آنچه از وزیر علوم در رسانهها و افکار عمومی دانشجویان دیده میشود، بیحالی و بیحوصلگی است همراه با لبخندی که از سر ناچاری باید بر لب داشت، بنابراین فضای موجود کشور مدتهاست انتظاری از وزیر علومش ندارد. اما مهمترین خبری که حول وزارت علوم در سال 98 منتشر شد، خبر استعفای غلامی بود؛ استعفایی که با وجود اینکه از سوی سخنگوی دولت تکذیب شد، اما با سکوت خود وزارت علوم همراه بود و گمانهزنیهای خستگی غلامی از صندلیاش را به یقین رساند. با وجود این به نظر میرسد درگیریهای ذهنی غلامی بیشتر از اینکه درگیر امور جاری وزارتخانه باشد، درگیر مسئولیت سابقش، یعنی ریاست دانشگاه بوعلی سینای همدان است. حضورش هم در این دانشگاه به مناسبتهای مربوط و نامربوط گواه این مساله است.
محل تماس اصلی فعالان دانشجویی در تشکلهای دانشجویی و انجمنهای علمی دانشجویی با وزارت علوم، معاونت فرهنگی است. از اینرو شاید مهمترین قسمت وزارتخانه که دائما مخاطب مطالبهگریهاست، معاونت فرهنگی باشد. با وجود مطالبهگری گاه و بیگاه دانشجویان از این معاونت، وضعیت طبقه 12 ساختمان پیروزان هم از قاعده کلی حاکم بر وزارتخانه مستثنی نیست. مجموعه معاونت فرهنگی وزارت علوم از ابتدای امسال 70درصد کارمندان خود را تعدیل و 56 نفر را بدون اطلاع قبلی، از کار بیکار کرد. امروز اما با وجود گذشت هشتماه کاری از سال، همچنان اکثر صندلیهای کارشناسان معاونت خالی مانده و چراغ راهروهای معاونت فرهنگی خاموش است. درخصوص عملکرد این معاونت هم یادآوری اعتراضات گسترده گروههای مختلف دانشجویی به نحوه برگزاری انتخابات نشریات و حاشیههای برگزاری جشنواره تیتر 11، کافی است تا سال 98 را سال سیاه معاونت فرهنگی وزارتخانه نامید. با این وجود، حضور پررنگ معاون فرهنگی و مدیرکل فرهنگی وزارت علوم در برنامهها و رویدادهای دانشگاه تهران، به تلخی این وضعیت وزارتخانه دامن زده است. تقریبا تمام رویدادهای مربوط به معاونت فرهنگی وزارتخانه در دانشگاه تهران برگزار میشود و تمام دانشجویان فعال در امور معاونت از این دانشگاه هستند. البته با توجه به اینکه هردو بزرگوار از ابتدای دولت دوازدهم از میدان انقلاب راهی ساختمان پیروزان شدند، توجه غیرعادیشان به دانشگاه تهران خیلی هم دور از ذهن به نظر نمیرسید. ادامه این مسیر اما به نظر میرسد موجبات اعتراض دانشجویان سایر دانشگاهها را فراهم کند.
نگارنده قصد قضاوت در مورد کیفیت شیوهنامه انضباطی ابلاغشده به دانشگاهها را ندارد، چون اساسا در یک ستون و دو ستون نمیگنجد، اما همه میدانند که مسئول تهیه یک شیوهنامه اجرایی برای دانشگاهها کیست و چه کسی باید آن را تصویب کند و مجری آن کیست!حالا با همه این اوصاف نقش لعیا جنیدی، معاونت حقوقی رئیسجمهور در این میان نهتنها برای خود وزارتخانههای علوم و بهداشت غیرقابل هضم است، بلکه فعالان دانشجویی را هم دچار سردرگمی کرده است. جالب اینجاست حسین سیمایی صراف، معاون حقوقی سابق وزارت علوم یکی از نویسندگان این شیوهنامه است، بهدلیل رضایت رئیسجمهور از عملکردش، چندی پیش بهعنوان دبیر هیات دولت منصوب شد، اما روحانی در اقدامی نمادین، جنیدی را که حتی ربطی هم به شورایعالی انقلاب فرهنگی (مرجع تصویب شیوهنامه) ندارد، مامور به بررسی شیوهنامه انضباطی دانشگاهها کرده است. الغرض؛ گذشته از اینکه صدای «به تو مربوط نیست» پیروزان به پاستور در مورد شیوهنامه انضباطی را همه از زبان رئیس سازمان دانشجویان وزرات علوم شنیدند، همین درهمتنیدگی دستگاهی گواه این است که هم دولت، هم وزارتخانه علوم و هم دانشگاهها، همه با هم خسته خسته خستهاند.
* عضو شورای مرکزی ناظر بر نشریات دانشجویی وزارت علوم