به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ این روزها با توجه به فضای سیاسی و اجتماعی کشور و طرح ادعاهایی از سوی جریان های مختلف سیاسی مبنی بر پیروی از خط امام(ره)، بازخوانی صحیفه امام خمینی(ره) از اهمیت فراوانی برخوردار است، چرا که اتفاقات روی داده در آن زمان بی شباهت به مسائل جاری کشور نیست.
سخنرانی
زمان: ۴ تیر ۱۳۵۹/ ۱۲ شعبان ۱۴۰۰
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: آشوبگریهای گروهکهای وابسته- هوشیاری ملت در مقابل توطئهها و شرارتها
مخاطب: اعضای شوراهای اسلامی کارگران ایران، پرسنل بهداری ارتش
* ایجاد بحران با تحریک کارگران و کشاورزان
... شما آقایان کارگر، که عضو موثر این کشور هستید، برای اینکه دست دیگران را از آن کوتاه بکنید، دیدید که در این یک سال و چند ماه آمدند هی در بین شماها هی یا نطق کردند یا وسوسه کردند، یا یک دستهای را وادار کردند به اعتصاب و امثال ذلک، به اسم اینکه ما طرفدار شما هستیم. اگر کارگر در یک کشوری کار نکند و اعتصاب کند، این کشور به هلاکت میرسد. اینها که با اسم اینکه ما با شما موافقیم و مثلًا، [میگویند] شما چه جور و آنها چه جور، نمیخواهند برای شما دلسوزی- به حسب- واقع داشته باشند. با اسم دلسوزی میآیند و فلج میکنند کارخانههای مملکت را و با اسم دلسوزی میروند و فلج میکنند کشاورزی را. همینها هستند که وقتی کشاورزها خرمنهایشان را جمع میکنند، آتش میزنند.
الآن هم بازدارند آتش میزنند و اگر محافظت نشود، محافظت صحیح نشود، همهاش را آتش میزنند. ما دشمن نهضت و انقلاب را از این میفهمیم که آنهایی که با این انقلاب راه دارند میروند، با این ملت راه دارند میروند، با این کشاورز و کارگر دارند راه میروند و میخواهند کشور را از قید و بند خارجیها آزاد کنند. آزاد کردن هم به کار کردن است و کشاورزی کردن است و کار در کارخانهها کردن است و کار در سایر جاها کردن. کشور ما اگر بخواهد آزاد باشد، اگر بخواهد مستقل باشد، وابسته به خارج نباشد، باید خودش کار کند. آنهایی که میآیند در بین شماها و مانع از کارتان میشوند یا یک دستهای درست میکنند مانع از کارتان میشود یا اینکه پولها را از خارج به ایشان میدهند که بیایند بدهند به بعضی از این کارگرهای غافل تا اعتصاب بکنند و آنهایی که در کشاورزی میروند ایجاد زحمت میکنند یا آنهایی که میافتند در کشور، سر تا ته کشور و شلوغ میکنند کشور را به اسم اینکه مثلًا، این آدم خانه دارد، این آدم مِلک دارد، بدون یک میزان شرعی الهی میریزند و خانهاش را غارت میکنند و خانهاش را از او میگیرند، اینها ریشه همان رژیم سابق است و ما غافل هستیم از آن. آنها نمیتوانند به این زودی دست از ما بردارند. آنها منافعشان، منافع عظیمشان، چه منافع مادیشان و چه منافع [غیر مادیشان، به دلیل] اینکه کشور ما در یک حالی است و در یک جایی هست که همه محتاج به آن هستند. کشور ما آن است که پل پیروزی شد برای اشرار، برای اجانب. اینها به این زودی دست از ما برنمیدارند.
* آشوبگری عوامل وابسته با شعارهای فریبنده
ما نباید غافل بشویم حالایی که آزاد شدیم خودمان هم کمک کنیم برای شلوغ کردن، برای اعتصاب کردن، برای مخالفت کردنها. ما باید متوجه باشیم به اینکه یک مملکتی که انقلاب در آن پیدا میشود، دنبال انقلاب خیلی آشفتگیها هست. شما آقایان متوجه هستید که لا اقل، در این پنجاه سال و پنجاه و چند سال که همهاش را من یادم است و کمی از شماست که تمامش را یادتان باشد و این کارهای اخیر شاه مخلوع را هم شماها یادتان است که با اسم تمدن بزرگ، با اسم اینکه من میخواهم این مملکت را در دو سال، سه سال دیگر، مثل ژاپن، بلکه مثل امریکا کنم، با این اسم، تمام حیثیت این مملکت را از دست داد و تقدیم آنهایی که باید بخورند، کرد. البته آنکه میخواهد خرابکاری کند، نمیآید اعلام کند که من خرابکارم. او میآید اعلام میکند که من دوست شما هستم. ما فدایی شما هستیم و این آخوندها ارتجاعی هستند و اینها حرفهای بیخودی میزنند و اینها طرفدار- مثلًا- سرمایه داری هستند. اگر یک کسی واقع مطلب را بیاید به ایشان بگوید که کارش پیش نمیرود. اینها باید بگویند که آخوندها مرتجعند و آخوندها چهاند و ماییم که برای شما میخواهیم خدمت کنیم.
همان حالی که دارند میگویند: ماییم که میخواهیم که خدمت کنیم. کردستان را درست میکنند. یکوقت میبینید که از همه اطراف، این گروهها، همه این گروههایی که این مفسدهها و این میتینگها را درست میکنند، جمع میشوند در کردستان و آنجا فساد میکنند. همچو که کردستان یک قدری رو به آرامش میشود و میبینند آنجا نمیتوانند، از آنجا جمع میشوند و میروند به بلوچستان، آنجا را خراب میکنند. اگر بلوچستان هم درست بشود، میآیند مرکز. مرکز، بهتر مرکز فعالیت است؛ برای اینکه یک جای بزرگی است. در مرکز میآیند با اسم اسلام و با اسم قرآن و با اسم کذا و کذا غائله ایجاد میکنند که نگذارند این مملکت یک آرامشی پیدا کند...
منبع: جلد ۱۲ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۴۵۶ تا صفحه۴۷۲