به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ همزمان با سالروز گرامیداشت سید جمالالدین اسدآبادی شاهد انتشار گزارش و مصاحبههایی در برخی رسانهها بودیم که میتوان آن را تکرار یک دروغ صدساله دانست؛ دروغی که استاد اعظم فراماسونی، سیدحسن تقیزاده، سال 1297 با انتشار جریدهای در آن سال سعی کرد سید جمال را عضو ارشد تشکیلات فراماسونی معرفی کرد. این دروغ چنان در مجامع تاریخنگاری قطعیت پیدا کرده و برای آن اسناد جور کردهاند که خلاف آن سخن گفتن، میشود تحریف تاریخ!
تاریخنگاری در ایران؛ دیواری که تا ثریا کج میرود
نکتهای که در ابتدا باید به آن اشاره کرد تسلط جریان تاریخنگاری شبه مدرن طی یکصد ساله گذشته بر فضای تاریخی کشور است. سرمنشا این جریان هم کتاب «تاریخ ایران» سر جان ملکم است که حدود 130 سال پیش به نگارش درآمده است. این شخص با تاثیرگذاری بر دربار ناصری سعی کرد یک الگوی تاریخنویسی برای ایندگان طراحی کند که تمام تاریخنگاری علمی کشور ذیل همین مدل نوشته میشود.
جریان تاریخنگاری ماسونی- لیبرالی به عنوان جریان غالب در این فضا عمل میکند که بانیان آن را میتوان ماسونهایی همچون سر جان ملکم، جلالالدین میرزا، میرزا آقاخان کرمانی، آخوندزاده و حسن پیرنیا دانست. این سنت، همان سنتی است که ناسیونالیزم باستانگرا را در ایران ترجیح میدهد و محور آن ایران باستان است؛ یعنی ناسیونالیسم شووینیستی و ناسیونالیزم باستانگرارا ترویج میدهد.
هدف اصلی این سنت هم جنگ با هویت اسلامی از طریق ترویج ناسیونالیسم ایران باستان است. در تاریخنگاری ناسیونالیزم شووینیستی (باستانگرا) محور اصلی این است که اثبات کنند ایرانیها قومی متفاوت از مردم بینالنهرین هستند، یعنی میخواهند بین ایران و مسلمانهای دیگر فاصله بیندازند و ریشههای نژادی مشترک بین ایرانیها و غربیها در ذهنها ایجاد کنند. کتاب آیینهی سکندری نوشته میرزا آقاخان کرمانی را باید نمونه بارز این سنت دانست.
از نکات قابل توجه این است که کتاب تاریخ ایران باستان حسن پیرنیا، فرزند مشیرالدوله بزرگ و دلال قرارداد نفتی دارسی، هنوز هم مبنای تدریس ایران باستان در دانشگاهها و سیستم آموزشی است!
در نمونههای معاصر که دنباله این جریان هستند میتوان به سیدحسن تقیزاده و عبدالحسین زرینکوب اشاره کرد که با نگاه ناسیونالیسم باستانگرا بر دوران ایران بعد از اسلام متمرکز و از دل آن افرادی همچون ذبیحالله صفا وارد سیستم آموزشی میشوند. است.
شاید بتوان عبدالحسین زرینکوب را مؤثرترین چهره این جریان در 50 سال اخیر دانست. این نویسنده سعی دارد در آثارش خود را معتدل و متعادل نشان میدهد ولی وقتی عمیقتر به آثار وی نگریسته شود، ردپای فراماسونری دیده میشود. (بعد از انقلاب اسلامی اسناد عضویت وی در لژهای ماسونی منتشر شد و وی هم انکار نکرد)
سیدجمال، تاوان مبارزه با انگلیس را میدهد
از دل همین سنت تاریخنگاری است که سیدحسن تقیزاده ماسون در سال 1297 در مقاله «سید جمالالدین اسدآبادی معروف به افغانی« که در مجله کاوه منتشر شده است، مینویسد: «در مصر شنیده شد که وی در آنجا در محفل فراماسونها داخل بوده و در آنجا بر ضد انگلیس حرف زده بود. در بعضی جراید غربی به نظر میرسد که او خود بانی و مؤسس محفل فراماسونی بود که سیصد نفر عضو داشت.»
این ادعا حدود پنجاه سال بعد توسط افراد معلومالحالی همچون ایرج افشار در آغازین روزهای نهضت انقلاب اسلامی تکرار شد. در سال 1342 همزمان با اوج نهضت امام، دو تن از مورخان ماوسن یعنی اصغر مهدوى و ایرج افشار به یکباره دفترى به نام «مجموعه اسناد و مدارک چاپ نشده دربارۀ سید جمال الدین مشهور به افغانى» را به نمایش گذاشتند!
ایرج افشار، ایستاده از سمت چپ- برخی جریانات سعی دارند وی را به عنوان ایرانشناسی معرفی کنند که ایرانیان مدیون وی هستند، در حالیکه خدمات وی به فراماسونری ایران انکارناپذیر است
در این کتاب ادعا شده است: «اسناد و کتب سید که در خانۀ امین الضرب بوده است سالهاى دراز از طرف (امین الضرب ثانى) حفظ و حراست شده است. دوست ارجمند من دکتر اصغر مهدوى، دانشیار دانشگاه تهران جمیع آنها را از میان خزانۀ گرانبهاى مکاتبات و نوشتجات پدرى خود مجزا ساخت و به من که از افتخار دوستى و محبتش برخوردارم افتخار بخشید».
با نگاهی به این کتاب میتوان تناقضات فراوانی یافت. عبارات ادبی که با ادبیات دوره ناصری تفاوت فاحش دارد، استفاده از مهر سید جمالی در حالیکه وی هیچگاه مهر خاصی برای امضای نامههای خود نداشت و استفاده از عناوین جعلی برای سید جمال از جمله این تناقضات است. به عنوان مثال در سندی به تاریخ 1878 آمده است که سید جمالالدیت افغانی به مراسم لژ ماسونی در مصر دعوت شده است، در حالیکه در این تاریخ هیچ لژی در کشور مصر و حتی شمال آفریقا تاسیس نشده بود!
سوالی که پیروان سنت تاریخنگاری ماسونی در این باره به آن پاسخ نمیدهند این است که چگونه سازمان مرموز فراماسونرى که هیچگاه اجازه انتشار سندها، نوشتهها و دیگر نشانه هاى فراماسونى اعضای خود را نمیدهد، چگونه به اصطلاح «اسناد و مدارک» ماسونى بودن سیدجمال را چاپ کرده است، در حالیکه هم امینالضرب و هم فرزند وی عضو لژهای فراماسونری بودند.
سیدجمالالدین اسدآبادی در لباس عثمانی در دوران اقامت در مصر- این شهید راه وحدت مسلمانان توسط عمال انگلیس در دربار ناصری و در عزلتی بیسابقه به شهادت رسید.
نکته دیگر در رد این ادعا سخن استاد فقید، سیدهادی خسروشاهی است که میگوید: « سید کتابی بر ضد فراماسونری نوشته و به شیخ محمد عبده میسپارد و محمدعبده در نامهای که به تاریخ ۵جمادیالاول ۱۳۰۰هجری آن را پس از پایان دوران بازداشت و زندانی شدن نوشته، در آن ضمن درخواست عکس جدید سید، اطلاع میدهد که کتاب ماسون به خط مولای المعظم را مأموران پلیس مصر در تفتیش منزل با خود بردهاند.
هدف از تکرار این دروغ صدساله چیست؟
علیرغم گذشت یکصدسال از روزی که تقیزاده، کسی که میگفت باید از فرق سر تا نوک پا فرنگی شویم، این دروغ بزرگ را ساخت و مورخانی ماسونی همچون ایرج افشار آن را ترویج کرد، هنوز هم پیروان این سنت تاریخنگاری لیبرالی- ماسونی سعی در تثبیت این انگاره تاریخی دارند.
در پاسخ به چرایی این مساله باید به سبکی خاص از عملیات روانی به نام «این همانی» اشاره کرد. در این روش سعی میشود با شباهتسازی بین افراد و جریانات مختلف، ریشه شکلگیری پدیدهها را یکسان اعلام کند. در این نمونه خاص ابتدا سیدجمال به عنوان عنصری ماسون معرفی میشود که برنامههای اصلاحی وی برای وحدت در جهان اسلام ناشی از سیاستهای انگلیس معرفی شود. این انگاره چنان ترویج شده است که هنوز هم در برخی مجامع دینی و حوزوی نگاهی منفی به این شخصیت وجود دارد.
تلاش ایرج افشار در انتشار کتاب مذکور، درست همزمان با آغاز نهضت اسلامی و موازی با دروغ رسانههای روز مبنی بر کمونیستی بودن حرکت امام خمینی(ره) و هماهنگی ایشان با شوروی، استفاده از همان ایده «این همانی» بود؛ یعنی در راستای تکرار دروغ ماسون بودن سیدجمال، کمونیستی بودن نهضت امام و در نهایت خارجی دانستن نهضت اسلامی خلق شد.
در این روزها هم شاهد چنین حرکتی از سوی دشمن هستیم. همزمان با بحران کرونا در کشور و آغاز موج حمله جریانات ضددینی علیه مبانی و عقاید اسلامی، شاهد هستیم که موضوع انگلیسی بودن حرکت امام خمینی(ره) برجسته شود. تمرکز ناگهانی برخی رسانههای معلومالحال بر موضوع ماسون بودن سیدجمال موازی با این موج عمل میکند.
*گزارش از سعید درویشی