به گزارش سرویس فرهنگی - اجتماعی «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ مستندهای مسألهمحور که عمدتا با رویکردهای اصلاحی تولید میشوند، یکی از پایههای ایجاد آگاهی در مردم در بخش رسانه هستند. در سینمای جهان هم مستند حالا پررنگتر از همیشه این نقش را ایفا میکند. در دورهای مستندهای تبلیغاتی، تریلر و سیاسی بسیار جدیتر از مستندهای دیگر پیگیری میشدند. مستند طبیعت و رازبقا هنوز مثل سابق طرفداران خودش را دارد و بر تعداد مخاطبانش نیز افزوده شده است. مستندهای دیگری که در سالهای اخیر تولید میشوند شاید جنبهای متفاوت از مستندهای غالب پیشین داشته باشند که میشود عنوان «مسألهمحور» روی آنها گذاشت؛ مستندهایی که اگر بخواهیم آنها را توصیف کنیم میتوان شباهتی میان این مستندها و کتابهای هیجانانگیز تعریف کرد.
مستندهای مسألهمحور، با معرفی و توصیف یک مسأله آغاز میکنند، در ادامه با جذابیتهای سینمایی نقطه تعلیقی تعریف میکنند و در پایان به شما تلنگر میزنند که یک مسأله بهخصوص، مثلا «خشکسالی» مسألهای جدی است و باید به آنها فکر کرد؛ حتی اگر به حلشان نه، حداقل به خود آن مسأله. اساسا مستندها این روزها به این دلیل ساخته میشوند. در روزهایی که مرجعیت شخصی در نسبت با مسائل و واقعیات تاریخی، سیاسی و اجتماعی افزایش پیدا کرده است و به عبارتی دیگر، هرکس نظر منحصر به فرد خودش را دارد، امکان اقناع تمام و کامل با یک مطلب در روزنامه یا یک مستند در فضایی مانند تلویزیون با چالش مواجه شده است. در واقع مستندها همین که توجه مخاطب را متوجه مسأله کنند، به موفقیت رسیدهاند. در روزگاری که هر روز یک تولید هنری به بازار میآید، همین که مستندی بتواند توجه مخاطب را از منظر «سوژه» جلب کند، خودش یک موفقیت محسوب میشود. در سالهای اخیر اما با ورود نگاهی نو از سوی مستندسازان دغدغهمند و با تاکید ویژهای که از سوی برخی گروههای موثر در حوزه مستندسازی شده است، ساخت فیلمهای مستندی که ناظر بر واقعیات اجتماعی است، آن را نقد میکند و با بیان چالشهای کشور به ارائه راهکار میپردازد، قوت گرفته است.
در راستای مستندهای مسألهمحور، سینمای مستند در ایران، با کارگردانان جوان به نقطهای رسیده که توان پرداخت مناسب و با کیفیت به سوژههای تاریخی، سیاسی، اجتماعی و... را دارد. به عنوان مثال مسأله مسکن که این روزها، به عنوان یکی از ۳ چالش مهم اقتصادی و نیز یکی از موضوعاتی است که به بحران اجتماعی نیز تبدیل شده است، قابلیت پرداختی عمیق و مستندگونه دارد. داوود مرادیان در مستند «رویای آجری» به این موضوع پرداخته است. وی با جمعآوری دقیق و کارشناسی شده آرشیوهایی پیرامون مسأله مسکن، مجموعهای جامع درباره مسکن را تولید کرده است. یکی از پیوستهایی که شامل هر مسأله اجتماعی میشود، ریشههای تاریخی مسأله است. «رویای آجری» تلاش کرده ریشه بحران امروز مسکن را- که متاثر از نوع مدیریت اقتصادی دههها پیش است و با تغییر سیاستگذاران و حتی با رخداد انقلاب، تغییر چندانی نکرده است- در دل تاریخ جستوجو کند.
پخش این مستند از شبکه تخصصی خود هم نکته قابل تاملی دارد و آن اینکه شبکه مستند میتواند محملی برای زدن حرفهای تخصصی، انتقادی و گزنده در حوزههای مختلف باشد چرا که عمده مخاطبان مستند، این ژانر را با واقعیت میشناسند؛ واقعیتی که با چاشنی خلاقیت، صراحت و شجاعت همراه میشود و جدیترین و نقادانهترین مواجهه را با واقعیت صورت میدهد.
***
چرا این مستند را ساختم؟
داوود مرادیان، کارگردان مستند: مستند «رؤیای آجری» در پی پاسخی است برای یک سوال بزرگ؛ اینکه چرا در ایران به این پهناوری و با انواع منابع عظیم اقتصادی، سقف بالای سر مردم هیچگاه کاملا تأمین نبوده و اکنون نیز به یک بحران شبهامنیتی تبدیل شده است. چرا وضعیت اسکان مردم در شهرها به بدترین وجه ممکن رخ میدهد؟
پاسخ به چنین سوالی پژوهش در تاریخ را طلب میکرد. متر به متر و روز به روز باید در تاریخ به عقب میرفتیم تا ببینیم اصل و اساس این بحران از چه زمانی در تاریخ ثبت شده. بدیهی است پیش از رضاخان هم مسأله سرپناه اهمیت داشته اما چون شهرنشینی و کوچ دادن مردم به سمت اسکان متمرکز در دوران قاجار طرح حکومتی نبود، لذا باید پدر بحران مسکن را در ایران رضاخان دانست.
ساخت مستند «رویای آجری» برای یافتن این پاسخ و تبیین آن، چیزی نزدیک به 3 سال وقت گرفت. پژوهشی مفصل از روزنامههای دوران پهلوی تا به امروز و مطالعه و گفتوگو با عموم افرادی که در مسأله سیاستگذاری مسکن نقشی داشتند، بخشی از حوصلهای بود که برای این پژوهش صرف شد.
«رویای آجری» برای مصاحبه با یک سیاستگذار بعضا 2 ماه تلاش میکرد و به همین دلیل جامعترین گفتوگوها را در کنار مستند تولید کرده است که پایه پژوهش را برای این کار مستحکمتر میکرد. همه این صبر و حوصله هم به این امید بود که بالاخره چرایی وضعیت وخیم مسکن در ایران برای یک بار هم که شده ریشهیابی شود.
تصویریابی برای این مستند با همه سختیای که تصویریابی در آرشیو صداوسیما دارد، تسلط لازم بر تاریخ سیاستگذاری مسکن را ایجاب میکرد. تقریبا همه سیاستگذاران مسکن ایران در 70 سال گذشته، یا جلوی دوربین مستند نشستهاند یا به صورت آرشیو مصاحبههایشان به دست آمده است. تصویریابی این مستند بیش از 116 جلسه بوده که نشان میدهد آرشیو مرکزی سیما اگر بخواهد در تولید آثار فاخر نقش ایفا کند، این نقش تا چه اندازه عمیق و اثرگذار خواهد بود.
در بخش اسناد، 4 قسمت نخست مستند بشدت به مرکز اسناد انقلاب اسلامی مدیون است. تصاویر مصاحبه با وزرا و معاونان دولتهای اول تا سوم جمهوری اسلامی کمک شایانی به تعمیق پژوهش و تطبیق تاریخ با سند کرد.
با در کنار هم قرار دادن این موارد تلاش کردهام «رویای آجری» مستندی باشد که در آن ریزترین مسائل سیاستگذاری مسکن بررسی شود. به همین دلیل با همه بازیگران حوزه مسکن در همه دولتها گفتوگوی چالشی انجام دادهام. همچنین تصویریابی بسیار دقیق و صحتسنجی اسناد را در بالاترین سطح انجام دادهام. با این همه «رویای آجری» بعد از بررسی کامل همه 70 سال سیاستگذاری مسکن در ایران به یک جواب برای چرایی وضع موجود رسیده و آن اینکه در بخش مسکن جز در یکی دو مقطع کوتاه، تفکری که وظیفه تعیین استراتژی را بر عهده داشته است، تلاش نکرده از نگاهی که در رژیم سابق پی گرفته میشد، فاصله بگیرد.
مسأله مسکن در ایران امری ریشهای است که تنها از دریچه قوانین بازدارنده مجلس و مطالبه عمومی حل میشود و مستند «رویای آجری» هم به دنبال تبیین همین مسأله است. با تغییر دولتها تفکرات تغییر نمیکند. تفکری که تغییر نکند و سوداگری را محترم بشمرد، نتیجهاش فلاکت و وضعیتی است که امروز تلخی آن را میچشیم.
* منبع: وطن امروز