ترامپ درچارچوب همین تئوری بازی بزدل ابتدا با نقضهای مکرر و صریح برجام و تهدیدهای متعدد به خروج از برجام از باقی ماندن ایران در برجام در صورت خروج آمریکا مطمئن شد، سپس با خیال آسوده فرمان خروج از برجام را داد و اروپا را هم به عنوان زندانبان ایران برای باقیماندن در برجام نگه داشت. گواه ماجرا اظهارات مکرر مقامات دولتی مبنیبر حفظ برجام بدون آمریکاست.
خبرنامه دانشجویان ایران: علیرضا فقیهیراد// دونالد ترامپ از ابتدای ریاستجمهوریاش تا امروز در مواجهه با تحولات جهانی و بازیگران مختلف با تصمیمات غیرمنتظره، سرسختانه و یکجانبهگرایی قصد دارد بازیگران عرصه بینالملل را دچار ترس و تسلیم در برابر خواستههای خود کند. تصمیمات و اظهاراتی که هرچند بعضا تند و تهاجمی است اما در چارچوب راهبرد سیاست خارجی او «Amrican first» یا همان «اول آمریکا» قرار داد و ثانیا براساس مشی معاملهگری و تاجرانه ترامپ پیگیری میشود.
خروج آمریکا از برجام، اعمال تعرفه بر فولاد و آلومینیوم اتحادیه اروپا، راهاندازی جنگ تجاری با چین، تهدید کرهشمالی به حمله اتمی، تهدید ونزوئلا به حمله مستقیم نظامی همگی اولا براساس یکجانبهگرایی و ایجاد ارعاب به قصد ایجاد اشتباه محاسباتی در طرف مقابل است و ثانیا ذیل مشی تاجرانه او قابل تبیین است، بهگونهای که به ادعای وی هم در عرصه بینالملل به پیروزی برسد و هم دستاورد عینی برای آمریکا داشته باشد.
ترامپ برای تغییر محاسبات ذهنی طرف مقابل و نهایتا تسلیم آن از راهبردهای فشار حداکثری، مواضع تند و غیرمنتظره و بازدارندگی تهدید استفاده میکند. یکی از بهترین تئوریها برای مدلسازی رفتاری ترامپ بررسی تصمیمات و اقدامات آن در چارچوب تئوری «Game of chicken» یا همان بازی بزدل است.
در این بازی دو ماشین با سرعت به طرف یکدیگر حرکت میکنند، قبل از برخورد دو ماشین که منجر به نابودی و مرگ آنها خواهد شد یکی از آنها باید از مسیر منحرف شود. بازنده کسی است که اول فرمان ماشینش را بچرخاند و از جاده منحرف شود. به کسی که از جاده منحرف میشود و بازنده میشود اصطلاحا «بزدل» میگویند و طرف مقابل که تا انتها مسیر را ادامه داده و باعث تغییر در تصمیم و رفتار دیگری شود برنده خواهد بود. کاملا روشن است اگر یکی از طرفها مطمئن شود طرف مقابل احساس ترس خواهد کرد و از جاده منحرف میشود، به راهش ادامه خواهد داد و پیروز ماجرا خواهد بود.
دونالد ترامپ در اغلب موارد بازیگران عرصه بینالملل را در این چارچوب تئوری بازی بزدل قرار میدهد و با سیاست فشار حداکثری، تهدیدهای نظامی و جنگ تجاری در کنار عملیات روانی گسترده سعی دارد بازیگران مقابل را دچار خطای محاسباتی و نهایتا وادار به تسلیم کند و دقیقا در مواردی که طرف مقابل تسلیم این بازی نشده است براساس همان مشی تاجرانه و محاسبهگرایانه ترامپ، این آمریکا بوده که به نتایج خود نرسیده است. از حمله موشکی به مواضع سوریه که با مقاومت دولت سوریه و جبهه مقاومت همراه شد تا ایستادگی دولت ونزوئلا در برابر فشارهای آمریکا.
ترامپ درچارچوب همین تئوری بازی بزدل ابتدا با نقضهای مکرر و صریح برجام و تهدیدهای متعدد به خروج از برجام از باقی ماندن ایران در برجام در صورت خروج آمریکا مطمئن شد، سپس با خیال آسوده فرمان خروج از برجام را داد و اروپا را هم به عنوان زندانبان ایران برای باقیماندن در برجام نگه داشت. گواه ماجرا اظهارات مکرر مقامات دولتی مبنیبر حفظ برجام بدون آمریکاست. جایی که حسن روحانی دقیقا در17 اردیبهشت97 یعنی یک روز قبل از خروج آمریکا از برجام گفت: «اگر اهداف ما از برجام بدون آمریکا محقق شود چه بهتر!»۱ و پالسی آشکار به ترامپ داد. حال آنکه تا قبل از 18 اردیبهشت97 و خروج رسمی آمریکا از برجام به دلیل اعمال تحریمهای متعدد، باقی بودن تحریمهای ثانویه، اعمال تحریمهای کاتسا و... عملا برجامی برای ایران نمانده بود و اگر آن زمان ترامپ مطمئن میشد با خروجش از برجام، ایران هم خارج خواهد شد حتما تصمیم دیگری میگرفت.
حتی بلافاصله بعد از اعلام رسمی آمریکا مبنیبر خروج از برجام، آقای روحانی در یک پیام رسمی اعلام کرد: «برجام بدون آمریکا ادامه مییابد... خوشحالم که یک موجود مزاحم از برجام خارج شده است و بیتردید راه خود را با موفقیت ادامه میدهیم.»۲ و در اینجا هم ترامپ کاملا مطمئن شد و هم اروپاییها! و امروز با گذشت یک سال بعد از خروج آمریکا از برجام، اروپاییها هم تعهدات نیمبند و کم اثر خود صرفا در قالب موارد غیرتحریمی دارو و موادغذایی اجرایی نکردهاند بلکه خرید نفت از ایران را به صفر رساندهاند و همگام با آمریکا خواستار مذاکره ایران در حوزههای موشکی و قدرت منطقهای شدهاند.
ترامپ که مشاهده کرد در این مسیر فشارحداکثری تا تغییر محاسبه طرف مقابل دارد امتیاز میگیرد آن هم بدون هیچگونه واکنشی از طرف مقابل، فشار خود را بیشتر کرده و رو به تهدیدنمایی و ایرانهراسی در منطقه آورده است. از اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن تا اقدامات ایذایی در منطقه و تهدیدهای زبانی و پیوستهای عملیات روانی برای تغییر رفتار ایران و رفتن ایران به پای میزمذاکره و معامله برقدرت موشکی و نفوذ منطقهای. درصورتی که تمامی مقامات و کارشناسان نظامی آمریکایی خود اذعان دارند دنبال جنگ نظامی نیستند و اصولا این تحرکات صرفا برای ارعاب طرف مقابل است.
رهبرمعظم انقلاب هم فرمودند: «شبحِ جنگ را بزرگ میکنند برای اینکه یا ملت را بترسانند یا ترسوها را بترسانند؛ چون بالاخره ما یک مشت ترسو هم داریم که اینها را بترسانند.»۳
در این بازی غربگرایان داخلی هم با ایجاد دوگانه غیرواقعی جنگ- صلح در حال دادن پالس به آمریکا هستند تا با تشدید فضای رسانهای سایه جنگ یا صلح (بخوانید سازش)، منجر به تغییر رفتار ایران و برجامهای بعدی بشود یا جریانی که با اعلام استراتژی صبر و انتظار به امید آمدن یک رئیسجمهور دموکرات توصیه به ماندن در برجام میکنند. امری که خود دقیقا در همان پازل آمریکا خواهد بود و گِرای روشنی است که اصولا آمریکا هرکاری انجام دهد ما از برجام خارج نخواهیم شد. از طرف دیگر با همین دو اقدام بسیار دیرهنگام و ضعیف دولت در سالگرد خروج آمریکا از برجام در تعهدات هستهای خود ذیل برجام و عدم توجه به رجزخوانیهای آمریکا در منطقه و پاسخهای درخور مقامات نظامی کشور به آنها و در کل ارسال پیام ایستادگی در برابر زیادهخواهیها، فورا شاهد هستیم این بار ترامپ است که در حال تغییر مسیر و انحراف از جاده است و از موضع تهدید نظامی به سمت تمایل و اظهار چندباره برای گفتوگو و حتی دادن شماره به سفارت سوئیس روی آورده است و برای مذاکره چندکانال ارتباطی خود را فعال کرده است. لذا تجربه تاریخی و البته رفتار دولت کنونی آمریکا نشان داده، ایستادگی و مقاومت منجر به شکست دشمنِ بزدل و ترسو خواهد شد.
همانطور که رهبرمعظم انقلاب با ادبیات ذیل گفتمان انقلاب اسلامی مطرح کردند این تقابل جنگ ارادههاست و «گزینه قطعی ملت ایران مقاومت در مقابل آمریکاست و در این رویارویی، در این مقاومت، او به عقبنشینی وادار خواهد شد و بحث مقاومت هم بحث برخورد نظامی نیست؛ اینکه حالا بعضی هم مساله جنگ را در روزنامه و در فضای مجازی و مانند اینها مطرح میکنند حرف بیخودی است. جنگی بنا نیست انجام بگیرد و به توفیق الهی انجام هم نخواهد گرفت. نه ما دنبال جنگیم، نه آنها، آنها هم به صرفهشان نیست که دنبال جنگ باشند و به عینه میدانند که به صرفهشان نیست. ما هم که خب اهل ابتدا به کارِ نظامی نیستیم ــ هیچ وقت هم نبودیم، الان هم نیستیم ــ این برخورد، برخورد ارادههاست؛ این رویارویی، رویارویی ارادههاست؛ و اراده ما از آنها قویتر است. ما علاوه بر اراده قوی، توکل به خدا را هم داریم. ذلِکَ بِاَنَّ الله مَولَی الَّذینَءامَنواوَاَنَّ الکافِرینَ لا مَولی لَهم؛ آنها مولا ندارند؛ ما متکی به اراده الهی هستیم.»۴
پینوشت:
1. https://www.khabaronline.ir/news/775091/
2. https://www.entekhab.ir/fa/news/407313/
3. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=40273
4. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=42512