به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ چند روزی است که طرحی تحت عنوان» رفع انحصار زبان انگلیسی در نظام آموزش همگانی کشور« توسط ۵۷ تن از نمایندگان مردم تقدیم هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی گردیده است. طرحی که به موجب آن، آموزش زبان انگلیسی از برنامه مدارس حذف و اختیاری اعلام شده و دانش آموزان برای یادگیری می توانند به آموزشگاه های آزاد مراجعه کنند. از طرفی دیگر این طرح واکنش های بسیاری را متوجه خود کرد و نکته قابل تامل قضیه آنجایی است که برخی از نمایندکان ارائه دهنده؛ با کلیت آن مخالفند و برخی دیگر معتقدند که این طرح در کمیسون آموزش و تحقیقات هم رای نمیآورد.
زبان انگلیسی در کنار زبانهای فرانسوی، چینی، عربی، روسی و اسپانیایی بهعنوان یکی از ۶ زبان رسمی سازمان ملل شناخته شده است. هماکنون نیز ۶۷ کشور در کل جهان، زبان انگلیسی را بهعنوان زبان رسمی کشور خود اعلام کردهاند. از طرفی بسیاری از کشورها در روابط سیاسی و تجاری خود با سایر کشورها از زبان انگلیسی با عنوان زبان بین المللی استفاده می کنند.
.
پیشینه آموزش رسمی زبان انگلیسی در مدارس ایران به سال ۱۳۱۷ باز میگردد که در آن سال و با حمایت وزارت فرهنگ وقت، کتابهای زبان انگلیسی برای تدریس در مقطع شش ساله دبیرستان را گروهی از مؤلفان ایرانی و غیر ایرانی تدوین و منتشر کردند و از آن پس تاکنون، آموزش زبان انگلیسی در مدارس کشور به مثابه یکی از دروس اصلی نظام آموزشی کشور، بدون وقفه محسوس و طولانی مدت، در جریان بوده است.
در مواد این طرح آمده است که پس از تصویب؛ آموزش و فراگیری زبان انگلیسی به آموزشگاه های زبان سپرده خواهد شد. اولین نکته ای که پس از شنیدن این گزاره به نظر میرسد این است که؛ آیا آموزش زبان انگلیسی توسط آموزشگاه های خصوصی ادامه همان مسیر خصوصیسازی آموزش وپرورش است؟
تصویب این طرح به نحوی با مبحث عدالت آموزشی ناسازگار است و به عبارتی موضوع عدالت آموزشی را زیر سوال می برد چرا که طبق اصل سی ام قانون اساسی دولت موظف است وسایل آموزش و پروش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم آورد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خود کفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
نمایندگان مردم قبل از ارائه این طرح باید این را هم در نظر میگرفتند که بسیاری از خانواده ها، به دلیل وضعیت اقتصادی قادر به تامین ملزومات؛ امکانات و حتی مبتدیات لازم زندگی خود هم نیستند و از حداقل امکانات در همه زمینه ها و خصوصا آموزش و پرورش بهره مند هستند.
علاوه بر این نمایندگان در بندی از این طرح آوردهاند، از تاریخ تصویب این قانون آموزش و پرورش مکلف است آموزشهای زبانهای موضوعی این قانون و زبان انگلیسی را صرفاً از طریق آموزشگاههای آزاد تحت نظارت آن وزارتخانه و حداکثر معادل سه سال تحصیلی منحصراً برای دانشآموزان مقطع دبیرستان ارائه کند.
این ماده نیز در تبصره دیگری مقرر می کند: آموزشگاههای آزاد در مورد روشهای آموزش، امتحانات و نمرات و طول مدت سال تحصیلی و امثالهم استقلال عمل خواهند داشت و آموزش و پرورش ضمن اعمال نظارت فقط مجاز به برگزاری یک آزمون نهایی در سال آخر دوره دبیرستان خواهد بود. همچنین وزارت آموزش و پرورش مکلف است جهت تسهیل در بهرهمندی حداکثری دانشآموزان از خدمات آموزشگاههای آزاد نسبت به تعیین سطوح قیمتی ارائه خدمات آموزشی در این آموزشگاهها نظارت و اعمال مقررات نماید.
میرزاده (سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس) با اشاره به اینکه طرح رفع انحصار از زبان انگلیسی هنوز به کمیسیون آموزش نیامده است و فعلا فقط در حد یک طرح و پیشنهاد است؛ ادامهداد: به نظر میرسد اگر طرح در کمیسیون مطرح شود هم در آنجا و هم در صحن علنی مجلس رد خواهد شد.
از طرفی همانطور که ذکر شد یکی از موارد اهمیت زبان و یادگیری آن به دلیل کاربردهای آن است. درست است که برخی از رشته ها نیاز چندانی به یادگیری زبان انگلیسی ندارند اما هستند رشته هایی که در آنها کلمات و اصطلاحات انگلیسی وجود دارد و این نیازمند آشنا بودن دانش آموزان با زبان انگلیسی است. بطوریکه عادل برکم (کارشناس آموزشی ) اظهار کرد: بر اساس طرحی که نمایندگان ارائه داده اند؛ دانشآموزان کارودانش و فنی وحرفهای لازم نیست زبان یاد بگیرند، این درحالی است در برخی رشتهها مثل کامپیوتر، برق و مکانیک دانشآموزان باید با اصطلاحات انگلیسی آشنا باشند. اگر برخی کلمات را ندانند در این رشتهها با مشکل مواجه می شوند.
این معلم با انتقاد از این دیدگاه نمایندگان مجلس که معتقدند در مدارس آموزش زبان به خوبی انجام نمیشود، عنوانکرد: وقتی در مدارس ۴۰ دانشآموز را در یک کلاس درس میگذاریم و ساعت آموزش زبان انگلیسی را دو ساعت در هفته در نظر میگیریم آن هم در شرایطی که مدارس آزمایشگاه زبان ندارند و به تقویت حرفهای و دانش تخصصی معلمان زبان توجهی نمیشود، چگونه انتظار یادگیری کیفی را دارند؟ در همین حدی که دانشآموزان زبان انگلیسی بلد هستند یک معجزه است، نمایندگان مجلس به جای پاک کردن صورت مسئله به فکر بالا بردن کیفیت مدارس دولتی باشند.
او در ادامه گفت: نمایندگان تأکید دارند به دلیل مسائل فرهنگی و هویتی، طرح رفع انحصار از زبان انگلیسی را ارائه کردند اما این ادعا هم نمیتواند چندان دقیق باشد چرا که در مدارس کتابهای زبان انگلیسی با نظارت آموزشوپرورش تهیه میشود و مطالب با هویت و فرهنگ ما همخوانی دارد در حالیکه در آموزشگاهها الزاماً این اتفاق نمیافتد و تازه بچهها در کنار یادگیری زبان انگلیسی با فرهنگ آن کشور هم آشنا میشوند.
برکم بیان کرد: یکی دیگر از اشکالات طرح این است که گفتهاند، دانشآموزان محروم بورسیه شوند و اینکه براساس مراودات فرهنگی که انجام میشود برخی کشورها برای آشنایی با زبان کشورشان کلاسهایی را برگزار خواهند کرد اما باید گفت ضمانت اجرایی این موضوع چقدر است؟ کشور ما داعیه عدالت دارد اما برای روستاها معلم کافی و کیفی نداریم، آن وقت چه تضمینی است که برای آموزش زبان در مناطق محروم نیرو اعزام شود با این کار فرصت یادگیری زبان انگلیسی را از مناطق محروم هم گرفتهایم.
مهدی نوید ادهم (دبیر شورای عالی آموزش و پرورش) نیز در رابطه با حذف زبان انگلیسی در مدارس گفته است: وزارت آموزش و پرورش اصلاً در جریان این طرح نیست و ما نمیدانیم که دقیقاً نمایندگان میخواهند چه اقدامی انجام دهند؛ همچنین در بسیاری از شهرها بخصوص استانهای محروم ما آموزشگاههای زبان نداریم.
به گفته کارشناسان آموزشی: در طرح آمده است که اگر دانشآموزی پول آموزشگاه آزاد را نداشت میتواند از بورسیه برخی زبانها بر اساس مراودات فرهنگی استفاده کند. این ماده قانونی اصلاً در مناطق محروم کارایی ندارد.
حجتالاسلام علیرضا سلیمی (عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس) درباره چرایی ارائه این طرح گفت: این طرح ارائه شد تا آموزش زبان منحصر به مدارس دولتی نباشد و به معنای حذف زبان انگلیسی از مدارس نیست. سلیمی در ادامه گفت: به نظر میرسد آموزش دولتی ما ضعیف شده است و بررسیهای میدانی نشان میدهد، مدارس غیردولتی در بحث آموزش زبان انگلیسی قویتر کار کرده اند. ارائه این طرح به معنای حذف معلمان زبان انگلیسی نیست بلکه میخواهیم وضعیت آموزشها را تقویت کنیم هر چند که این طرح هنوز در حد ایده است و حتی ممکن است در کمیسیون آموزش مجلس هم رأی نیاورد اما فضای ایجاد شده کاملاً برعکس آنچه مدنظر طراحان است، بوده و به دنبال حذف زبان انگلیسی نیستیم و صرفاً به دنبال برداشتن انحصار هستیم، واقعیت این است چند درصد دانشآموزان بعد از دوران مدرسه میتوانند در حد چند جمله مکالمه کنند؟
به نظر می رسد نمایندگان مردم باید پاسخگو باشند که آیا آموزش زبان انگلیسی توسط آموزشگاه های خصوصی ادامه همان مسیر خصوصیسازی آموزش وپرورش است؟ آیا این طرح خلاف نص صریح اصل ۳۰ ام قانون اساسی نمیباشد؟ تکلیف معلمان و دانشجو معلمان زبان انگلیسی چه خواهد شد؟ ایده بورسیه تا چه حدی برای مناطق محروم و خانواده های ضعیف عملیاتی است؟
* گزارش از کیانوش بدنکی