه با خرج میلیاردی برای حضور کارلوسپویول در مخالف است و مجوز آن را صادر نکرده اما پویول را تا تهران کشاند تا شاید مدیران سازمان مجبور به تغییر نظر خود شوند اما این اتفاق نیفتاد. البته فردوسیپور ساکت نماند و از خجالت مدیران درآمد. وی پیشتر این هزینهی سنگین را برای حضور لوئیز فیگو، هافبک پرتغالی تیم رئال مادرید در برنامه 90 انجام داده بود که همین انتقادات از وی صورت گرفته بود.
به هر حال بررسی رفتار شبکههای مهم و پر مخاطب جهان با مجریان و کارشناسان معروف شناخته شده نشان میدهد که در فضای حرفهای رسانه هیچ اغماض و مدارایی وجود ندارد. معمولا رسانههای مهم در مواجهه با چنین اتفاقاتی به راحتی از فرد خاطی عبور میکنند تا بتوانند بدون مشکل به مسیرشان ادامه دهند.
در این نمونهی خاص هم صدا و سیما این بار در مقابل بی اخلاقی مجری و تیم دستاندر کار برنامه 90 اغماض نکرد و فردوسیپور را یک هفته تنبیه و از پخش این برنامهی پر مخاطب تلویزیونی جلوگیری کرد.
بررسی دقیقتر چالش میان فردوسیپور و سازمان صدا و سیما نشان میدهد که صدا و سیما برای جلوگیری از شیوع فساد در میان سایر چهرههای فعال رسانهای در این شبکه و سایر شبکهها، خط قرمزی دور مجری سالاری یا شخصیت سالاری کشید. این دقیقا همان مسئلهای است که فردوسیپور، فارغ از درست یا غلط بودنش به عنوان اصلی ترین حامی کیروش برای ماندن در تیم ملی شناخته میشود.
وی بارهای علت حمایت از کیروش را در لفافه، مخالفت با بازیکنسالاری دانسته و علت رشد و پیشرفت تیم ملی را قاطعیت کیروش و جلوگیری از شیوع فسادهای اینچنینی دانسته است. نگاهی به روند پیشرفت تیم پرسپولیس هم همین جریان را تداعی میکند. برخورد برانکو با بازیکنهایی از جمله پیام صادقیان و رامین رضاییان، ضامن پیشرفت پرسپولیس تا جایگاهی شد که امروز در آن قرار گرفته است.
اما جالب است چرا فردوسیپور به عنوان یکی از مهمترین کارشناسان فوتبال کشور که خود داعیهدار مبارزه با بازیکنسالاری است، نمیخواهد با قطع بازیکنسالاری در صدا و سیما کنار بیاید!