«خبرنامه دانشجویان ایران» علی سلطانی وش*// وقتی به لطف کرونا برای بار دوم کتاب تولد زیست سیاست میشل فوکو را میخواند دائم جمله معروف والتر در ذهنم متبادر میشد که میگوید سرمایهداری یک دین است. بنیامین نه مانند وبر سرمایهداری را نتیجه الهیات پروتستان میدانست و نه مانند مارکس، الهیات را نتیجه سرمایهداری میدید. بدعت بنیامین آن بود که از سرمایهداری بهمثابه دین نام ببرد. اما فارغ از بنیامین و وبر و مارکس، چشمانداز ما به مسئله زیست سیاست در ایرانِ بعد از انقلاب اسلامی از نظرگاه آرای فوکو در درسگفتارهای کلژ دو فرانس چه میتواند باشد. شاید بتوان گفت سردرگمی سیاست گذاری در ایران در اتخاذ رویکردهای خرد حکومتی و تعیین رژیم حقیقت معناساز و عقلانیت شفاف حکمرانی یکی از بزرگترین مسائل پیش روی حاکمیت در ایران است.
به عنوان نمونه در جمهوری اسلامی قاعده پیوند بین کردار حکومت و رژیم حقیقت موجود، سازوکار شفافی ندارد. دولت در ایران درصدد پیوند دو مفهوم بعید از هم، یعنی ارزش ابژکتیو و ارزش سوبژکتیو است تا بتواند هم اقتضائات بازار را مراعات کند و هم آن را ذیل رژیم حقیقت خداحضور و عدالت محور تعریف کند. هم ارزش کالاها را بر اساس قواعد عدالت توزیعی مشخص کند که در آن بازار اساساً محل قانون داری و تجلّی عدالت است تا بتواند از فقرا و مستضعفان حمایت ولی مدارانه و قیم مآبانه خود را به عینیت برساند و هم گوشه چشمی به خودتنظیمی بازار بهعنوان یک شبهِ رژیم حقیقت داشته باشد که وقتی بر اساس طبیعتش یا بر اساس حقیقت طبیعیاش عمل کند، قیمت مشخصی بر اساس ذهنیت مصرفکننده بهعنوان سوژه و فاعل شناسا شکل میگیرد که بهطور استعاری، قیمت حقیقی و حتی گاهی عادلانه نامیده میشود؛ بیآنکه هیچ مضمون عادلانهای داشته باشد. حتی میتوان سرگشتگی دو رویکرد مورداشاره فوکو یعنی آگزیوماتیک حقوق فرانسوی و فایدهگرایی رادیکال فرانسوی و پیوندهای منطق گریز و مفصلبندیهای ناهمگون را در این خرد حکمرانی ایرانی مشاهده کرد.
پیوند رژیم حقیقت خداحضور و عدالت محور با رژیم حقیقت لیبرتارین ها که در آن بازار کارگزار حقیقت مندی برای کردار حکومتی است، آنجایی برای حکمرانان قابلتصور یا قابل تحقق میشود که چشم بر این موضوع میبندند که در رژیم حقیقت بازار شکلگیری قیمتها در دل سازوکار طبیعی بازار است که ابطال و تائید کردار حکومتی هنگام بررسی افعال سنجهها و قواعد حکومت بر اساس این معیارها را ممکن میسازد و تا جایی که بازار پیوند تولید، نیاز، عرضه، تقاضا، ارزش، قیمت و غیره را از طریق مبادله امکانپذیر میکند، عرصهای برای حقیقت مندی یا به عبارتی تائید-ابطال کردار حکومتی به وجود میآورد. درنتیجه بازار تعیین میکند که حکومت خوب دیگر صرفاً حکومتی عادل نیست.
اکنون از دید بازار حکومتِ خوب، حکومتی است که طبق حقیقت بازار عمل کند. دیگر عامل سهلالوصول بودن این پیوند در میان حکمرانان دولت ایران به معنای (state)، تأسیس و اشاعه بستر و شرایط گفتمانی خرد حکومتی جدید است که امکان طرح و تعیین این رژیم حقیقت مندی التقاطی را مهیا میکند تا کارگزاران آن را قادر سازد چیزهایی که میخواهند را بهمنزله حقیقت بگویند و اعلام کنند و چهبسا زمانی دیگر معلوم شود که اصلاً درست نبوده است. درواقع بررسی تاریخ چهلساله جمهوری اسلامی بهعنوان تاریخ حقیقت مندی این نگاه التقاطی، از این رو حائز توجه و تأمل است که بدانیم نقطه عزیمت این خرد حکومتی جدید که اقتصاد سیاسی آن، محل گردآمدن سوبژکتیوِ انواع نقیضهاست کجاست؟
* پژوهشگر اقتصاد سیاسی