به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ حمزه دستیار در حاشیه نگاری خود از دیدار اخیر دانشجویان با رهبر انقلاب نوشت: همه چیز از اینجا شروع شد: خیابان ایرانشهر جنوبی، جنب مسجد جلیلی، ساختمان امام صادق(ع) «ساختمان تشکل های دانشجویی»، ساعت ۱۵ روز بیست و هشتم اردیبهشت! هیحان عجیبی ساختمان را فراگرفته، رفت و آمدها به شدت بیشتر شده تا اینکه یکی از کارمندان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها اعلام کرد که اتوبوس زرد رنگ کمی جلوتر از ساختمان پارک کرده و منتظر دانشجویان است.
اندک اندک دانشجویان سوار اتوبوس می شوند دانشجویانی با تیپ ها و لهجه های متفاوت از تشکلهای مختلف دانشجویی! بعد از کمی انتظار بالاخره همه سوار اتوبوس شدند دختران عقب و پسران قسمت جلوی اتوبوس نشستند، اتوبوس ساعت ۱۵ و ۳۰ دقیقه از خیابان ایرانشهر راهی دانشگاه صدا و سیما میشود؛ «دانشگاه صدا و سیما مکان برگزاری دیدار ویدئو کنفرانسی تشکلهای دانشجویی با رهبر معظم انقلاب اسلامی است».
هیجان و شادابی را به راحتی میتوان از چهرههای دانشجویان روزهداری که احتمالاً گرسنه و تشنه هستند به خوبی مشاهده کرد.
اتوبوس به دانشگاه صدا و سیما می رسد، بعد از چک کردن کارت ویژه دیدار، دانشجویان را به سمت مینی بوسی که قرار است آن ها را به سالن برگزاری برنامه برساند راهنمایی می کنند.دانشجویان به سالن برنامه می رسند آنهایی که گوشی تلفن همراه با خود آوردند تحویل می دهند و بقیه وارد سالن میشوند؛ در ابتدای ورودی برای رعایت پروتکل های بهداشتی به دانشجویان ماسک و دستکش بهداشتی تحویل داده میشود و از آنها خواسته می شود و تاکید می کنند که حتماً با رعایت موارد بهداشتی و زدنماسک و پوشیدن دستکش وارد سالن شوند.
سالن اما رنگ بوی عجیبی دارد صندلی های سالن یک در میان مزین به عکس شهداست یک دانشجو یک شهید یک دانشجو یک شهید، هم فاصله گذاری اجتماعی رعایت می شود و هم فاصله دل ها به هم نزدیک تر می شود دانشجویان بر صندلیهای خود مستقر شدند، آخرین هماهنگی ها در سالن انجام میشود.
صدا، نور و تصویر بارها و بارها چک میشود برای چندمین بار نکاتی به دانشجویان گوشزد می شود رعایت نکات بهداشتی استفاده از ماسک و دستکش و البته کاهش سر و صدا و همچنین تحویل دادن گوشی های موبایل جهت جلوگیری از پارازیت انداختن در ارتباط ویدئو کنفرانسی!
حالا همه آماده برگزاری برنامه هستند ساعت ساعت ۱۶ و ۳۰ دقیقه دانشجویان همچنان منتظر نشستند، همه صندلی ها پر شده البته یک درمیان! رستمی مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری وارد سالن میشود، خوش بشی با دانشجویان میکند و بر روی صندلی خود مستقر میشوند معاونین فرهنگی وزارت بهداشت و وزارت علوم نیز وارد سالن می شوند.
دانشجویان مشغول صحبت با همدیگر می شوند؛ یکی از دانشجویان به طنز می گوید:« الان هم باید بگویم ای پسر فاطمه منتظر تو هستیم یا برای ویدئو کنفرانس نمیشود این را گفت ؟یکی میگوید تکبیرها را چکار کنیم آقا صدای ما را می شنود؟»
ساعت ۱۷ و ۱۵ دقیقه کم کم می شود خستگی را در چشم دانشجویان که به مانیتورهای سالن دوخته شده مشاهده کرد همه بی تاب و منتظر دیدار حضرت آقا هستند. مجری یک خانم است او به نمایندگی از گروههای جهادی قبلاً در محضر رهبری سخنرانی کرده و اینک یک پزشک جهادی است؛ او هم پشت تریبون قرار می گیرد و برای آخرین بار صدا و تصویر را هماهنگ می کنند، مجری، تصویربردار، صدابردار و همه با هم هماهنگ می شوند.
ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه ارتباط تصویری با بیت مقام معظم رهبری وصل میشود تصویر رهبری بر روی مانیتورها نشان داده میشود دانشجویان به محض دیدن چهره رهبری یک صدا صلوات میفرستند، به محض اینکه رهبری صدای دانشجویان را میشنود لبخندی بر چهره شان نمایان می شود دانشجویان شروع به شعار دادن می کنند: «ای رهبر آزاده آماده ایم آماده؛ خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست» رهبری از دانشجویان تشکر میکند.
خانم مجری پشت تریبون رفته ضمن اجازه از رهبری و با معرفی خود برنامه را شروع میکند.
شروع برنامه با تلاوت آیاتی از قرآن مجید توسط یکی از دانشجویان اتفاق میافتد تلاوتی که دانشجویان را چندین بار به وجد آورده و صدای احسنت احسنت دانشجویان بارها و بارها در حین تلاوت بلند شده است.
مجری پشت تریبون قرار می گیرد، همه منتظرند تا صحبتهای نماینده های دانشجویی را بشنوند مجری از آقا می پرسد اگر صحبتی دارید بفرمایید یا شروع به صحبت دانشجویان کنیم؟ که رهبری میفرماید: «شروع کنید من منتظرم صحبت دانشجویان را بشنوم.»
قبل از اینکه مجری نام اولین سخن را بخواند معلوم است که اولین سخنران دبیرکل جامعه اسلامی دانشجویان است است محمد زادمهر که پای سن ایستاده و منتظر است تا مجری نام او را بخواند، زادمهر پشت تریبون قرار می گیرد و با اجازه از رهبری شروع به سخنرانی میکند.
به ترتیب سایر سخنران ها هم دعوت می شوند؛ به صورت رگباری مطالبشان را بیان می کنند، مرتب سوالات و ابهاماتشان را از رهبری می پرسند، آقا هر جا سوال شد می گوید که در صحبت هم اگر شد به این موضوع پاسخ خواهم داد.
دانشجویان یکی پس از دیگری در پشت تریبون قرار میگرفتند و صحبت های انتقادی و تند و تیز خود را مطرح میکردند صحبتهایی که به نسبت به سال گذشته سریع تر و گویا دقیق تر بود مطلبی که رهبری نیز بر آن صحه گذاشتند و از دانشجویان بابت پیشرفت متن ها تشکر کردند، البته همه نیز به شهید قاسم سلیمانی اشاره می کردند.
انتقادات در سه حوزه بیشتر از سایر حوزه ها دیده میشد یک نبود شفافیت دو در موضوع صدا و سیما و سه حق اعتراض برای مردم. تشکلها دل پری از صدا و سیما داشتند همه نمایندگان دانشجویی در صحبتهایشان نقدهای صریح به صدا و سیما داشتند، هر بار که این ها به اوج می رسید با احسنت و تشویقهای جمع همراه می شد.
یکی پس از دیگری نماینده های دانشجویان از آقا طلب انگشتر هدیه می کردند که این هم باعث خنده حضار و هم خنده رهبری می شد، رهبری گفتند که به همه اینها ان شاء الله انگشتر هدیه تقدیم خواهد شد، در این بین اما نماینده اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل از رهبری طلب یک قرآن بعنوان هدیه کردند و همچنین خواستار دعای برای جوانان و رساندن سلام دانشجویان به حضرت صاحب الزمان شد.
رهبری اینجا اشاره می کند که من همیشه و در همه لحظات و حداقل روزی یکبار برای جوانان کشور آرزوی موفقیت و دعای سلامتی و پیشرفت می کنم. حالا لحظه موعود فرا رسیده بود همه منتظر بودند رهبری شروع به صحبت کند ذوق و شوق دانشجویان در ساعات پایانی روز کاملا مشخص بود که رهبری شروع به صحبت کردند، حضار در سالن در لحظاتی از صحبت می خندیدند در لحظاتی کاملا به سکوت فرو می رفتند.
طعنه رهبری به ترامپ که با خنده او را دکتر ترامپ معرفی کرد و به طنز دکتر سلام نیز اشاره کردند، باعث خنده ممتد دانشجویان شد.
البته یک جمله رهبری بغض عجیبی را به سالن و دانشجویان منتقل کرد: «من شبانه روز به یاد شهید سلیمانی عزیز هستم»
وسط صحبت های رهبری که دانشجویان به وجد آمده بودند یکی از دانشجویان گفت : «تکبیر» دانشجویان شروع به تکبیر گفتن کردند ولی صحبتهای رهبری ادامه داشت دانشجویان در این لحظه فهمیدند که دیگر ارتباط صدای سالن با بیت رهبری قطع شده و رهبری صدای تکبیر دانشجویان را نشنیدند، دانشجویان می خندیدند و بعد ادامه ندادند.
صحبت های رهبری که تمام شد دانشجویان در محوطه دانشگاه صدا و سیما مشغول نماز جماعت شدند و پس از آن پای سفره افطاری نشستند.
در نهایت داستان به اول ماجرا ختم شد اتوبوس اتوبوس زرد دانشجویان را به همان جا برگرداند: خیابان ایرانشهر جنوبی، جنب مسجد جلیلی، ساختمان امام صادق(ع)« ساختمان تشکل های دانشجویی»
*نویسنده: حمزه دستیار