تاریخ انتشار: سه شنبه 1399/01/26 - 22:27
کد خبر: 352232

مجید مجیدی: شهرت، مخملباف را زمین زد

من سه سال مخملباف را ندیدم تا این‌که در جشنواره‌ای در تورینو ایتالیا ــ برای فیلم پدر رفته بودم ــ مخملباف را دیدم. دیدم اصلاً این آدم را نمی‌شناسم. این کیست؟ باورهای عجیب‌وغریبی پیدا کرده بود.

به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ مجید مجیدی که به عنوان بازیگر در سه فیلم محسن مخملباف بازی کرده در گفتگو با اندیشه پویا درباره دوران طولانی مدت دوستی و قطع ارتباطش با مخملباف گفته: من ده ـ دوازده سال با مخملباف تنگاتنگ زندگی کردم. با هم زندگی کردیم. یک دورۀ سه ـ چهارساله هرچه توانستیم با هم فیلم دیدیم. تمام سینمای موج نو فرانسه، سینمای ایتالیا، سینمای کلاسیک امریکا، را هر روز از صبح تا شب نشستیم دیدیم؛ و کتاب خواندیم. مثلاً ده جلد کتاب بالزاک را می‌گرفتیم و می‌خواندیم.کل آثار تالستوی را قرار گذاشتیم بخوانیم و خواندیم. محسن چون کار تشکیلاتی کرده بود این روحیۀ برنامه‌ریزی را داشت. یک توفیق اجباری بود و من هرچه دارم از آن موقع است. کلیدر دولت‌آبادی را اگر اشتباه نکنم ظرف بیست روز خواندیم و رویش بحث می‌کردیم. قرار می‌گذاشتیم که آثار دولت‌آبادی یا آثار علی‌اشرف درویشیان را باید در این زمان تمام کنیم، و می‌خواندیم.

یک دانشگاه بود. لحظه‌به‌لحظه با هم بودیم، شب و روز، و ارتباط تنگاتنگ داشتیم. همه چیزمان با هم بود. سفرهامان،‌ حتی جبهه رفتن‌مان با هم بود. ما از سال ۱۳۵۸ با هم بودیم تا سال ۱۳۷۰، به مدت دوازده سال، و این ارتباط تنگاتنگ فکری یک دفعه کات شد.

با شهید رجایی هم‌زندان و رفیق بود. صد درصد می‌گویم که وزیر می‌شد اگر می‌خواست، حتی بالاتر، معاون معاون نخست‌وزیر. استعداد و توانایی‌اش را هم داشت. همیشه می‌گفت وقتی از زندان آزاد شدم با خودم عهد کردم دنبال سه چیز نروم: پول و شهرت و مقام. انصافاً محسن دنبال مقام نرفت، با این‌که شرایط فراهم بود.

دنبال پول هم نرفت ولی شهرت یقه‌اش را گرفت.بدجور زمین‌اش زد و نابودش کرد. ‌ من سه سال مخملباف را ندیدم تا این‌که در جشنواره‌ای در تورینو ایتالیا ــ برای فیلم پدر رفته بودم ــ مخملباف را دیدم. دیدم اصلاً این آدم را نمی‌شناسم. این کیست؟ باورهای عجیب‌وغریبی پیدا کرده بود. متوجه شدم یک آدم دیگر است. بعد از جشنواره، از تورینو آمدیم رُم. مجبور بودیم دو روز رُم بمانیم و آن دو روز که مجبور بودم با محسن در یک اتاق باشم تلخ‌ترین روزهای زندگی من بود. ما که شبانه‌روز می‌نشستیم بحث می‌کردیم ۴۸ ساعت هیچ حرفی نداشتیم با هم بزنیم؛ هیچ حرفی. آن‌قدر فضا سنگین بود که من در فاصله‌ای که مخملباف می‌رفت بیرون چیزی بگیرید یا دست‌شویی برود، نمازم را می‌خواندم. با خودم کتابی برده بودم و آن کتاب را در آن ۴۸ ساعت شاید هفت‌بار خواندم.

نظرات
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران باشد و یا با قوانین جمهوری اسلامی ایران و آموزه‌های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید
تورهای مسافرتی آفری
تبلیغ شهرداری تهران برای خرید خارجی/ دلیل تبلیغات نسنجیده چیست؟
ادعای خبرنگار عراقی: بارزانی در سفر به تهران، تعهداتی داد
درآمد ۶ هزار میلیارد تومانی مافیای پسماند در تهران
رای دور دوم از دور اول مهم تر است؟
افزایش رای نظرسنجی توییتر
آموزش تکمیل فرم DS-۲۶۰ برای برندگان لاتاری
انهدام باند خواهر و برادری سرقت در تهران
مزایا و راهنمای خرید باربیکیو ذغالی +نکات مهم خرید
پشت پرده حمایت رسانه‌ای از جنایات صهیونیست‌ها
تقویت روابط تجاری ایران و کره جنوبی
گاردین: هدف نتانیاهو اساسا غیرواقعی است
آستین: ده‌ها میلیارد دلار به اسرائیل کمک کردیم
فریاد صهیونیست‌های کودک کش از آدم کشی آمریکا بلند شد!
فرد متهم به قتل «زهره فکور صبور» بازداشت شد
برنامه‌های مختلف رادیو در جشن میلاد حضرت معصومه (س)
ون‌های مسافربر نمایشگاه کتاب نونوار شدند
اسامی ۱۴ بازیکن تیم ملی والیبال جوانان در لیگ ملت‌های آسیای مرکزی اعلام شد
ستاره والیبال ایران همه را سورپرایز کرد!
وزیر ارتباطات: گوشی ایرانی باید توانایی رقابت با نمونه خارجی را داشته باشد
رونمایی از ۴ عنوان کتاب جدید ارتش
اسامی ۲۲ حوزه‌ برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس
نظرسنجی
بنظر شما باتوجه به حوادث اخیر فلسطین چقدر احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی وجود دارد؟




مشاهده نتایج
go to top