خبرنامه دانشجویان ایران: علی آقنوت*// با توجه به روند دانشگاه فرهنگیان این مساله قابل پیشبینی است که تشکلهای دانشجویی به حالت رکود درآمده و صرفا بهعنوان یک نماد و اسم در دانشگاه حضور داشته باشند، چراکه جنبش دانشجویی صرفا در حرف و روی کاغذ دارای اهمیت است، اما در عمل شاهدیم که جنبش دانشجویی در اولویتهای آخر دانشگاه قرار دارد که در ادامه به تفصیل اهم موانع را بازگو خواهم کرد.از مهمترین دلایل ساختار نامناسب دانشگاه فرهنگیان میتوان به طولانی و بعضا بیمورد بودن بروکراسیهای اداری با وجود مدیریت استانی پردیسها اشاره کرد که بدون درنظر گرفتن سایر مضرات موجب اختصاص بودجه هنگفت به خود است.
ساختار شورایی ارسالشده به مدیریت استانها توسط مدیریت سابق سازمان مرکزی که هماکنون نیز در حال اجرا است، محتوایی غیرفنی دارد. بهعنوان نمونه، جلسه شورای فرهنگی که در آن باید نماینده فعالترین تشکل دانشجویی استان حضور داشته باشد، متاسفانه بهگونهای تدوین شده که کانونهای فرهنگی، انجمنهای علمی و تشکلها را در یک سطح قرار داده است، به طوری که انتخاب نماینده را با رایگیری انجام میدهند نه فعالیتها و نه تعداد اعضا که امیدواریم این ساختار نیز اساسا اصلاح شود.
در بسیاری از موارد مخصوصا هزینهها، پاسخی که از مسئولان دریافت میکنیم این است که از سازمان مرکزی چیزی در این خصوص به ما اعلام نشده و این باعث ایجاد سوالاتی میشود که چرا از سازمان مرکزی هیچگونه استعلامی مبنیبر روشن شدن قانون صورت نگرفته است؟ مگر تشکلهای دانشجویی ما زیرمجموعه مدیریت امور استانهای خود نیستند؟ بودجه فرهنگی دانشگاه صرف چه اموری میشود؟
در سالهای اخیر شاهد رشد قارچگونه تشکلهای دانشجویی یکبارمصرف در سطح پردیسهای دانشگاه فرهنگیان سراسر کشور بودهایم و اخباری به گوش میرسد که این روند همچنان ادامهدار است و جای تامل بسیار دارد. وظیفه معاونت فرهنگی راهبردی است نه اینکه درگیر فعالیتهای اجرایی (هر چند اندک) شود، چرا تا به حال هیچ نقشه راه فرهنگی آماده نشده است؟
* دبیر جامعه اسلامی دانشجویان فرهنگیان اصفهان